به بهانه پخش سریال تلویزیونی مولوی / محمد امین جامعی

سلام با توجه به پخش سریال مولوی از صدا و سیما واینکه این شاعر فاسدالعقیده و مخالف اهلبیت را میخواهند برای عموم مردم الگو کرده محبین و دوست داران امام زمان به دفاتر مراجع تماس گرفته و اعتراضات خود را اعلام نمایند.متاسفانه همانطور که میدانید بسیاری از عوام تلوزیون را حجت دانسته و سریال ها […]

سلام با توجه به پخش سریال مولوی از صدا و سیما واینکه این شاعر فاسدالعقیده و مخالف اهلبیت را میخواهند برای عموم مردم الگو کرده محبین و دوست داران امام زمان به دفاتر مراجع تماس گرفته و اعتراضات خود را اعلام نمایند.متاسفانه همانطور که میدانید بسیاری از عوام تلوزیون را حجت دانسته و سریال ها و فیلم های مذهبی تلوزیون را عین وحی میدانند…!!!

مطلب اول:نقد مولوی :مولوی ابن ملجم را تبرئه میکند…!!!

مولوی درمثنوی در راستای جبر اندیشی عرفانی با یک دروغ پردازی از زبان امیر المؤمنین علی علیه السلام ابن ملجم را تبرئه کرده و به وی میگویدکه من ازتوهیچ بغضی دردلم ندارم.چراکه قاتل من تو نبودی.توفقط آلت فعل خداوند بودی وقاتل واقعی من خداوند بود!!!
من همي گويم برو جفّ القلم
زان قلم بس سرنگون گردد علم
هیچ بغضی نیست درجانم زتو
زان که این رامن نمیدانم زتو
آلت حقی تو، فاعل دست حق
چون زنم برآلت حق طعن ودق
مثنوی دفتز1ص74/
و بعد از زبان امیر المؤمنین به دروغ خطاب به ابن ملجم می گوید که بابت عملی که مرتکب شده ای نگران نباش، من در قیامت شفیع تو خواهم بود…!!!:ليك بي‏غـم تو، شفيع تو منـــم خـواجـه روحـم نـه ممــلـــوك تـــنم!!!دفتر1ص76 استادمحمدتقی جعفری:«هیچ داستانی وروایتی چنین جمله ای ازامیرالمومنین ولو بطورضعیف نقل نکرده اند»تفسیرونقدوتحلیل مثنوی ج2ص778-

نقد دوم : مولوی وحضرت ابوطالب

پدربزرگوارامیرالمومنین،وصی دودمان براهیم خلیل وکفیل وحامی رسول خداکه اجماع واتفاق شیعه برعظمت ایمان اومحقق است.دردفاع ازایشان و رد اتهام مشرک بودنشان،بزرگانی چون شیخ مفیدکتاب هانوشته اندونه تنهاشیعه،برخی ازسنیان(چون سیوطی)دزاثبات این مهم کتاب نگاشتند.میدانیدکه اتهام شرک به آن بزرگوارساخته دربار،بنی امیه وبنی العباس بوده،که شرحش مفصل است وقصدشان هم این بودکه نقصی به امیرالمومنین واردسازند.جالب است بدانیدعبدالعظیم حسنی،با آن همه جلالت وعظمت که خودازبنی الحسن وبنی الزهراست وازیاران امام رضاوجوادالائمه،همانکه زیارتش مانندزیارت امام حسین درکربلاست،تامه به امام رضانوشته ودرباره ایمان ابوطالب پرسیده تابدینگونه حقیقت رابرمردم آشکارشود.«امام فرمود:بسم الله الرحمن الرحیم،اگردرباره ایمان ابوطالب شک کنی،خودکافری،والسلام»
حال این پیر قونیه ومریدشمس تبریزی رابنگریدکه چگونه درتوصیف کافرمردن جناب ابوطالب شعرمیسرایدواورافردی بددل میخواند،خودیکی بوطالب آن عم رسول مینمودش شنعه عربان جهول!،گفتش ای عم یک شهادت توبگو،تاکنم باحق خصومت بهرتولیک گربودیش لطف ماسبق کی بدی این بددلی باجذب حق و…

نقدسوم :استعمال الفاظ رکیک درمثنوی مخالف فرهنگ و اخلاق وادب اهل بیت علیهم صلوات الله

اماکمی هم از ادب مولوی،بگوییم تا معلوم شودکه درمکارم اخلاق چه بیانات کریمانه ای داشته اند!!!دکتر عبدالحسین زرین کوب درکتاب ” سرّ نی ” _که برای تعریف و تمجید ازمولوی به رشته تحریردر امده است معترف است،که مولوی درمثنوی دربیش ازچهل مورد،الفاظ رکیک رابصورت وقیحانه و تمثیلاتی بشدت شنیع بکاربرده است .برای نمونه:

دفتری ازدفاترمثنوی نیست،مگر آنکه درآن الفاظ فحش آلود وفاحشانه آمده است(این الفاظ بقدری رکیک است که آنهاراروی کاغذهم نمیتوان نوشت شما با سرچ کلمه کدو و(…) وکنیزدراینترنت از ادب ونزاکت مولوی باخبرشوید) بطور مثال می توانید حکایت کدو…وکنیزو شهیدشدن بانورا(دقت کنید استعمال شهادت را در چه کارقبیحی!!!)درمثنوی ببینیدو حظ وافر!ببرید.این بنده در شان خویش و نزاهت این قلم دلریش نمی تواندکه تمامی آن یاوه هارا یادکندوبک به یک آن ابیات رادرمیان آرد،خودمراجعه فرموده،آن اراجیف را بنگرید.اگر ادب اینست و اینان بزرگان ادب،که زهی بر بی ادبانش.

نقد چهارم:توحید از نظر مولوی

داستان جعلی ومنحرف موسی وشبان!،توبرای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی،اشکالات این داستان:
الف:این داستان که به حضرت موسی وآن شبان نسبت داده شده،در هیچ یک ازاسنادشیعی وسنی وجودنداردوچنانچه میدانیدبنابر آموزه های دینی ما،نسبت دروغ به ائمه وانبیاء،کبیره ایست نابخشودنی کاش که این حکایت تنهادروغی بود،بی روایت،امالااقل مضمون آن مطابق بودباحقیقت وشریعت ولی افسوس که مفادآن نیزدرتناقض با تمامی روایات است وسخنی است خلاف برهان ومخالف قرآن! آیاآن چوپان درحالت اول خویش ،خداوندرامیپرستیدیا بت ذهنی خویش را؟ مگرامام صادق نفرمود:«کلمامیزتموه باوهامکم فهومخلوق لکم مردودالیکم»(تهذیب الاحیا،فیض کاشانی).که آنچه در وهم شماباشدخدایتان نیست بلکه مخلوق ذهنی شماست که خوداوراساخته ایدو…مگر موسی اورا ازکه جداکرده بود؟ازخدا؟یا ازبت ذهنی او؟ سبحان الله عمایقولون
ب:خدادرسوره اعراف آیه139خطاب به موسی فرمود:
لن ترانی یاموسی
هرگزمرانخواهی دید ای موسی
لن درعربی به معنای نفی ابداست
ج:یانمی دانید؟امام رضافرمود:الهی لااصفک الابماوصفت به نفسک(خداونداتراتوصیف نمیکنم مگربه همان اوصافی که خود،خودت راتوصیف نموده ای

نقد پنجم:مولوی و حضرت مهدی

ادامه نقد مولوی،بعد از پی بردن به عقیده باطل مولوی در توحید اینک شاهکار مولوی در امامت!!!آیا باور می کنیدمولوی معتقد است که امامت، نوعی است برخلاف عقیده شیعه که به امامت شخصی معتقد است زیرا که امامان معصوم به فرمایش پیغمبر اکرم بنابر روایات متواتر ۱۲ تا هستند با نامهای مشخص و معین. یکی از انحرافات صوفیان هم همین است که به مهدویت نوعی قائلند.مولوی می گوید:
پس به هر دوری ولی قائم است تا قیامت آزمایش دائم است
پس امام حی قائم آن ولی است خواه از نسل عمر خواه از علی است
(مثنوی/ج۲/ص۲۳۹/چاپ نشر طلوع/شعر۸۲۵)

نقد ششم:مولوی وادعای ارتقاء اولیاءصوفیه تامقام الوهیت!!

مولوی معتقداست که چون سالک دروادی طریقت گام نهد وبه سیروسلوک همت گمارد،سرانجام واصل به حقیقت وفانی درحق گشته!وضمن اینکه ازشریعت وطریقت بی نیازمیگردد،به مقام الوهیت ارتقاءپیدامیکند برای مثال مولوی معتقداست حسین بن منصورحلاج دراثرتزکیه نفس وپیمودن طریق حق ازواصلین بوده واظهار((اناالحق))او، رحمت بشمارمیرود.این درصورتیست که حکم ارتدادواعدام حسین بن منصورحلاج راامام زمان درتوقیعی به نایب سومشان حسین بن روح داده اند.احتجاج ج2قسمت توقیعات ناحیه مقدسه474.ونیز80فقیه شیعه حکم ارتدادراامضاکرده اند،واین درحالیست که مولوی فردی مانندفرعون که گفت اناربکم الاعلی ومنصور رادرمسیرحق میداند:

آن انا بی وقت گفتن لعنت است
وین انا در وقت گفتن رحمت است
آن انا منصور،رحمت شدیقین
و ان انا فرعون،لعنت شدببین
دفتر2ص117
بود انالحق در لب منصورنور
بوداناالله درلب فرعون زور
دفتر2ص84
گفت فرعونی اناالحق، گشت پست
گفت منصوری انالحق و برست
آن انا رالعنت الله درعقب
وین انا را رحمت الله ای محب
دفتر2ص84
استادجعفری درمورداظهار((انالحق))منصورحلاج:
چقدراسف انگیزاست…
نقدمثنوی ج4ص11

نقد هفتم:

ادامه جسارات صریح مولوی به حضرت مهدی وشواهدی برصوفی بودن مولوی،همانطور که درنقدقبلی آوردیم امام زمان حکم ارتدادمنصورحلاج رابه نایب سومشان حسین بن روح دادند،حال شعری دیگرازمولوی دردفاع ازحلاج واهانت به امام مهدی

چون قلم در دست غداری بود
لاجرم منصور بر داری بود!!

شواهدی بر صوفی بودن مولوی:

9/1:کوه طور ازنورموسی شد برقص
صوفی کامل شد و رست او زنقص

9/2:قطب آن باشدکه گردخود تند گردش افلاک گرد وی بود

9/3:من نجویم زین سپس راه اثیر پیر جویم پیر جویم پیر پیر

9/4:پس غذای عاشقان باشد سماع
که در او باشد خیال اجتماع

9/5:این شعررادرقسمت دیگرهم ذکرکردم ولی چون دال برعقاید صوفیانه مولوی نیزهست تکرار میکنم:

پس به هردوری ولیی قائم است
تا قیامت آزمایش دائم است

پس امام حی قائم آن ولی است خواه از نسل عمر خواه ازعلی است
9/6:پهلوی خم وحدت بگرفته ای مقام
با نوح و لوط و کرخی و شبلی و بایزید

9/7:باده ای کابرار را دادند اندر یشربون
با جنید و بایزید و شبلی و ادهم خوریم

9/8:بودانا الحق درلب منصورنور
بودانا الله درلب فرعون زور

9/9:آن انامنصوررحمت شدیقین
آن انا فرعون لعنت شد ببین

نقدهشتم:

مولوی وامام حسین

1) آیا باورمیکنیدکه مولوی حرکت امام حسین به کوفه راکورکورانه قلمدادکرده؟
که این مطلب نشان دهنده این است که
امام حسین معصوم نبوده که ازوی عملی کورکورانه سرزده و این برخلاف اعتقاد امامیه(مذهب حقه)است
مولوی میگوید:
کورکورانه مرو در کربلا تا نیافتی چون حسین اندر بلا
(مثنوی معنوی/دفترسوم/ص۲۳۲و۲۳۳) و(نقدی بر مثنوی ص۲۲۲)
2)آیاباورمیکنیدکه مولوی،عزاداری بر سیدالشهداءراردکرده است و آن راسرزنش کرده؟وی عزاداری برسیدالشهدا راسرزنش کرده وازآن به عنوان غفلت وکم معرفتی یاد میکند و این ناشی ازعدم تطابق مبانی مکتبی عرفانی وی باعزاداری سیدالشهداست
(نشریه مذهبی نوربه نقل ازمثنوی مطابق با نسخه تصحیح شده/رینولد نیکلسون/ص۸۱۰-۸۱۱)
این عقیده وی مخالف صریح باروایات حضرات معصومین است چرا که ماروایات زیادی ازاهل بیت عصمت وطهارت داریم مبنی بر امر به سوگواری برمصائب سیدالشهداوهمچنین عزاداریهاوعزاداری خودآنهابرامام حسین
مثلا:امام رضابه ابن شبیب فرمود:« یابن شبیب، إن کنت باکیا لشی…
ای پسرشبیب اگرمیخواهی برای چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن
وسایل الشیعه ج14ص503چاپ آل البیت قم۱۴۰۹ق)

علما ومراجعی که مخالف مولوی هستند:

علامه امینی صاحب الغدیر
علامه مجلسی
علامه خویی
ایت الله العظمی بروجردی
آیت الله سیستانی
آیت الله صافی گلپایگانی
آیت الله وحید خراسانی
آیت الله سید صادق روحانی
مرحوم آیت الله محمد باقر شیرازی
مرحوم آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی
مرحوم آیت الله سید حسن فقیه امامی
ایت الله رحیمی ازاد
ایت الله سیداحمدفقیه امامی
ایت الله العظمی بشیرنجفی
ایت الله سیدمحمدباقرابطحی
ایت الله العظمی حکیم
آیت الله مکارم شیرازی
آیت الله نوری همدانی
ایت الله العظمی حایری
وتمام مراجع معظم تقلید