فحش‌های انتخاباتی! / لفته منصوری

اهواز، کمپلو – خیابان انقلاب. این‌یک نشانی سیاسی برای هر اهوازی است. هر چهار سال یک‌بار این خیابان رونمایی سیاسی می‌شود. جمعیتی پرفروغ و با جنب‌وجوش از قعر جامعه برای آینده‌ی خود شعر می‌سرایند، پای‌کوبی می‌کنند و در مزرعه سرنوشت سیاسی خویش بذر امید می‌کارند. حتی مثل دیشب و در آستانه‌ی شهادت بزرگ بانوی بشریت […]

اهواز، کمپلو – خیابان انقلاب. این‌یک نشانی سیاسی برای هر اهوازی است. هر چهار سال یک‌بار این خیابان رونمایی سیاسی می‌شود. جمعیتی پرفروغ و با جنب‌وجوش از قعر جامعه برای آینده‌ی خود شعر می‌سرایند، پای‌کوبی می‌کنند و در مزرعه سرنوشت سیاسی خویش بذر امید می‌کارند. حتی مثل دیشب و در آستانه‌ی شهادت بزرگ بانوی بشریت حضرت زهرا (س) این شادی و غم گویی در یک قاب زیبا به نقاشی کشیده شده است.

بلندگوی ستادهای انتخاباتی که در یک راسته قرار دارند، در عزای ام‌ابیها نوحه و مرثیه می‌سرایند؛ و در بطن و متن اشعار خود، امید به سرنوشت را در مدح کاندیدای خود صلا می‌زنند. تا اینجای کار هنر مردم است. همان وجدان و روح جمعی که بر هر قراری که با خود می‌گذارد، متعهد و پای بند است. حتی اگر این پدیده را برخی محققان به‌عنوان ضعف فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی تلقی کنند: «ایرانیان علاقه قابل‌توجهی به کار سیاسی دارند شاید دو دلیل برای این گرایش قابل‌ذکر باشد:

1. نمایش در کار سیاسی بیشتر است و فرصت مطرح‌شدن، درصحنه بودن، بهره‌برداری از امکانات و ظاهر شدن در رسانه‌ها را فراهم می‌کند؛

2. کار فرهنگی و اقتصادی در درازمدت و یا در میان‌مدت نتیجه می‌دهد و ایرانی حوصله کار درازمدت را ندارد و خلقیات او عمدتاً نگاه به پدیده‌ها و مسائل در کوتاه‌مدت است». (سریع القلم، 1386: ص 169) گرچه تحقیقات اخیر[1]

این نتیجه‌گیری و اسناد صریح و قاطع را تائید نمی‌کند؛ اما نقش مخرب برخی افراد و گروه‌ها در تخریب شخصیت‌ها اعم از نمایندگان فعلی و یا کاندیداهای این دوره و همچنین ایجاد یاس و ناامیدی در فضای سیاسی جامعه، به‌ویژه از طریق فحاشی و ناسزاگویی را باید به‌عنوان عارضه نامبارک کنش‌های سیاسی و انتخاباتی پذیرفت و برای آن راه علاجی جستجو کرد. شاید این گفته‌ی طنز صادق هدایت که: «اگر کتاب‌های فروید را خوب خوانده باشی، می‌دانی که فحش دادن از اصول تعادل آدمیزاد است.

اگر فحش نباشد، آدم دق می‌کند. هر زبانی که فحش­مند است، دق دل مردمش بیشتر است. از تعداد فحش و نوع فحش هر زبانی می‌شود از اوضاع مردمی که تو یک ناحیه هستند سر درآورد؛ رابطه‌ی بینشان را کشف کرد. زبان فارسی اگر هیچ‌چیز نداشته باشد، فحش آبدار زیاد دارد. ما که سر این ثروت عظیم نشسته‌ایم، چرا ولخرجی نکنیم؟ هان دوست عزیزم؟

بله ما این‌جوری هستیم. می­خوای بخواه، نمی­خوای نخواه. موجودی هستیم فحش­مند و تا دلمان می‌خواهد فحش ریخت‌وپاش می‌کنیم تا همه عبرت بگیرند». (فرزانه، 1988) نه این طنز سیاه، جزء ذات فرهنگ ایرانی است؛ و نه تاریخ و زبان و خلقیات این مردم آلوده به هجو و ناسزا است؛ اما چرا این رفتارهای ناپسند در این دوره از رقابت‌های سیاسی بیشتر شده است؟

مدیریت فضای سیاسی چه تأثیری در رواج این پدیده شوم دارد؟ کنش گران سیاسی و رقیبان انتخاباتی چه بهره‌ای از این فحاشی‌ها می‌برند؟ دین، اخلاق، حقوق و ارزش‌های اجتماعی در کجای این محور مختصات قرار دارند؟ در پایان علاقمندی خود را به مشارکت در طرح هایی که روی این جنبه های فرهنگ عمومی پژوهش نماید اعلام کرده و از استادان و پژوهشگران ارجمند استان عزیزم تقاضا دارم این آسیب را جدی بگیرند و برای علاج آن قلم و قدم بردارند.

پایان بخش این نوشتار روایتی از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و اله است که فرمودند: لا تَسُبُّوا الناسَ فَـتَـكتَسِبُوا العَداوَةَ بَينَهُم؛ به مردم ناسزا نگوييد، كه با اين كار در ميان آن‌ها دشمن پيدا می‌کنید. (كافى،ط-الاسلامیه، ج 2، ص 360، ح 3)

اهواز – لفته منصوری

منابع:

– سریع القلم، محمود (1386). فرهنگ سیاسی ایران. تهران: وزارت علوم و تحقیقات و فناوری، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.

– فرزانه، مصطفی (1988). آشنایی با صادق هدایت. پاریس: ناشر نامعلوم.

پانوشت:

[1] ) مراجعه کنید به: فراستخواه، مقصود (1394). ما ایرانیان؛ زمینه کاوی تاریخی و اجتماعی خلقیات ایرانی. تهران: نشر نی