برهوتی بنام گلدشت! / علی عبدالخانی

اشاره : هر چند که مناطق محروم اهواز از تکثر و تنوع بالایی برخوردارند، اما موضوع منطقه گلدشت و نارسایی خدماتی حاکم بر آن بویژه در بحث مجاری و فاضلاب به سوژه همه روزه در فضای مجازی تبدیل شده است. ?صاحب این قلم 18 ماه قبل یعنی در تاریخ 12 مهر 1393 اقدام به نگارش […]

اشاره : هر چند که مناطق محروم اهواز از تکثر و تنوع بالایی برخوردارند، اما موضوع منطقه گلدشت و نارسایی خدماتی حاکم بر آن بویژه در بحث مجاری و فاضلاب به سوژه همه روزه در فضای مجازی تبدیل شده است. ?صاحب این قلم 18 ماه قبل یعنی در تاریخ 12 مهر 1393 اقدام به نگارش یک مقاله با موضوع مشکلات حاکم بر آن منطقه نمودم و آن را در روزنامه عصر کارون به چاپ رساندم. با توجه به اینکه مقاله پیش رو در سایه اعتقاد راقم به لزوم رفع محرومیت از مناطق محروم و در فضایی غیر رقابتی و فارغ از هرگونه جوسازی به رشته تحریر درآمده بود، بازخوانی آن مورد استدعاست:

IMG-20160330-WA0224

درنوشته های سابقمان گفتیم که نامگذاری مناطق اهواز هم حکایتی عجیبتر ازاهواز دارد.مثلا هرجا پسوندی بنام آبادبر منطقه ای افزوده شود،ازقضاء آن منطقه بعنوان منطقه ای محروم ،ناآبادان وغیر برخوردار ظاهر میشود(شلنگ آباد،رفیش آباد،حصیرآباد،آسیا آباد،هادی آباد و…همگی ازاین قماشند). اکنون از پسوند معروف آباد که معنایی جز قرینه خود نمی دهد، بسراغ پیشوندی بنام گل میرویم و به همین راحتی آن را به سوژه ای نوشتاری برای خودمان تبدیل میکنیم.

برای این منظور عده ای ازاهل دانش وتخصص والبته برخوردار ازهوش وذکاوت دور همدیگر جمع وهم قسم شدند که برای این منطقه اهوازی نامی لایق وبا مسمی والبته جامع ومانع بیابند، پس عزم جزم نمودند وبه فکری طولانی فرو رفتند که متاسفانه وقت جلسه شان ادامه تفکرشان رامختل وبه خانه هاشان رفتند، با این وجود باز جلساتی تشکیل دادند و در همه آنها بدون وقفه فکر می کردندتابلاخره رشته افکارشان با فریاد جیغ گونه یکی از آن متفکرین پاره شد. فریاد می کشید!! یافتم یافتم، گل را یافتم. همگی که انگار باری از دوششان برزمین افتاده باشد به همدیگر تبریک می گفتند اما بخش دوم اسم هنوز درهاله ای ازابهام قرار داشت لذا چشمان خود را دوباره بستند و به فکری خوابگونه و عمیق فرو رفتند وبلاخره (پس ازچندجلسه تفکرخردمندانه)با جیغی فریادگونه به بخش دوم اسم آن منطقه اهوازی یعنی دشت رسیدند، آنگاه بخش اول یعنی گل را به بخش دوم یعنی دشت چسباندند وگلدشتی بی گل در یکی از حواشی اهواز متولد و به برهوت اهواز بعدی صفابخش بخشیده شد.

شاید گفته شود که زمان تولد این منطقه چه ارتباطی به وضع فعلیش دارد. برای رعایت قاعده انصاف ومستندساختن نوشته به مشاهدات عینی،به آن منطقه رها شده(به امان خدا)رفتم وبرای چند ده هزار نفر مردم محروم آن افسوس خوردم. درشرایطی که اداره کل آموزش و پرورش همه هم وغم خودرا در بعد نظری-توجیهی مصروف نموده یامی نماید اما این منطقه ازشرایط آموزشی بسیار نامطلوب در رنج است.این منطقه باوسعت جفرافیایی زیادش تنها از یک دبستان مختلط بهره می جوید و خبری از دومقطع دیگر برای دختران وپسران گلدشتی نیست. جزییات وآثار این وضعیت بویژه درموضوع ترک تحصیل دختران بدلیل عدم دسترسی انها به مدرسه برکسی نمی تواند پوشیده باشد.بخش فاضلابی ان حکایتی تمام عیار از درمندی است و مهمترین دغدغه گلدشتیان است. بهداشت ودرمان که به طور کامل غایب است وهیچ نشانه ای از آن درهمه آن منطقه دیده نمی شود. شهرداری تنها موسسه ای است که با تقاضای اهالی در آن منطقه حضور برجسته دارد و از طریق شهردار و برخی شورائیان اقدام به جدول کاری و اسفالت ریزی خیابانها نموده است. نکته ای که در بازدید میدانی ملاحظه می شود آن است که بدلیل عدم تمکین سازمان آب و فاضلاب، برخی روکشهای اسفالت بدون وجود زیرساخت مرتبط به فاضلاب گسترانده میشود. سخن درخصوص مظلومیت توام با محرومیت ان منطقه بعنوان سوژه نوشتاری ما بااین مختصر به پایان نمی رسد اما سقف و طبیعت مطالب اینچنینی اجازه ورود و پرداخت بیشتر نمی دهد، همچنین دغدغه راقم مبنی براینکه کثرت گفتار لاجرم به ملال منتهی می شود نیز مزید برعلت است. منتظر سوژه های انتخابی و متنوعمان باشید.

علی عبدالخانی

روزنامه عصر کارون

شنبه12مهرماه 1393