دل سخن پذیر وسخن دلپذیر

دکتر محمدرضا موالی زاده : ۱- بالاترین سخن در عالم هستی، وحی الهی و بیشترین سعه وجودی از آن پیامبر اکرم(ص)بوده چرا که قلب مبارک آن حضرت توانسته است مهبط وقرارگاه وحی گردد، دادار هستی در طی چهل سال ، قلب نورانی پیامبر(ص)را آرام آرام پرورده و مستعد نموده تا آمادگی لازم را برای نزول […]

دکتر محمدرضا موالی زاده : ۱- بالاترین سخن در عالم هستی، وحی الهی و بیشترین سعه وجودی از آن پیامبر اکرم(ص)بوده چرا که قلب مبارک آن حضرت توانسته است مهبط وقرارگاه وحی گردد، دادار هستی در طی چهل سال ، قلب نورانی پیامبر(ص)را آرام آرام پرورده و مستعد نموده تا آمادگی لازم را برای نزول وحی بیابد

۲-وقتی قلب پیامبر آنچنان ظرفیتی یافت که بتواند دریافت کننده وحی الهی گردد نوبت به ایفای رسالت پیامبری وابلاغ آن به دیگران رسید و پیامبر به سان آیینه ای شفاف ، شعشعه آفتاب کلام الهی رابر قلوب مخاطبین تاباند همان گونه که مراحلی طی شد تاپیامبر آماده دریافت وحی گردد ایشان نیز بایستی روندی متناسب باظرفیت سایر انسان ها که درمراتبی بسی پایین تر ازحضرت بودند آغازنموده وبه سرانجام می رساند او در ابتدا بایستی قلوب مخاطبین را تسخیر و دلهای آنان را آماده دریافت و پذیرش کلام الهی می نمود ودراین راه سخت ودشوار ، مغناطیس خُلق عظیم او که از آن به عنوان معجزه یاد می شود و صدق و صفا و مجموعه ویژگیهای ممتازی که در برخورد با خلق خدا داشت بستر رابرای ایجاد شرایط لازم فراهم نمود وآنگاه که دلهای مخاطبان آماده می گردید پیامبر(ص) جانهای تشنه را با شراب طهور آیات الهی سیراب می نمود. اوابتدا مخاطبان را تزکیه و دلهای آنان را به خوبی سخن پذیر می نمود آنگاه به ابلاغ و تعلیم آیات وحی که بالاترین سخنان دلپذیرند می پرداخت. «یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه» این درس بزرگی است که پیامبر اکرم(ص) به ما می دهد که درامرخطیرهدایت گری ، پرورش مقدم بر آموزش است.

۳-هر پیامی دارای سه عنصر است *- پیام ، پیام دهنده و پیام گیرنده، میزان موفقیت در اثرگذاری پیامهایی که باید بر نفوس انسانها تأثیر بگذارند و آنها را رشد دهند و در مسیر کمال رهنمون گردند بستگی به این دارد که اولاً پیام دهنده خود به چه میزان عامل به امری است که بدان دعوت می نماید دوم اینکه پیام گیرنده چقدر مستعد دریافت پیام می باشد و سوم اینکه پیام از چه کیفیتی (ازحیث شکلی و محتوایی) برخوردار است.

۴- زبان رفتار درعرصه هدایت گویاتر از زبان گفتار است تا جایی که امام صادق(ع)می فرماید: «کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم لیرو منکم الصدق» با رفتار خود هدایتگر مردمان به سوی خیر و صلاح باشید زیراعیارصدق گفتارآدمی باسنگ رفتاراو محک زده می شود” نمود “آنگاه ارزش می یابد که تجلی گر ” بود ” باشد .کسی که سخنی درزمینه هدایت برزبان جاری می کند بی آنکه خودعامل بدان باشد تاثیرمطلوب رابرمخاطب نمی گذارد مولوی دل زنگار گرفته را علت اصلی عدم توانایی صاحب آن در دریافت و انعکاس سخن حق می داند: آئینه ات دانی چرا غماز نیست / زآنکه زنگار از رخش ممتاز نیست

۵-در فلسفه گفته می شود که فاقدالشیءلایعطیه اگر کسی فاقد چیزی بود نمی تواند آن رابه دیگری دهد . نداردکه بدهد . اول باید دارنده بود آنگاه دهنده شد.سخن دلپذیر از هر دلی بر نمی خیزد بلکه این تنها دل سخن پذیر است که خاستگاه سخن دلپذیر می باشد دل هابازبان هم باهم سخن می گویند ودراینجا واژه ها واسطه هستند، انرژی سخن قبل ازکلمات به سوی شنونده روانه می شود سخنی که ازسویدای دل نشات گرفته می تواند دردلهای آماده نفوذنماید ، سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند

۶-در پیام رسانی هر قدر مختصات مبدأ و مقصد همگون باشند اثرگذاری پیام بیشتر می شود و گوینده بهتر می تواند مخاطب را با خویشتن همراه نماید السنخیه عله الانضمام  همگونی موجب ارتباط می شود

۷-در سطوح مختلف روابط اجتماعی نقش این دو عامل (دل سخن پذیر و سخن دلپذیر) بسیار کارساز است دلهای انسانها به مثابه کشتزارهایی می مانند که خوب باید شخم بخورند و آماده پذیرش بذرهای دین و دانایی و رشد و کمال گردند. هرقدر هم دانه و نهال ما از کیفیت خوبی برخوردار باشد وقتی به ثمر می نشیند که مزرعه ای که می خواهد آنها را در خود پرورش دهد آماده باشد. ما وقتی می توانیم در بحثهای تعلیم و تربیت، در خانه، مدرسه، دانشگاه ، در محیطهای اجتماعی، در عرصه امر به معروف و نهی از منکر و… اثرگذار باشیم که اولاً خود در مسیر کمال و آراسته شدن به فضائل اخلاقی گام نهاده باشیم تا حضرت حق به ما حکمت داده وبرزبان ماسخن دلپذیرجاری فرماید و ثانیاً دلهای مخاطبان و گروههای هدف را با اخلاق و عطوفت و شفقت و رفتارهای شفاف و صادقانه ومتواضعانه سخن پذیر کنیم.

سخن دلپذیر از دل سخن پذیر برخاسته و بر دل سخن پذیر می نشیند.خداوندا به ماهم دل سخن پذیر وهم سخن دلپذیر عطافرما