سیاستمداران سپنجی و مواضع ناپایدار!

آنچه در این مملکت و کران سیاسی روبه فزونی است, عدم فیلترینگ و ورود بی رویه افرادی تحت عنوان سیاستمدار با مشخصه سپنجی بودن در حوزه امورات سیاسی است.که علاوه بر ناکارآمدی و فشل ساختن سیستم سیاسی, خود را نیز سردرگم و گاه بی قرار و پریشان مزاج ساخته اند.افرادی که بدون هیچگونه عقبه و […]

آنچه در این مملکت و کران سیاسی روبه فزونی است, عدم فیلترینگ و ورود بی رویه افرادی تحت عنوان سیاستمدار با مشخصه سپنجی بودن در حوزه امورات سیاسی است.که علاوه بر ناکارآمدی و فشل ساختن سیستم سیاسی, خود را نیز سردرگم و گاه بی قرار و پریشان مزاج ساخته اند.افرادی که بدون هیچگونه عقبه و پیشینه و یا حتی آموزش سیاسی, سعی دارند در امر سیاست صاحب نظر و در کسوت آوانگارد سیاسی جامعه را به بهبودی و سیاست توسعه محور رهنمون سازند, که این امر ناشی از دو مسئله یا آسیب عرصه سیاسی است;بدین گونه که:

۱٫ خود فضای سیاسی علاوه بر وسوسه انگیزی بهترین و کوتاه ترین راه وصول به منویات فردی است که آن فرد یا افراد را در کسوت سیاستمداری غره کرده و بر مقدرات جمعی مردم خود را تحمیل می کند.

۲٫ دیگر آنکه پیشکسوتان و مراجع سیاسی از عدم اهتمام به کادر سازی و تبدیل عناصر دغدغه مند خود به عناصر کیفی عرصه سیاسی, و همچنین عدم همراهی با دیگری که زاده و مولود این نظام است از سوی برخی نهادهای حاکمیتی و عدم اجازه و ورود عناصر کیفی برای بهینه سازی چارچوب و منویات کلیت نظام, ورود افراد عاریه ای و سیاستمداران سپنجی خواسته ناخواسته هموار می گردد.و در همین الله بختکی وارد شدن آن داعیه داران (شما بخوانید سیاستمداران سپنجی) در عرصه و جولانگاه سیاست, امروزه شاهد مواضع ناپایدار و گاه متناقض و حتی آسیب رسان به متن جامعه و کالبد سیاست هستیم و خواهیم بود. (مصادیق امروزه فراوان در این باب یافت می شوند) که از ورود موردی به این عرصه و برای نگاهداشت اصالت مطلب از ذکر مصادیق چه در سطح ملی و چه در سطح استانی و محلی دوری می جویم.اما راه حل چه می تواند باشد؟ و آیا راه هایی برای رفع چنین مشکل عمده ای (سیاستمداران سپنجی) در ارتباط با هژمون حاکم و مقدرات آحاد شهروندان وجود دارد؟

در حوزه امور انسانی و خاصتا امر سیاست هیچگاه نمیتوان از یک راه قطعی و ایضاً فرجام بهبود بخش سخن به میان آورد. اما با عطف به متغیرهای داخلی و خارجی دخیل در امر سیاست میتوان کم هزینه ترین و کیفی ترین راه را برگزید.یکی از راهها میتواند تساهل و مدارای نظام جمهوری اسلامی با رویکردهای مسالمت آمیز وحدت بخش با کلیت نظام باشد, که به خروجی و سربلندی حاکمیت در مسائل داخلی همچو سیاسی اقتصادی و اجتماعی و… منتهی شود.راه دیگر دمیدن و تسهیل بخشی فعالیت احزاب سیاسی نه کلیشه ای و به صورت صرفا اسم و عنوان, بلکه همراهی و همچنین پذیرش نگاههای متفاوت اما با هدف یاری رسانی حتی اگر از شیوه دیالک تیکی اهداف و مانیفست احزاب درون کشوری با گفتمان جمهوری اسلامی, اما هدف وحدت بخش کارآمدی سیستم جمهوری اسلامی و بهبودی و مشروعیت بخشی مردم را شاهد باشیم.تا از ظهور سیاستمداران سپنجی و مواضع ناپایدار که به ضرورت به یکی از دو طرف قرارداد اجتماعی: مردم یا نظام جمهوری اسلامی خدشه وارد می کنند, ممانعت بعمل آورده و از آرمانهای نظام و وضعیت فعلی مردم که باید به وضعیت مطلوب سوق داده شود, را با پذیرش نظر متفاوت سیاستمداران دغدغه مند و نه صرفا عاریه ای بتوانیم تاثیری شگرف و منطقی جهت پیشبرد جامعه امروز ایرانی در هزاره سوم را رقم بزنیم.

 

هادی حزباوی

 

____________

پ.ن۱: سپنجی به معنای عاریه و منظور در این مهم همان صدرنشینی سیاستمداران عاریه ای است.

پ.ن۲: ناصر خسرو نیز در وصف دلدادگان سپنجی در دیوان شعری خود به شماره قصیده ۲۷۲ چنین سروده:
ای داده دل و هوش بدین جای سپنجی
بیم است که از کبر در این جای نگنجی
والله که نیاید به ترازوی خرد راست
گر نعمت دنیا را با رنج بسنجی
ور مملکت روم بگیری چو سکندر
هرگز نشود ملک تو این جای سپنجی
وز بند و بلای فلکی رسته نگردی
هرچند تو را بنده شود رومی و طنجی
چون روزی تو نانی و یک مشت برنج است
* از بهر چه چندین به شب و روز برنجی*
ور همچو خز و بز بپوشدت گلیمی
خزت چه همی باید و دیبای ترنجی
فردات تهی دست به کنجی بسپارند
هرچند ملک‌وار کنون بر سر گنجی
صنعت به تو ضایع شد ازیرا که شب و روز
مشغول به شطرنج و به نرد و شش و پنجیا