«مرغ دریایی» و سیدصادق فاضلی!

امشب به تماشای نمایش نامه ی «مرغ دریایی» نوشته ی «آنتوان چخوف» به کارگردانی «سیدصادق فاضلی» در تالار آفتاب اهواز رفتم. سخن درباب متن نمایش وجهان چخوف مجال فراخ تری می طلبد. به اختصار بگویم این نمایش نامه که از آن به عنوان مانیفست چخوف درباب هنر یاد می شود، درکناررنج وحرمان ومیهن پرستی، به […]

امشب به تماشای نمایش نامه ی «مرغ دریایی» نوشته ی «آنتوان چخوف» به کارگردانی «سیدصادق فاضلی» در تالار آفتاب اهواز رفتم. سخن درباب متن نمایش وجهان چخوف مجال فراخ تری می طلبد. به اختصار بگویم این نمایش نامه که از آن به عنوان مانیفست چخوف درباب هنر یاد می شود، درکناررنج وحرمان ومیهن پرستی، به مسأله ی عشق، فراتر از خرده پیرنگ می پردازد. درست از این منظر باید درباب سیدصادق فاضلی کاوش کرد. عشق مولفه ی سید از دیرباز برصحنه بوده است.

چه آن زمان که نمایش نامه ی «خدای عشق» را بیست ودوسال پیش در سالن اصلی تئاترشهر تهران به روی صحنه برد وبرای من تماشای آن در شانزده سالگی شگفت آور بود، چه بعدها که «زهور»ش زلزله بود و«موعود» و«لیلوا» که یک سه گانه ی عربی بی تکرار برصحنه ی نمایش بودند؛ بابازی ها و موسیقی وطراحی صحنه و میزانسن های استادانه. خلاصه در همه ی این سال ها من پیگیر کارهای نمایشی سید بوده ام و همواره از او آموخته ام؛ گیریم که جبر زمانه چندسالی ما را از هم ناخواسته دور کرد و گیریم که گاهی حتی با هم در پاره ای موارد با هم اختلاف نظر داشته ایم،

بااین حال چه باک که سید می داند راز زیبایی هنر در همین است. با این همه سید برمن (چنان که بر بسیاری دیگر) دین گران بهایی دارد. ما (من وماجدنیسی)ازهرسو می چرخیدیم، رخ در رخ سید می شدیم. به سخن دیگر؛ سید و اندک هنرمندانی دیگر، یک تنه تاوان دستگاه های عریض و طویل را می دهند وخود به نمادهای فرهنگ و هنر اهواز بدل شده اند. باری، برای من سید ذوق موسیقی ست و شعر و داستان ورمان وبالاخره سینما که تا چندسال آرشیو فیلم های ویدیویی کاست بزرگ سید منبع سینمایی ما بود. باری، همه ی این ها را گفتم تا برسم به این حلقه ی وصل سید وچخوف در مرغ دریایی، نه «هنر» که «عشق» است؛ همان چیزی که سال هاست سید برصحنه گریست وگریاند «عاشقان کوچه ی ما را که دیگر پیر شده اند وعشق را نصحیت می کنند» (آن گونه که مسعود کیمیایی در مجموعه ی شعرش؛ زخم عقل گفت).

حالا مرغ دریایی محل خوبی ست برای عاشقانه های سید. حتم دارم اگر مرغ دریایی فاقد عشق بود، سید را میانه ای با چخوف نبود. خلاصه ی کلام؛ اگر نمایش مرغ دریایی را پیش از این با اجرای دیگران دیده اید ویا متن را خوانده اید، فراموش کنید وبروید اجرا وقرائت سید را به تماشا بنشینید. حسین ناخدا واحسان عباسی وحمیدزاهدنمازی وفرحناز شریفی (این یاران سی ساله ی تئاتری سید که دوشادوشی شان باسید غبطه آور است) عالی اند؛ در کنار همه ی بازیگران دیگر( حتی فرعی ها)، نوروموسیقی وطراحی صحنه و لباس. دوساعت ضیافت سید در گرامیداشت عاشقانه ی چخوف بر صحنه، عالی ست. صلیب چخوف،ایمان به عشق است و سید یکسره عشق است..

حبیب باوی ساجد

/ خزان ۹۷/ اهواز