سلامی و کلامی پس از 40 سال! / لفته منصوری

امروز صبح حاج عبدالامام حمیدی جانباز عزیز و پرافتخار ما اهالی ملاثانی که سال‌ها در اصفهان سکونت گزیده است؛ با من تماس تلفنی گرفت. او با شوق وصف‌ناشدنی و حس شادمانی غریبی که از صدای رنجور او دریافتم، از میهمانی عزیز و گرامی گفت که می‌خواهد با من صحبت کند. حاج عبدالامام حمیدی از رزمندگان […]

امروز صبح حاج عبدالامام حمیدی جانباز عزیز و پرافتخار ما اهالی ملاثانی که سال‌ها در اصفهان سکونت گزیده است؛ با من تماس تلفنی گرفت. او با شوق وصف‌ناشدنی و حس شادمانی غریبی که از صدای رنجور او دریافتم، از میهمانی عزیز و گرامی گفت که می‌خواهد با من صحبت کند. حاج عبدالامام حمیدی از رزمندگان دوران دفاع مقدس که در جریان جنگ تحمیلی دست راست خود را تقدیم خدا و آرمان‌های دینی و ملی‌اش کرد و در این سال‌ها متأسفانه دچار ضایعه‌ی نخاعی شده است.

31555_845

البته به برکت دعای مردم و معالجه مستمر پزشکی آرام‌آرام وضع او رو به بهبودی است. میهمان امروز حاج عبدالامام، معلم دهه‌ی پنجاه ما بچه‌های ملاثانی، سرکار خانم مکاری و فرزندش دانیال بود که از همدان به اصفهان رفته تا شاگردش را عیادت نموده و برایش آرزوی سلامتی کند. سرکار خانم مکاری و همسرش جناب آقای جوادی که در آن زمان مدیر مدرسه سوم اسفند ملاثانی بود، نقش مهمی در ایجاد و توسعه آموزش‌های عمومی در ملاثانی داشتند. خانم مکاری معلم زبان انگلیسی من در سال 1355 در این مدرسه بود.

بعد از 40 سال وقتی معلم ات با تو تماس می‌گیرد و با او صحبت می‌کنی چه حس و حال عجیبی پیدا می‌کنی؟ معلم‌ها برخلاف تمامی گروه‌های مرجع جامعه هرگاه با تو مواجه می‌شوند از میزان رشد و تعالی‌ات می‌پرسند. گویی می‌خواهند در رقابتی دائمی شاگردانشان را بر فراز قله‌های دانش و بینش و انسانیت بنشانند. انگار بهترین آرزوهای خود را برای فرزندان معنوی‌شان می‌خواهند. بر اساس روایتی که البته در کتاب‌های معروف حدیثی نیامده است[1]، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «الآباءُ ثَلاثَةٌ: أبٌ وَلَّدَكَ، و أبٌ زَوَّجَكَ، و أبٌ عَلَّمَكَ[2]» يعني پدران سه دسته‌اند: پدري که از او به وجود آمده‌ای، پدري که برايت تزويج کرده (پدرزن) و پدري که تو را تعليم داده است.

امروز این حس مادرانه، حس شفقت و مهربانی، حس آرزوهای خوب و دوست‌داشتنی، حس معلمی که 40 سال او را ندیده و صدایش را نشنیدم، با تمام وجود دریافتم. خدایا نیکوترین سرنوشت‌ها را برای معلمانمان تقدیر بفرما. خدایا جانبازان عزیز ما را بویژه حاج عبدالامام حمیدی لباس عافیت بپوشان. عکس زیر خانم مکاری و فرزندش دانیال جوادی و جانباز حاج عبدالامام حمیدی است.

پانوشت:

[1] – گرچه اثری از این حدیث در کتاب‌های حدیثی معروف نیست؛ اما در برخی کتاب‌ها که جنبه روایی نداشته آمده است. نظیر، سید حیدر آملی در المقدمات من کتاب نص النصوص‌؛ ملا محمدمهدی نراقی در جامع السعادات؛ عبدالحسین امینی در الکتاب و السنة و الأدب؛ ملا هادی سبزواری در شرح مثنوی (سبزواری)؛ علی مشکینی در تحریر المواعظ العددیة این حدیث را آورده‌اند.

[2] – مشکینی، علی (1424ق). تحریر المواعظ العددیة، قم: الهادی‌، چاپ هشتم، ص ۲۴۷.