نامه سر گشاده دکتر حیصمی به امام جمعه اهواز
دکتر عباس حیصمی مدیرکل پیشین آموزش و پرورش خوزستان بمناسبت حوادث اخیر اهواز و استان نامه ای سر گشاده خطاب به آیت الله موسوی جزایری نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه محترم اهواز منتشر کرد. متن نامه حیصمی به شرح زیر است : بسمه تعالی حضور گرامی حضرت آیتالله موسوی جزایری، نماینده محترم […]
دکتر عباس حیصمی مدیرکل پیشین آموزش و پرورش خوزستان بمناسبت حوادث اخیر اهواز و استان نامه ای سر گشاده خطاب به آیت الله موسوی جزایری نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه محترم اهواز منتشر کرد. متن نامه حیصمی به شرح زیر است :
بسمه تعالی
حضور گرامی حضرت آیتالله موسوی جزایری، نماینده محترم ولی فقیه در استان و امام جمعه اهواز (دامت توفیقاته)
السلام علیکم و رحمه الله
نخست از اینکه به دلیل محدودیتهای دسترسی اینجانب به جنابعالی، ناچارم مطالبم را به صورت نامهای سر گشاده تقدیم محضر شما نمایم، طلب عفو دارم. بدیهی است در صورت مهیاشدن فرصت مناسب و اثرگذار، مطالب مبسوطتری را عندالحضور تقدیم خواهم نمود.در ثانی؛ هدف از نوشتن این سطور، تشکر از مواضع منقول از جنابعالی و ارائه نمایههای دیگری از علل و عوامل تبعیض در استان و در نهایت تقدیم درخواستی که این روزها و در شرایط پیچیده کنونی استان، بر زبان مردم جاری است.
زیرا اینجانب که سهم هر چند اندکی «در قیاس با اراده فولادین مردم» در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران ستم شاهی، در ترسیخ حرکت نهضت اسلامی و در بعد از انقلاب نیز در تعمیق اهداف و ارزشهای انقلاب و آرمانهای ترسیمی حضرت امام خمینی (ره) و حضور قریب به هفت دهه از ماههای عمر خود در نهادهای انقلابی و جنگ تحمیلی و نیز مسئولیتهای کلان مختلف در داخل و خارج از استان، این اقدام را برای خود یک وظیفه فرهنگی و اجتماعی و انقلابی میدانم. و عمیقا باور دارم که خدای ناخواسته، در صورت ویرانی این خانه، آوار ناشی از آن نخست بر سر امثال ما فرو خواهد ریخت؛ لذا هرگز مصلحتاندیشیهای فردی و تماشاگری را برای خود شایسته نمیدانم.
حضرت آیت الله!
به استحضار مبارک میرسانم که به دنبال حمله تروریستی داعش، به مراسم رژه نیروهای مسلح و به خاک و خون کشیده شدن جمعی از هموطنان در آستانه مهرماه جاری در اهواز، به طور غیرمنتظره و بی سابقه، فایل صوتی از حضرتعالی خطاب به معاون اول رئیسجمهور، جناب آقای جهانگیری که گویا مربوط به جلسه ماهها قبل جنابعالی با ایشان بوده، منتشر شد که طی آن جنابعالی پردهای از لایه هائی از فقر ناشی از تبعیض و سوءمدیریت در حق مردم متدین و ولائی عرب استان برداشته و از دولت درخواست توجه ویژه به استان و رفع تبعیض و اصلاح امور داشتهاید؛ که هر چند فاصله بسیار جلسه مذکور با زمان و انگیزه احتمالی انتشار گسترده این فایل، قابل تأمل است، اما حقیقتاً جای تقدیر و تشکر خاص از حضرتعالی دارد؛ و البته جز این، انتظار دیگری از مقام شامخ روحانیت، خاصه نمایندگان محترم ولی فقیه نیست.
اینجانب باید اذعان نمایم که تا قبل از انتشار این فایل صوتی جنابعالی، مانند اکثریت جامعه، به ویژه فعالان اجتماعی سیاسی استان، سکوت حضرتعالی در برابر تبعیض و ستمهای مشهودی که سالها در حق این مردم بیپناه در استان روا داشته و می شود، را خوشبینانه، ناشی از سانسور خبری و بیاطلاعی حضرتعالی، متأثر از تاثیر برخی وابستگان و معتمدین احتمالی جنابعالی میدانستیم. به ویژه اینکه عدهای حمایتهای صریح و محکم و بی سابقه حضرتعالی از استاندار کنونی علیرغم انتقادهای بسیار از عملکرد ضعیف و فلهای وی، که اتفاقاً به عنوان سکاندار اداره استان، بخش عمده این رواج تبعیض متوجه ایشان است، و به طور بدیهی اولین شخصیت مورد پرسش و مطالبه در علت و انگیزههای آشکار و نهان ترویج بیسابقه تبعیض در استان هستند را ناشی از نقل اخبار غیردقیق و اعمال نفوذ در نحوه انعکاس مطالب به شما میپنداشتند. اما این فایل صوتی، کلیه تصورات و تحلیلهای مسبوق را تغییر داده و چه بسا اکنون تصورات سابق را نوعی جفا در حق جنابعالی میپندارند. البته بخش عمده آن به دلیل عدم اطلاعرسانی صحیح و به موقع دفتر حضرتعالی است.
این فایل صوتی معلوم نمود که برخلاف تصور، جنابعالی اشراف کامل اطلاعاتی داشته و از لایههای مختلف جامعه مطلع و دلسوزانه نگران اوضاع و شرایط نابسامان استان هستید. به ویژه آنکه برخی رخدادها را پیشبینی و قبلا به مسئولین گوشزد نمودهاید که میبایست مدیران استانی و ملی برای آن چاره اندیشی میکردند؛ ولی متأسفانه دچار قصور و تقصیر جدی شدهاند.لذا برخلاف گذشته برآن شدیم که این بار حضرتعالی را مورد خطاب و استمداد قرار دهیم.بدان امید که شاید به کمک مقام عظمای ولایت، فرجی حاصل شود و شاهد توسعه متوازن و برقراری عدالت اجتماعی و شکوفائی استان شویم. ان شاء الله.
حضرت آیت الله!
ما باور داریم که بخش عمده تبعیض و جفای به مردم عرب استان و اسباب دغدغههای شما، امری نهادینه و متعلق به راهبردهای کلان نظام اسلامی نیست. بلکه به کنشها و خاستگاههای افراد کوته بین و تنگ نظری تعلق دارد که سالهاست در درون استان بر مدیریتهای عالی چنبره انداخته و بیکفایتی خود را در سایه حمایتهای سیاسی برخی متنفذین و یا شخصیتهای مذهبی درون استان، و با ماکت ظاهر الصلاحی، استتار نموده و سلایق و خصلتهای فردی خود را به نام نظام، بر مردم تحمیل کرده و موجبات فتنه و تفرق و صراع و تصادم قومی شدهاند! و در راه حذف شایستگان و لاپوشانی انگیزههای غیررحمانی خود، همواره قوم هراسی کاذب و موهوم در حق قوم شریف و نجیب و کم توقع عرب بهانه کرده و در هر دورهای یکی از اقوام را به عنوان قوم برتر و مقرب در برابر این خلقالله علم کرده و با تفرق قومی، سوار بر خر مراد خویش در حاشیه امن هالهای، ماندگار شده اند.لذا جهت تقریب اذهان باید عرض کنم که نمونه اینان، همانانی هستند که حتی در جلسه جنابعالی با معاون محترم رئیسجمهور، سعی در جلوگیری از ادامه فرمایشات و گلایههای شما داشتند! و خرسند از مطالب حضرتعالی نبودند! لذا سعی بر تغییر بحث داشتند!.همانانی که پیوسته در استان و در مرکز چنین وانمود میکنند که مورد حمایت و تایید بلافصل حضرتعالی هستند!
همانانی که با صدور ابلاغهای بلااثر، و نشاندارکردن افراد منسوب به حضرتعالی و یا با تشکیل جلسات اداری و جاری در بیت مکرم و در محضر شما، و انجام اقدامات پوپولیستی از این دست، به دنبال تطهیر رفتار خود و القای این معنا بوده و هستند که کلیه اقدامات و انتصابات و تصمیمات متخذه آنان، از جمله شیوه گزینش و انجام انتصابات، مورد تأیید و تصدیق کامل حضرتعالی است!.همانانی که در راستای رقابتهای منفی سیاسی حذفی شایستگان، این روزها تمام سعی خود را به کار بردهاند تا با تطهیر دامان داعش، حمله اخیر را متوجه فعالان سیاسی و اجتماعی عرب استان نمایند! و این صداها هم از حلقوم مسمایان به اصطلاح نمایندگی در مجلس شورای اسلامی شنیده شده و هم قلم به مزدانشان در استان، عروسک گردان این تراژدی خطرناک آنان شدهاند!.حضرتعالی استحضار دارید که تبعیض در استان، صرفا یک تعریف نیست، بلکه تبعیض یک مصیبت فلاکت بار ملموس واقعی است که مردم ما با پوست و گوشت خود آنرا لمس کردهاند!.تبعیض یعنی همه بدبختیها وعقب ماندگیهای استان! تبعیض یعنی افسردگی و ناامیدی و اسباب هدفمند بروز گسست اجتماعی، سیاسی و دینی و پدید آمدن حفرههای خطرناک در پیکره واحد جامعه است!.تبعیض مورد نقد جنابعالی، ناشی از تصمیم و اراده افراد صاحب زور و قدرت و اختیار، خصلتی مسلک قوم گرا در غالب مدیران و تصمیم سازان درون استان است.و جنابعالی بیش از هر کسی هم صاحبان قدرت و زور را و هم صاحبان اختیار عامل تبعیض را میشناسید و ضرورتی به ذکر نام و عناوین نمیبینم.
حذف هدفمند نخبگان و مدیران و فعالان توانمند عرب در انتخابات و انتصابات، با لابیگریهای شیطانی و پرونده سازیهای بیاساس، حتی با وجود سابقه طولانی خدمت در جنگ تحمیلی و نهادهای انقلابی یا با درصد بالای جانبازی و ایثارگری و بستن راه استخدام و ورود جوانان جویای کاردر دوایر و شرکتهای دولتی و حتی غیردولتی، علیرغم شایستگی و برخورداری از تخصص و تحصیلات عالیه که موجب افسردگی شدید و افزایش معنادار آمار خودکشی و دگرکشی نزد نسل جوان این مردم شده، حاصل استئصال و بیچارگی ناشی از ستم تبعیض است.گسترش فزاینده اقتصاد منحط کنار خیابانی ناموس مردم، که این بار غالباً توسط جوانان تحصیلکرده و داری مدارک دانشگاهی صورت میگیرد و در شاخصهای توسعه، از مظاهر فقر جامعه به شمار میآید، نمونه دیگر آن است.افزایش پر مفهوم آمار زندانیان از یک قومیت خاص. افزایش آمار ترک تحصیل و بیسوادی و محرومیتهای اجتناب ناپذیر از تحصیل در میان یک قومیت به خصوص. و معلولهای بیشمار دیگر… تماماً محصول تبعیض ارادی و هدفمندی است که هر روز در حال ترسیخ و ترویج بیش از پیش در استان است.
جنابعالی به درستی استحضار دارید که این نامهربانیها و بیانصافیها، هر چند مشقات طاقت فرسائی را برای مردم ما به وجود آوردهاست، اما هیچگاه موجب روی خوش نشان دادن آنان به ترور و تروریست نشدهاست و هرگز جای پائی برای بهانه جوئیهای سلفیها و تکفیریها و سلطنت طلبان و مناففین ، تجزیه طلبان و ضدانقلابان خارج نشین که به دنبال استفاده از این گسستها و حفرههای اجتماعی، به ویژه در حق اقوام هستند، ایجاد ننمودهاند.همچنین آثار ستم آلود این تبعیضها نتوانسته بر باورهای دینی و التزام و ولای این مردم به اهل بیت عصمت و طهارت تأثیر بگذارد؛ که تکایا و مجالس عزا و مواکب اربعین سیدالشهداء (ع)، بهترین سند گویای این ادعا است.و شاید این التزام آنان به مذهب، علت و انگیزه اصلی بدخواهیها و بدانگاریهای داخلی و خارجی در حق این مردم ولائی و متدین باشد.
اما باید اعتراف کرد که تبعیض و فاصله طبقاتی، به ویژه اگر حاصل انجام و القای دولتمردان و تصمیم سازان متکی به قدرت و اختیار باشد، موجب گسست ملت و دولت و پدیدار شدن حفرهها وگسلهای اجتماعی مهلکی میگردد که طمع دشمنان نظام و انقلاب برای پرکردن این حفرهها و گسلها، دور از احتمال نیست. و در این راه باید اسباب و علتها را پای محکمه عدل کشاند و آنان را پاسخگو نمود.راه درمان و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان، توجه انگشت اتهام به مردم ستم دیده یا فرزندان و نخبگان و فعالان اجتماعی و سیاسی آنان، که تنها صدای درد آشنای آنان است، نمیباشد! «آنگونه که متأسفانه اخیراً و به دنبال حمله تروریستی داعش در اهواز برخی فرصت طلبان شرایط را برای حذف رقبای شایسته عرب خویش بیش از پیش یافته و به دنبال جاده صاف کنی برای ادامه انتصابات به ناحق مدیریتهای ناکارآمد قومی و یا تکرار انتخابات جهت دار آتی خود شدهاند. و صراحتا تلاش کرده که با بهانه قراردادن سعی مذبوحانه یک گروه ضدانقلاب قومی به نام «الاحوازیه» فعالان اجتماعی و سیاسی عرب را مورد تهاجم بیشرمانه قرار دهند!»
حضرتعالی استحضار دارید که با عنایت به علل و عوامل و ریشههای تبعیض و محرومیتها در استان، رفع و اصلاح این روند مأساوی، تماماً در اختیار آقای جهانگیری و از جنس دولت و یا ضرورتاً حاصل تصمیم هیئت محترم دولت نیست! هر چند بخش قابل توجه آن متوجه قوه مجریه و مدیران آن دستگاه در استان است. اما بخش های مهمی نیز متوجه سایر نهادها و مراکز قدرت و تصمیم ساز در استان میباشد؛ که همانگونه که عرض شد نام آشنایند و نیاز به تصریح در نام و عناوین آنان برای حضرتعالی نیست.خوزستان امروز به شهادت عام و خاص، نیازمند خانه تکانی اساسی و همهجانبه و انجام تغیرات گسترده مدیریتی و اصلاح خط و مشی تصمیم سازان و شاخصها و سیاستها و راهبردهای اختیار و انتصاب مدیران و استراتژیهای تدوینی بر سر راه اشتغال جوانان عرب و تقسیم عادلانه منافع و منابع و فرصت های استان است.
آمار ارائه شده در رسانهها که هرگز از سوی مراکز آماری رسمی تکذیب نشدهاست و تماما بیانگر اختصاص تنها ۳درصد از کل مدیریتها و مسئولیتهای استان به فرزندان تحصیلکرده و متدین و حتی ایثارگر عرب است، آمار بسیار نگران کننده و خطرناکی است که وجدان هر انسان منصف و مسلمانی را میآزارد! و هیچ پاسخ و توجیه قانع کنندهای تاکنون از ناحیه هیچ مسئولی برای بیان علت و چگونگی این اتفاق در استان ارائه نشدهاست.حال سؤال این است که، آیا این آمار پائین به دلیل نبود انسانهای تحصیلکرده و توانا در مشاغل مورد نظر در مردم متدین عرب است؟ و یا با همه آزمونهایی که این مردم در طول ۴ دهه از عمر انقلاب اسلامی، در دوران جنگ تحمیلی و دفاع از انقلاب اسلامی و حتی سهم قابل توجه آنها در دفاع از حریم حرم در سوریه و عراق، باز باید دلیل این جفا را به صلاحیتهای فردی و سیاسی امنیتی نسبت داد؟ و اصولا تاریخ پایان این بیاعتمادی و بیگانه انگاری و شهروند درجه سه دانستن این خلقالله، چه زمانی پایان میپذیرد و با عنایت به تزاید مشهود این بیاعتمادی سیاسی، اصلاً پایانی برای آن قابل تصور هست؟حضرتعالی به کرات و از جمله در فایل صوتی منتشر شده اخیر، تصریح فرمودهاید که فرصتهای اشتغال، باید در اولویت نیروی کار بومیان باشد. اما آیا به نظر شما تاکنون در این خصوص تغیر ملموسی در سیاستهای استانی و ملی حاصل شدهاست؟
حضرت آیت الله!
تأمین رفاه نسبی برای زندگی ایمن و شایسته و توسعه متوازن استان، توأم با افزایش ضریب امنیت عمومی، از مطالبات جدی و حداقلی لازم التوجه این مردم است که باید بدان پرداخته شود، اما تاکنون کسی خود را پاسخگوی علل و عوامل عدم تحقق این مفهوم در استان ثروتمند خوزستان و افت کلیه شاخصهای توسعه، به ویژه در آموزش و بهداشت و رفاه عمومی و… نمیبیند. در حالی که این عقب افتادگیها بر مردم پوشیده نیست و متاسفانه برخی از این تحمل و گذشت و سکوت مردم، که به دلیل درک آنان از هدفی برتر است، که همانا ضرورت حفظ و حراست از دین و مذهب و خون شهدا است، سوءاستفاده میکنند و چه بسا آن را به نام کارنامه موفق خود بگذارند!
البته با عنایت به شرایط کنونی و تخریبهایی که در زیرساختهای استان، به ویژه در این چند سال اخیر صورت گرفتهاست، در صورت عدم تغیر جدی و عاجل در مؤلفههای مدیران ضعیف و فاقد برنامه و بی انگیزه خدمتی، باید اعتراف کرد که متأسفانه هیچ نویدی حتی در آینده دور برای تحقق توسعه و حاکمیت عدالت اجتماعی در این شرایط کنونی استان، به چشم نمیخورد.این استان نیازمند مدیریتهای جهادی و علمی است. و مردم دیگر چشم امید به دولتمردان و نمایندگان آن در استان ندارند. لذا ضمن سپاس از نکته سنجی جنابعالی، با توجه به اشراف اطلاعاتی شما، انتظار بوده و هست که جنابعالی به عنوان دردآشنای استان، پیش از این، گلایه و شکایت خویش را به محضر مبارک مقام معظم رهبری برده تا با اشرافی که مقام معظم رهبری نسبت به همه قوا دارند و به عنوان فرمانده کل قوا، تصمیم شایستهای برای ایجاد تغیر و اصلاح در استان و پایان دادن به تبعیض متعمدانه و بیگانه انگاری نسبت به این مردم میهن دوست و شیعه موالی به اهل بیت عصمت و طهارت، اتخاذ میفرمودند.البته چه بسا اقدام فرموده باشید. اما اطلاعی از آن در جامعه نیست؛ و جدا خوف آن است که به تدریج مردم این بار باور خود به این تنها جایگاه مورد وثوق خود را از دست بدهند.به مین دلیل، مستدعی است در صورت اقدام قبلی به منظور تنویر افکار عمومی، مقرر فرمائید اطلاع رسانی گردد و علاوه بر آن مجدداً تقاضای انعکاس معضلات و مشکلات استان به محضر مقام عظمای ولی فقیه به منظور چاره اندیشی عاجل و پیگیری تا تحقق فرامین مقام ایشان داریم. ان شاءالله.در نهایت توفیق همه خدمتگزاران صدیق، از جمله جنابعالی را از خداوند منان مسئلت مینماییم.
والسلام
عباس حیصمی
مدیرکل اسبق آموزش و پرورش استان. مهرماه ۹۷
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰