نیم روز در کنار مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی

در ۶ آبان ماه ۱۳۷۵ حضرت آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی سفری به اهواز داشتند. معمولاً وقتی به اهواز می‌آیند منزل دوستشان (اسم او را فراموش کردم) می‌روند و در هتل و مهمانسراهای دولتی و خصوصی اسکان نمی‌یابند. خدمتشان رسیدم و خواهش کردم که ملاثانی بیایند. ظهر قرار گذاشتیم و با همدیگر به ملاثانی رفتیم. ساده، […]

در ۶ آبان ماه ۱۳۷۵ حضرت آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی سفری به اهواز داشتند. معمولاً وقتی به اهواز می‌آیند منزل دوستشان (اسم او را فراموش کردم) می‌روند و در هتل و مهمانسراهای دولتی و خصوصی اسکان نمی‌یابند. خدمتشان رسیدم و خواهش کردم که ملاثانی بیایند. ظهر قرار گذاشتیم و با همدیگر به ملاثانی رفتیم. ساده، بی‌آلایش بدون کبکبه و دبدبه با ماشین من راه افتادیم. اول با دکتر سیادت رئیس فعلی دانشگاه که فکر می‌کنم قبلاً هم رئیس دانشکده بود، هماهنگی کردیم که جلسه‌ای صمیمی با تعدادی از استادان در مهمانسرای اساتید داشته باشیم. حاج‌آقا بعد از جلسه که راجع به کار کشاورزی حضرت امیر المومنین علی (ع) صحبت دل‌نشینی داشتند، گفتند برویم بیرون قدم بزنیم و تا رودخانه قدم‌زنان رفتیم. اطلاعات زمین‌شناسی و کشاورزی زیادی داشتند به‌طوری‌که استادان انگشت‌به‌دهان مانده بودند. غروب برای نماز مغرب و عشاء به مسجد موسی بن جعفر (ع) ملاثانی رفتیم و پشت سر امام جماعت مسجد، نماز خواندند.

هنگام برگشتن به اهواز از حاج‌آقا خواهش کردیم دفتر یادبود انجمن اسلامی ملاثانی را که شخصیت‌های مختلف روحانی، سیاسی، قضایی، امنیتی و نظامی مطالبی راجع به ملاثانی و انجمن اسلامی ملاثانی در آن نوشته‌اند، ملاحظه کرده و یادداشتی بنویسند. حاج‌آقا مطالب شخصیت‌ها را خواندند و این یادداشت را نوشتند:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کارکنید تا خدا شمارا بپذیرد. حال چه بزرگان برای شما چیزی بنویسند و یا ننویسند. این نوشته‌ها نمی‌ماند، اما آنچه را خداوند پذیرفته باشد ماندگار است. ما نمی‌دانیم جد چهارم و یا پنجم ما که بوده؟ نامش چه بوده؟ و چگونه زیسته؟ و کجا مرده؟ درحالی‌که فاصله ما با او صدوبیست تا صد و پنجاه سال بیشتر نیست. پس صدوبیست یا صد و پنجاه سال دیگر نواده پنجم یا چهارم ما نمی‌داند نام ما چه بوده؟ و کجا زندگی می‌کردیم؟ و چگونه از دنیا رفتیم؟ و قبر ما کجا بوده است؟ اما همه در نزد خداوند حاضرند و در آنجا هیچ‌چیز گم نمی‌شود. آنکه هر چه دارد خرج می‌کند حتی آبروی خود را درراه خدمت مصرف می‌کند کار درستی می‌کند زیرا نه‌تنها مال که آبرو هم بردنی نیست. هیچ‌کس آنچه را خرج نکرد، همراه نبرد. تنها کسانی با خود بردند که چیزی را و حتی آبرو را انفاق کردند.والسلام – امضاء

ارتحال این عالم ربانی و اندیشمند بزرگ را به شما تسلیت عرض می‌کنم.

اهواز – لفته منصوری