هویت های تکواره ؛ سدی در برابر همزیستی و همگرایی! / دکتر فاضل خمیسی

من چه کسی هستم؟ سوالی است که شاید خیلی از ما در خیلی از شرایط از خود پرسیده و به پاسخ آن بر اثر تعاملات اجتماعی و تحت تاثیر آموزش مسقیم و غیر مستقیم پرداخته اییم ، از سویی دیگر یکی از مهمترین تعاریف هویت مضمون این سوال پر ابهام است ، براستی چه کسی […]

من چه کسی هستم؟ سوالی است که شاید خیلی از ما در خیلی از شرایط از خود پرسیده و به پاسخ آن بر اثر تعاملات اجتماعی و تحت تاثیر آموزش مسقیم و غیر مستقیم پرداخته اییم ، از سویی دیگر یکی از مهمترین تعاریف هویت مضمون این سوال پر ابهام است ، براستی چه کسی هستم! حال اینکه وقتی توجه خودمان را از مفهوم انطباقی با خود به اتصال و ارتباط باافراد گروهی خاص که دارای اشتراک و مشابهت با هویت فردی مان هستند جستجو می کنیم در واقع بدنبال هویت اجتماعی و اشتراکی هستیم .

براین اساس جداسازی مردم براساس هویت های فردی و مستقل از یکدیگر منجر به رویکردی میشود که تکواره گرا بوده و حال اگر این تکواره گرایی در دسترسی به منابع و تصادم خیالی یا واقعی تاریخی قرار گیرند منجر به بروز خشونت مابین هویت های تکواره ای میشود، شاید بدین لحاظ است که جمله معروف لوتر که بیان میدارد : برای از بین بردن خشونت بین کشورها باید تاریخ را برداشت و مردها رابخشید، یکی از راهکارهای تفاهم مسالمت آمیز بین آحاد جوامع تلقی شود، اصولا نیز رویکر تکواره ای براحتی میتواند برای همه اجتماعات بشری سوئ تفاهم را ایجاد نماید که بکی از آسیب های آن خود برتر بینی و جدا دیدن خود از سایرین است،

هویت های تکواره بعلت خود برتر بینی غالبا ستیزه جو و فاقد اصول عقلانی هستند بنابراین در اینگونه هویت ها میبنیم ، تحکم احساس و تخدر احساسی سکان هدایت افراد را بدست گرفته و خویش را حق مطلق و دیگران را تخطئه نموده و به ااصطلاح اجتماعی انحصارطلبی را بین خط مشی فکری اطرافیان خود نهادینه مینمایند، ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که هویت های اشتراکی که برای هویت های دیگران ارزش و مکانت قائل نیستند از مهمترین عوامل بروز درگیری بین اقوام و مذاهب محسوب میشوند ، هر چند جامعه یکپارچه انسانی در همه زمینه ها از هم تاثیر و تاثر پذیرفته و تمدنها ی بشری غیر قابل تفکیک هستند اما باید پذیرفت در برخورد با این حوزه ها ؛ باز هم هویت های تکوار گرا موجب اختلاف و حتی برخورد آنها با هم شده اند، خشونت های بر پایه مذهب ؛ قومیت ، نژاد، گرایش سیاسی، گروهای شغلی، سرزمین و،،، به نوعی آلارم انحصارطلبی و خودخواهی را براساس این گفتمان متبادر میسازد ، میتوان دارای هویت مسلمان، ایرانی ، قومیت، گروه شغلی، گرایش سیاسی ، علاقمندی به ورزشی خاص و،،، داشت و به همه اینها افتخار کرد و هیچکدام از هویتها باعث نقض هویت دیگر نشده و چنانچه خوب مدیریت شوند نه تنها تهدید محسوب نمیشوند بلکه در ثبات و امنیت پایدار نقش اساسی را ایفا میکنند،

زیرا احساس هویت و پذیرش آن از سوی حاکمیت نه تنها متواند منبا غرور مثبت و لذت شود بلکه دفاداری و اعتماد متقابل را با خود به ارمغان خواهد آورد، هر چند احساس هویت داشتن امری ممدوح است اما باید این خطر را از ذهن دور ندانست که وابستگی شدید به یک گروه و فاصله و جدا افتادن از سایر گروها ممکن است ناسازگاری و برخورد بین گروهها را موجب شده و باب گفتگو را بعنوان یکی از دستاوردهای بشر مدرن و پیشرفته را به خطر اندازد، هویت ها در هر نقشی که باشند دارای شاخص های تعامل و گفتگو هستند ، دین و مذهب ریشه جغرافیایی،سیاست ،جنسیت، طبقه ، شغل ،تیم و غذای مورد علاقه ، و،،، اشتراکاتی هستند که گروههای انسانی را نه تنها از هم مجزا نمینماید بلکه این اشتراکات مرزها را در نوردیده انسانها را بهم مرتبط می سازد 

20 رمضان المبارک

فاضل خمیسی

ادامه دارد……..