منطقه آزاد اروند و شیخ الشعراء؟! / مسعود کنعانی

نمی دانم شما هم تا کنون چنین حسی را تجربه کرده اید یا نه؟ گاهی وقتها از کسی یا گروهی آنقدر به شما آزار رسیده است و یا شما همواره کنشهای طرف مقابل را نقد کرده اید و ناگهان در میان فراوانی اعوجاج کرداری و رفتاری با انجام حرکتی مثبت و غیرقابل انتظار از او […]

نمی دانم شما هم تا کنون چنین حسی را تجربه کرده اید یا نه؟ گاهی وقتها از کسی یا گروهی آنقدر به شما آزار رسیده است و یا شما همواره کنشهای طرف مقابل را نقد کرده اید و ناگهان در میان فراوانی اعوجاج کرداری و رفتاری با انجام حرکتی مثبت و غیرقابل انتظار از او روبرو می شوید. در این حالت برای من که مقداری پذیرش و هضم آن سخت است .شما را نمی دانم!

حال اگر بخواهید یک گام جلوتر حرکت کرده و بخاطر این کار او را تحسین نمایید باز هم سخت جلوه می کند.این طور نیست؟ اما یک قاعده را در نقد و انتقاد باید پذیرفت و آن رعایت انصاف در هر انتقادی می باشد با این تفاصیل می خواستم به این نکته جالب اشاره کنم که در خبرها می خواندم؛ منطقه آزاد اروند برای چاپ تالیفات شیخ الشعرای خوزستان پیشقدم شده و مدیر روابط عمومی این سازمان همچنین قول طراحی و ساخت یادمان و برگزاری کنگره تجلیل از این شاعر نامدار و از مفاخر ادب و فرهنگ این خطه را داده اند. شنیدن این خبر که امیدوارم با انجام به موقع تعهدات یاد شده رنگ واقعیت نیز بخود بگیرد باعث خرسندی بود.

هرچند سازمان منطقه آزاد اروند در بسیاری از زمینه ها عملکرد ضعیف و مبهمی داشته است و بویژه در مقوله حفاظت از زیست بوم این منطقه و عدم ذبح آن به بهانه توسعه دارای مدیریتی فشل بوده است اما اخیرا مواردی از حسن تدبیر در روابط عمومی این سازمان و نوعی پرش و ارتقاء سلوك رسانه ايى نسبت به گذشته را شاهد هستیم که این هم می تواند یک ویژگی مثبت برای مدیریت در هر سازمانی باشد و هم در عین حال قابلیت ایفای نقش منفی را نیز در خود خواهد داشت.

چون تلطیف چهره ایی را که مهندس ابراهیم عچرش از مدیریت سازمان مربوطه خود آغاز کرده است این امکان را نیز ایجاد می کند که بتدریج شائبه ایجاد تحول در اندیشه مدیریتی و حتی عملکردهای مسئولین این سازمان در اذهان بوجود آید در صورتی که واقعا اینگونه نبوده است ! به هرحال روابط عمومی و کارهای فرهنگی در سازمان مذکور مسیر درستی را در پیش گرفته است. البته چالشهای جدی زیست محیطی و برخی دیگر از پاشنه آشیلهای این سازمان ممکن است حتی منجر به تضعیف این روابط عمومی و به تبع آن مقبولیت مدیران عالی این سازمان گردد. درس از گذشته و همچنین مروری بر تجارب همتایان در سازمانهای دیگر لزوم پیشگیری و چاره جویی را دوچندان آشکار می سازد. موضوع مرحوم شیخ ابراهیم دیراوی می تواند نقطه آغازی جدید تلقی شود البته اگر در تفکرات مدیران این سازمان مقولاتی چون فرهنگ و یا محیط زیست جایی در خور داشته باشند!