سیاست خارجه،از میدان تا دیپلماسی

قاسم امیری : میدان- دیپلماسی یک امر مشهودی است که در سایر کشورها هم وجود دارد.پدیده غریبی نیست که چشمانمان را از حدقه درآورد.روایت دکتر ظریف در فایل صوتی و تاکید روز گذشته ایشان در اینستاگرام بر این موضوع،در واقع توضیحی است بر موجویت کلی این پدیده که بر فضای دیپلماسی ایران حاکم است.واقعیت این […]

قاسم امیری : میدان- دیپلماسی یک امر مشهودی است که در سایر کشورها هم وجود دارد.پدیده غریبی نیست که چشمانمان را از حدقه درآورد.روایت دکتر ظریف در فایل صوتی و تاکید روز گذشته ایشان در اینستاگرام بر این موضوع،در واقع توضیحی است بر موجویت کلی این پدیده که بر فضای دیپلماسی ایران حاکم است.واقعیت این است که برای چانه زنی در عرصه دیپلماتیک همیشه به یک «اهرم های دیگری» نیاز هست.امروزه اقتصاد و اهرم های اقتصادی ،مهم‌ترین اهرم های فشار در تعاملات بین المللی برای گرفتن امتیاز یا چانه زنی است.

آمریکا با قدرت اقتصادی مشخصش در داستان برجام توانست بر اتحادیه اروپا فشار وارد آورد و مانع از آن شود که اروپایی ها با همه تعهداتشان و قول ها و وعده هایشان و حرف هایشان،پس از خروج آمریکا از برجام،سنگی را هم برای ایران جابجا کنند.مبادلات تجاری بین آمریکا و اتحادیه اروپا از چنان حجم بالایی برخوردار بوده است که بتواند اتحادیه اروپا را مجبور به پذیرش حرف زور و غیر قانونی آمریکا کند.ما باید بپذیریم که قدرت اقتصادی ما آنقدر زیاد نیست که بتوانیم بر کشورهای دیگر برای همراهی سیاسی فشار وارد کنیم.ما باید بپذیریم که اگر زمانی دلخوش به صادرات نفتمان بوده ایم ،الآن دیگر در این زمینه جایگزین پیدا کرده ایم و کشورهای همسایه جور ما را می کشند !و البته تهدیدمان را بلا اثر می کنند.

ما بیاید بپذیریم که با همه پیشرفت های نظامی و تسلیحاتی که داشته ایم هنوز هم زورمان برای رویارویی مستقیم نظامی با ابرقدرت های نظامی کافی نیست.ما البته در جنگ های نیابتی و ایجاد حرکات ایذایی برای دشمنان و رقبا،در تمام سال های گذشته ،سرمایه گذاری زیادی کردیم و به توفیقات خوبی هم دست یافته ایم.فراموش نکنیم که در پای میز مذاکره بجز توان دیپلماتیک و فن مذاکره تیم توانمندمان – که با افتخار رودر روی تمام دنیا ایستاده بود- اگر هم اهرم قابل ملاحظه ای داشتیم همانی بوده است که در جنگ های نیابتی در طی سال‌های گذشته داشتیم .یعنی میدان ما آنگونه که پس از انتشار فایل صوتی ظریف در ذهن همه جا افتاده است در واقع فقط همین میدان جنگ های نیابتی بوده است که در لبنان و سوریه و عراق و یمن دنبال می کردیم.در میدان ما توان اقتصادی قابل ملاحظه ای نداشته و نداریم.

با این اوصاف بصورت مستمر هم سیگنال های نامربوطی مانند نابودی فلان کشور یا دولت،تهدید همسایگان،شاخ و شانه کشیدن برای این و آن ،از مراجع پیدا و پنهان به دنیا ارسال می شود که اگر کسی هم حق را به ما بدهد جرات نمی کند از ما حمایت کند.در میدان ،ما توان پشتیبانی قرارداد بین المللی یا معاهده خاصی هم نداریم که بتواند از دیپلماسی ما حمایت آنچنانی کند.خدا به ما یک موقعیت ژئوپلیتیکی داده است که مدام در حال تبدیل این فرصت به تهدید برای خودمان هستیم و از آن چماقی ساخته ایم برای ترساندن دیگران.بنابراین نفی میدان در کنار دیپلماسی، آن هم یک دیپلماسی فعال و پویا ، خطایی است که با واقعیت سازگاری ندارد.خصوصا اینکه بپذیریم این میدان برای همه کشورهای فعال ،تعریف شده است و البته اهرم های هر کشوری ،در میدان متفاوت است.

دیگر اینکه میدان ،تمام آن بلوفی است که در جنگ سرد یا پشت پرده دیپلماسی کشور ها ،آن را بصورت شفاف یا پنهان به رخ همدیگر می کشانند.و همین میدان ها هستند که می توانند موجبات پیروزی در مذاکرات و فشارهای سیاسی را باعث شوند و حتی باعث تداوم یک قرارداد یا معاهده بین المللی شوند.آقای دکتر ظریف دارد بصورت شفاف می گوید که در عرصه سیاست خارجی ایران،بجز دیپلماسی ،یک بستر تاثیرگذار و گاهی حتی تصمیم گیر به نام میدان وجود دارد که یک فرمانده واحد دارند. هر چند ممکن است حتی گاهی اختلاف نظرهایی بین این دو عامل بوجود آید اما هماهنگ کننده بین این دو عامل، تعیین کننده مسیر است.او حتی گاهی عامل میدان را در رسیدن به هدف غایی مخالف روند می بیند هر چند در بسیاری از جاها همسویی و همراهی را تایید می کند.

این میدان البته نه چیز جدیدی است که بخواهیم آنرا به شهید سلیمانی ربط دهیم .همانگونه که دیپلماسی آن چیز جدیدی نیست که آنرا به دکتر ظریف ختم نمائیم.هر کس در این میانه وارد شود بسان سربازی است که باید وظایف خود را انجام دهد.آنگونه که دکتر ظریف اشاره کرده است.اگر هم نقدی بر آن باشد بیشتر می تواند متوجه میدان و دیپلماسی تعریف شده ای باشد که سال های سال است در جریان است ، همانگونه که اگر تقدیری باید بشود ضمن تقدیر از تمام سربازان باید سیاست های کلان نیز دیده شود.