کیانوش راد : وضعیت خوزستان از اعلام زنگ خطر گذشته است

خوزستان در عزای فرزندان خویش گریست ./خوزستان در غم و ماتم و اندوه است. به همه داغدیدگان تسلیت باد.اگرچه هیح کلامی ، جز یاد خدا تسلی بخش نخواهد بود.ما خراب غم و خم خانه ز می آباد است / ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است /.گوش اگر گوش فلانی ، ناله گر […]

خوزستان در عزای فرزندان خویش گریست ./خوزستان در غم و ماتم و اندوه است. به همه داغدیدگان تسلیت باد.اگرچه هیح کلامی ، جز یاد خدا تسلی بخش نخواهد بود.ما خراب غم و خم خانه ز می آباد است / ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است /.گوش اگر گوش فلانی ، ناله گر ناله ما/ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است /هرکه یغما شنود ناله ی گرمم گوید /آهن سرد چه کوبی دلش از فولاد است.

هنوز داغ خودسوزی و مرگ ِ جوانِ بیکار ِ دست فروش خرمشهری ” یونس عساکره ” از یادها نرفته است. اما هیچکس هنوز باور نمی کند که “باغچه داردمی میرد” .در تونس خودسوزی ” محمد بوعزیزی ” نظامی را واژگون کرد اما کسی صدای یونس عساکره ، مظلوم ِ دست فروش خرمشهری را که در آتش فقر سوخت را هم نشنید.نگرانی از تبعیض و فقر و بیکاری در خوزستان هر روز بیش از گذشته نمایان است. نمایندگان مردم خوزستان و نخبگان استانی ، اعم از چپ و راست و فارغ از نگاه سیاسی ، بارها فریاد کشیده اند که به داد خوزستان برسید ، اما کمتر پاسخی درخور توجه شنیده شده است.دراستان نیز هیچ برنامه جامع و فراگیری در مورد رفع بیکاری و حتا فعال سازی واحد های صنعتی تعطیل شده و یا نیمه تعطیل و یا سامان دهی شهری و ایمن سازی اماکن عمومی و بازارهای خودجوش و مردمی دیده نمی شود.

شکل گیری بازارهای خودجوش ، با هدف کسبِ حلال و روزی شرافتمندانه از سوی مردمی که راهی برای ارتزاق خود وخانواده ورفع بیکاری فرزندان و جوانانشان نمی یابند ، اکنون به تنها گزینه اشتغالِ پرخطر تبدیل شده است. از سوی مسولان شهری هم هیچ نوآوری و خلاقیت و ابتکاری جهت بسامان کردن این اماکن مشاهده نمی شود. مسولین امر مشغول امور غیرِ ” اهم” و مسایل حاشیه ای هستند و برخی از آنان بیش از حل مشکلات مردم ، روز و شب در فکر طراحی سناریوهایی برای حفظ موقعیت خویش اند.فساد اداری و رانت خواری نیز در دستگاههای اجرایی استان به قدری زیادشده است که عرصه برای کارمندان و پرسنل وظیفه شناس و خادمان واقعی تنگ گشته و مردم نیز دلزده و مایوس گردیده اند. وضعیت اجتماعی استان از اعلام زنگ خطر گذشته است.

 ظهور و گسترش بازارها و اماکنِ مورد نیاز مردم که بخشی از نیازهای واقعی ِ مردم را برآورده می سازد ، اما غیراستاندارد و پر خطر است ، وظیفه اشتغال زایی از یکسو و وظیفه سامان دهی و ایمن سازی بر عهده چه مقام و دستگاهی است ؟نادیده گرفتن فرهنگ ِمردم و تقصیر و قصور در نفی و توهین به احساسات هویت طلبانه ی فرهنگی مردم عرب و یا لر و بختیاری و یا هر قوم دیگری بر عهده کیست ؟ آیا پس از اینهمه هشدارهای مکررِ فعالان فرهنگی ، نباید در اهانت و نادیده گرفتن عمدی ِهویت اقوام ایرانی شک نمود ؟مردم خوزستان عشق به اسلام و ایران دارند. در کنار هم برادرانه می زیند .در غم ها و شادی ها ،و در انقلاب و جنگ و دفاع در کنار هم و همسنگر هم بوده و هستند. تقصیر یا قصور در نادیده گرفتن ارزش های ملی و ارزش های قومی از سوی هرکس از جمله صدا و سیما و یا هر جناح و جریانی نابخشودنی است.

خوزستان نیازمند اجماعیِ فرهنگی و اجتماعی برای حل مشکلات خویش و یافتن برون رفتی از وضعیت فعلی است.بیشترین بحران های روحی و ناهنحاری های رفتاری در استان معلولِ وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی در خوزستان است. عامل این جنایت ،هرکه هست ، بیکاری یکی از علل طغیان اوست.فاصله طبقاتی در استان روز به روز بیشتر شده است. آمار بیکاری افزایش یافته ،و گسستگی های فرهنگی در خوزستان روز به روز بیشتر می شود.در این وضعیت وظیفه همه فعالان فرهنگی دردمند و دلسوز و از اقوام مختلف خوزستانی بیش از گذشته احساس می شود.باید به خوزستان بی آب و نفت اندیشید. باید به اجماع نخبگان عرب و فارس اندیشه کرد ، باید مهر و محبت و دوستی ها را دوباره احیاء و افزون کرد. باید از خطر گسترش جنگ و نفرت میان مردم با مردم به عللی چون ساز و آواز ، حجاب و بی حجابی ، سبک زندگی این دسته با آن دسته ، قبول یا رد این زبان یا آن زبان و … و نیز جدایی مردم از حاکمیت و قومی از قومی اندیشه کرد.بقول فاضل خمیسی :

“خشکسالی
قبل از آمدنت
از تشنگی مردیم!!
دریا! و یاد باران
و خاطره ای از خنده هایت.”

خوزستان را تنها پول و پل و جاده توسعه یافته نمی کند. همدلی و همبستگی ، آرامش و همکاری و درک مشترک ِ نخبگان فرهنگی و اجتماعی پیشنیاز اصلی هر توسعه ای در خوزستان است.

محمد کیانوش راد
١۶ فروردین ٩٧