اعجوبه ای بنام سیدخلف! / علی عبدالخانی

تخصص یعنی اینکه مهارتهای مشخصی طی مراحلی طی شود وشخصی در محدوده معینی به عنوان خاص و ویژه ای دست یابد. تجربه یعنی فعالیت عملی در حوزه یاحوزه های مختلف که به شخص غنای لمسی و حسی از کار می بخشد.ادغام ایندو بر کارآمدی مدیریتی می افزاید.سید خلف موسوی کاراکتری حیرت آور که از جهت […]

تخصص یعنی اینکه مهارتهای مشخصی طی مراحلی طی شود وشخصی در محدوده معینی به عنوان خاص و ویژه ای دست یابد. تجربه یعنی فعالیت عملی در حوزه یاحوزه های مختلف که به شخص غنای لمسی و حسی از کار می بخشد.ادغام ایندو بر کارآمدی مدیریتی می افزاید.سید خلف موسوی کاراکتری حیرت آور که از جهت سلوک فردی و تعامل بین شخصی واحیانا سازمانی خود ،بعنوان شخصی فوق العاده عمیق ،دقیق و غیرقابل تحلیل شناخته میشود. اضافه بر اوصاف رفتاری ویژه ایشان ازجمله خونسردی وگشاده رویی، شاید فعالیت مستمر و حرفه ای در وزارت کشور(عمدتا نمایندگی دولت)واشراف وی بر بسیاری از معضلات و امکان اداره و مدیریت بحرانهای درون حوزه ای ونقش نظارتی و هدایتی وی…در خلق چنین ترکیب شخصیتی بی تاثیر نباشد. بدون شک سید خلف بعنوان حدیث اول استان بر سر زبانهاست.آری چندین ماه است که ماندن یا رفتن شهردار بعنوان سوال اصلی وپایه اهواز واستان مطرح وصدها مقاله و تحلیل ونطق (آتشین وملایم) صرف این موضوع شد اما هیچکس قادر به پاسخ دقیق به پرسش اصلی نبود.هیچ کس بجز سیدخلف قادر به اتمام این استفهام ممتد نیست.شهردار اهواز که چندین سال متولی یا دست اندرکار امر انتخابات شهرستانهای مختلف بوده،بهتر میداند که موضوع کاندیداتوری ایشان از حقوق واستحقاقات شخصی ایشان است ومجبور نیست به چنین خصوصیتی وصف عمومی ببخشد.

ورود سیدخلف به عرصه انتخابات تهدید جدی برای نمایندگان موجود(که در شرایط مطلوب بسر نمی برند)و کاندیداهای احتمالی بشمار می رود که این امر بر رغبت و انگیزه ورود ایشان به این عرصه می افزاید.از طرف دیگر کم نیستند اشخاص تاثیرگذار،مسولین،برخی از شوراییان،بخشی از مدیران وافرادی که ایشان به آنها اعتماد وبه تحلیل وتوصیه هایشان اطمینان دارد و…وجود وی در شهرداری را فرصتی استثنایی برای خدمت ایشان تلقی واز وی تقاضای بقاء در شهرداری و خدمت به اهواز را نموده و می نمایند. فرصتی که هیچ نماینده ای (پارلمانی) نمی تواند به آن دست بیابد.

در میان این فضای متناقض وفوق سنگین اما ایشان تا دقیقه نود (از مهلت قانونی باقیمانده برای استعفاء) به تفسیر خود از قانون تمکین و شبیه به تمام روزهای عادی در دفتر کار خود حاضر میشود.سیدخلف که به معمای پیچیده استان و مرکز آن تبدیل شده با سکوت کاملا قانونی خود بر پیچیدگی معمای رفتن یا نرفتن خود می افزاید.مدتها قبل عده ای از شوراییان سیدخلف را به عدم موافقت با استعفا ومتوقف کردنش از راهیابی به مسابقه منتهی به بهارستان و جمعی دیگر از همکارانشان وی را به توقف قهری (استیضاح) تهدید اما ایشان در برابر چنین کنشهایی هم واکنش نشان نداد وبرحیرت روبه فزونی موجود افزود.

از دیدگاه ناظران وتحلیلگران رفتن یا ماندن سیدخلف درنهایت موضوعی است که به اراده وتشخیص ایشان بازمیگردد کمااینکه فعل وانفعالهای مخالفان شورایی اش نیز به خودشان ،اما انچه عجیب جلوه میکند قدرت محاسبه احتمالات سلبی وایجابی توسط این مدیر جاافتاده وباهوش و تحمل نوسانات مختلف وحرکتهای ایذایی همچنین حاشیه ها ،فشارها ، تهدیدات وآتش تهیه های متنوع رسانه ای است. شرایطی که بسیاری از مدیران موجود،توان وامکان تحمل در برابر انها را ندارند.دربرابر نظر منتقدان و مخالفان عده ای معتقدند که سیدخلف بسان کشاورزی می ماند که کاشت و داشت مزرعه را بخوبی به سرانجام رسانده وچنانچه به فعالیت خود ادامه دهد ،مردم شاهد محصول ناشی از دو مرحله قبل خواهند بود.درحالی این مقال به رشته تحریر درمی اید که هیچ کس قادر به یافتن پاسخی برای این سوال نیست.

شهردار می ماند یا می رود؟
ممکن است ساعتی دیگر خبر استعفای ایشان رکورد نفوذی رسانه ها را بشکند کمااینکه این احتمال منتفی شود.تنها اعجوبه ای بنام سیدخلف می تواند پایان بخش این حجم از اماها و اگرها و راز گشای معمای بزرگ این ایام باشد.