تو از ترس مُردی من از خجالت!

عبدالخالق مُرد!! کودکی که بعد از ربوده شدن بر اثر فشار روحی و ترس شدید، قلب کوچکش از تپیدن ایستادو نعشش در یکی از محله ها محروم شهر رها شد. خبر کوتاه است، مثل بقیه خبرهای اینچنینی، هنوز شکنجه کودکان ماهشهری که با چکش و چسب حررارتی هر روز دهها بار کشته میشدند، از یاد […]

عبدالخالق مُرد!! کودکی که بعد از ربوده شدن بر اثر فشار روحی و ترس شدید، قلب کوچکش از تپیدن ایستادو نعشش در یکی از محله ها محروم شهر رها شد. خبر کوتاه است، مثل بقیه خبرهای اینچنینی، هنوز شکنجه کودکان ماهشهری که با چکش و چسب حررارتی هر روز دهها بار کشته میشدند، از یاد نرفته بود، که خبرمرگِ عبدالخالق باز هم نشان داد، خطر بی رحمی نسبت به همنوعان در حال گسترش است.

آنجا که فردی بخاطر سود جویی اقدام به تولید مشروبات الکلی دست ساز و مرگ آفرین کرده و جان دهها تن را میگیرد یا اینکه فرد دیگری از گوشت فاسد برای تهیه کالباس و سوسیس استفاده میکند، یا جنایتکار دیگری داروهای تاریخ مصرف گذشته را روانه بازار میکند، و جان مردم را به بازی می‌گیرد و دهها نمونه دیگر زنگِ بی تفاوتی عاطفی اجتماعی به صدا درآمده است. در عصری که بشریت حوزه اخلاق و عدالت را از فضیلت به وظیفه منتقل کرده و رعایت این دو اصل را برای آحاد بشری الزام نموده است، بروز رفتارهایی که آرامش اجتماعی را بر هم میزند و تنفر بشری را بدنبال دارد، در کشوری که مدعی حاکمیت ارزشهای دینی است و مبنای انقلاب ِ آن فرهنگی است از دو حال خارج نیست :

یا راهبردها و برنامه ها بصورت واقعی و اثربخش تعریف نشده و براساس امیال و آرزومدارانه تنظیم شده اند و یا اینکه مجریان برنامه ها از توانمندی لازم برخوردار نبوده و این عدم برخورداری موجب گشته حصول به اهداف نه تنها ابتر بماند بلکه با آرمانهایی که نظام بر اساس آن شکل گرفته زاویه داشته باشد.سرمایه اجتماعی فقط اعتماد مردم به دولت نیست بلکه این اعتماد دو طرفه و از طرف دولت به مردم نیز میباشد، وقتی عبدالخالق اینگونه میمیرد یا فلان کارگر دست به خودسوزی میزند یا تن فروشی ناشی از فقر قبح این رفتار را از بین میبرد، آلارمهایی است که نشان میدهد جامعه هر چند در ظاهر سالم است، اما از درون شدیدأ بیمار است… و این نشانه ها که از طرف اجتماع مخابره میشوند باید مورد توجه خاص دولتی ها و مسوولین قرار گرفته و با این برون دادها عملکرد خویش را مورد محک قرار دهند.افزایش حساسیت اجتماعی نسبت به رفتارهای منفی که در اطرافمان رخ میدهد، از قبیل انزجار عملی از جنایت ها، پرسشگری عالمانه از مسوولین ذیربط، استفاده و تقویت رسانه ها در انعکاس مشکلات مردم، قناعت پیشگی و اولویت دادن منافع اجتماعی بر منفعت فردی در حال حاضر میتواند بخشی از صدمات وارد شده بر جامعه را التیام بخشد،وقتی تصویر نعش عبدالخالق که گویا یتیم بود و بجز خدا دادرسی نداشت را در فضای مجازی دیدم از خودم خجالت کشیدم و بر آینده فرزندانم لرزیدم…

فاضل خمیسی