رفوزه ای در میان استان ها ! / علی عبدالخانی

یکی از بزرگترین مشکلات نظام آموزشی کشور بی ثباتی وعدم تثبیت رویه ها وروشها در آن است.هرچندسال یک بار بنوعی نظام آموزشی جدیدی طراحی یا ازسایر کشورها کپی وبه مرحله اجرا گذاشته میشود که همین امر موجب کاستن از کیفیت تحصیلی دانش آموزان وحتی اختلال در روند تدریس معلمان شده است.راقم در زمستان گذشته مطلبی […]

یکی از بزرگترین مشکلات نظام آموزشی کشور بی ثباتی وعدم تثبیت رویه ها وروشها در آن است.هرچندسال یک بار بنوعی نظام آموزشی جدیدی طراحی یا ازسایر کشورها کپی وبه مرحله اجرا گذاشته میشود که همین امر موجب کاستن از کیفیت تحصیلی دانش آموزان وحتی اختلال در روند تدریس معلمان شده است.راقم در زمستان گذشته مطلبی تحت عنوان پیمانکارخانه های آموزشی به رشته تحریر در آورده وبه ابعاد مختلف آسیبهای مربوط به طرح واگذاری خودگردان مدارس حاشیه شهرها به صاحبان امتیاز مدارس غیرانتفاعی بویژه تاثیر مستقیم طرح مذکور بر افت تحصیلی بیش از پیش دانش آموزان آن مناطق پرداختم.

IMG-20141118-WA00931

براساس طرح مورد نظر که از ابتدای سال تحصیلی گذشته به مرحله اجرا گذاشته شد،صاحبان امتیاز میتوانندکلیه امور تحصیلی(آموزش)،بکارگیری معلمان،امور خدماتی ونگهداری مدارس و…را دربرابر دریافت سرانه ریالی مشخص واخذ مساعدتهای مردمی!!در دست بگیرند.نقش آموزش وپرورش در این میان تنها معرفی یک مدیر به آن مدارس است.در بعد نظری-توجیهی شاید مشکلی در طرح پیمانکارخانه ای آموزشی دیده نشود اما در مقام تطبیق وعمل مشکلات متعددی ازجمله افت تحصیلی دیده میشود.چنانچه در مقاله سابق خود بعرض رساندیم،چوب آثارمنفی ناشی از این طرح تبعیض آمیز(جداکردن مناطق حاشیه از متن)را دانش آموزان مناطق محروم خواهند خورد.میدانیم که یکی ازخصوصیات اداره مدارس حاشیه اعزام معلمان پرسابقه وتوانمند بمنظور اداره ومدیریت صحیح کلاسهاست،اما آیا طرح جدید عملا چنین نیاز ضروری را تامین مینماید یا انکه بدلایل مختلف ازجمله ارزان بودن دستمزد نیروهای مبتدی وبه اصطلاح صفر کیلومتر،کم سابقه وعمدتا آموزش ندیده عملا درجهت مخالف این ضرورت علمی-تربیتی عمل شده ومی شود؟اساسا راز تبدیل شدن بخش عمده شهرها (مناطق حاشیه ومحروم)به آزمایشگاه وتجربه گاه طرحهای این چنینی در چیست؟آیااین طرح بنوعی تغییر نگاه به مقوله آموزش وتربیت از نگاهی ارزشی اخلاقی به نگاهی کاملا مادی نیست؟به بیان دیگر این رویکرد آموزشی که غایت وهدف چیزی جز کاستن از بار آموزشی وزارت متبوع نیست آیا در تضاد با اصول قانون اساسی مرتبط به تعلیم وتربیت ولزوم پرهیز از هرگونه دوگانگی در تعامل با دانش آموزان نیست؟از دیدگاه راقم قانون هیچگاه دوگانگی آموزشی را تجویز نمیکند وطرح مذکور ازهمان ابتدا در تعارض آشکار با اساسی ترین قانون کشور خودنمایی میکند.

بااین مقدمه نسبتا طولانی میخواهیم سری به وضع و وضعیت آموزش وپرورش وسطح علمی(واقعی ونه انچه درگزارشات آماری اعلام میشود)بویژه در سنوات اخیر بپردازیم.در شهر وشعارهای نظری وتطبیق نشده بسیاری از متولیان امور میخوانیم ومیشنویم که ارتقای کیفی سطح آموزش وسواد عمومی از اساسی ترین عوامل توسعه وترقی است.این کلیشه که توسعه انسانی مرهون توسعه همه جانبه آموزشی است،بقدری تکرار میشود که بعضا شکل ارتداد منفی بخود میگیرد.ازطرفی کسی به فاجعه گذر رتبه آموزشی استان از عدد سی وعوامل موثر در ساخت این مصیبت بزرگ اعتنایی ندارد.

نمایندگان مردم در مجلس درمقام نیابت مردم باید پاسخگو باشند.پاسخ دهند که در طول این مدت چه اقدامی بمنظور کاستن از آثار فوق مخرب توزیع ناعادلانه بی سوادی و سقوط آزاد شاخصهای آموزشی در سطح استان خوزستان کرده اند؟چرا وضع اسفبار حوزه انتخابیه انها(درمفهوم اعم)نسبت به قریب به اتفاق استانهای کشور دچار این بیماری وافت ویرانگر شده است؟

جناب استاندار بعنوان نماینده ارشد دولت در استان بیش از مدیر سازمان آموزش وپرورش در برابر مردم مسول ودر برابر این فاجعه فراگیر باید پاسخگو باشند.چند روز از اعلام نتایج برترینهای کنکور که مهمترین وسالمترین شاخص ومبنای ارزیابی سطح آموزش مناطق مختلف کشور است،نمیگذرد.نتایجی که برای خوزستان وخوزستانیها مصداق بارز فاجعه انسانی است.هیچ خوزستانی درهیچکدام از گروههای آموزشی حایز رتبه اول تا دهم نشده است.

جناب استاندار،حضرات نماینده،مسولان آموزش وپرورش استان،چهره های تاثیرگذار استان،فعالان احزاب(اعم از هرنوع ومدل)،نخبگان و…چه حرفی برای گفتن دارید وچرا نسبت به این روند یا سیرنزولی هشدارهای لازم را ندادید؟چرا آسیب شناسی نکردید؟چرا به بیان علل وعوامل موثر در ساخت این پدیده شبه ماندگار نپرداخته ونمی پردازید؟آیا اولویت مباحث سیاسی-انتفاعی-حزبی(گروهی وجریانی)از ریشه یابی وشناخت علمی ومسولانه این فاجعه انسانی بیشتر است؟

کدامیک از نمایندگان طرح پیمانکارخانه های آموزشی(ویژه حاشیه نشینان) که از مظاهر آشکار شکاف طبقاتی وتبعیض میان شهروندان است باچالش قانونی واعتراض مواجه نمود؟

باوجود اینکه وضعیت آموزش در سطح استان خوزستان در حدود یک فاجعه بی سابقه قابل تعریف وتوصیف است اما هیچ حساسیت واهمیتی به آثار وابعاد ویرانگر آن نشده ونمیشود که اگر میشد امروزه شاهد رتبه شرم آور موجود در سطح کشور نمی بودیم.در قسمت بعدی این نوشتار به بیان مصادیق عینی برخی شهرها ومناطق محروم وحاشیه ای استان خواهیم پرداخت…

علی عبدالخانی
پنجشنبه یکم مرداد1394