صندوق خوشمزه رای!

غلامرضاجعفری :میگویند سلطان سنجر روزی مشغول خوردن بادمجان بود و در اطرافش امراء و بزرگان حکومتش از جمله رسانه های آن دوره، یعنی جماعت شاعران صله بگیر هم حضور داشتند، البته این صله بگیران با صله بگیران امروزی تفاوتی ظریف دارند، آنان اگر چیزی می‌نوشتند و می‌سرودند عاری از زیبایی های ادبی نبود،اما نوشته های […]

غلامرضاجعفری :میگویند سلطان سنجر روزی مشغول خوردن بادمجان بود و در اطرافش امراء و بزرگان حکومتش از جمله رسانه های آن دوره، یعنی جماعت شاعران صله بگیر هم حضور داشتند، البته این صله بگیران با صله بگیران امروزی تفاوتی ظریف دارند، آنان اگر چیزی می‌نوشتند و می‌سرودند عاری از زیبایی های ادبی نبود،اما نوشته های قلم به دستان روزمزد امروزی نه تنها زیبا نیستند که عموما پر از غلط‌های املایی و دستوری و بیانی‌اند.

خلاصه آنکه سلطان از غذایش حظ وافر برده و از بادمجان تعریف کرد؛ که عجب غذای خوشمزه‌ای! در این میان یکی از همان شاعران درباری، فی المجلس شعری بداهه گفت در مدح بادمجان و شروع به خواندن کرد، با امید رسیدن به صله‌ای درست و حسابی. در ادامه اما سلطان نفخ فرمودند! و در حضور همان حکما و امرا و … نمی توانست خود را از نفخ شکم خلاص کند و شکم پیچه گرفتارش کرد و با ناراحتی گفت این بادمجان عجب غذای مزخرفی است!

شاعر که هنوز مشغول مدیحه خوانی بود ناگهان دریافت؛ عجبا که قصه رنگ دیگر گرفته و با ادامه مدیحه بادمجان خواندن، چیزی نمانده تا هم صله را از دست دهد و هم در اثر نفخ شکم سلطان گردنش را. شاعر زرنگ اما راهش را بلد بود و به سرعت فضای سروده‌اش را از مدح به ذم تغییر داد، آنچنان تغییری فراتر از حرکت بادها در مسیر بادبانها و پرچمها.سلطان با تعجب و تحیر و تحکم گفت فلان فلان شده تو همین چند لحظه پیش مشغول مدح بادمجان بودی، چطور شد که این چنین و به سرعت ذمش را میگویی؟ پاسخ شاعر اما از جمله پاسخهایی بود که در تاریخ ثبت می‌شوند! شاعر-رسانه آن عهد پاسخ داد که هر آنچه سلطان بفرمایند حقیقت است و من چاکر سلطانم نه چاکر بادمجان!

و حالا حکایت برخی چیزها و کسان‌ است، کسانی که با نزدیک شدن پل صراط انتخابات، یادشان آمد چیزی به نام مردم هم وجود دارد، همانانی که طی چهارسال حضورشان در کسوت وکالت حقیقت مزه بادمجان برای‌شان مهم نبوده؛ مهم این است که صندوق رای خوشمزه است و مابقی بازیهای روزگار! البته در این میان، اهل قلم روزمزد جایشان ثابت.