نسل کُـشی تواشیح ؛نگاهی انتقادی به آثار برگزیده دوره 19 مسابقات کشوری ابتهال و همخوانی / رحمان دغاغله

چند روز پیش شاهد برگزاری بزرگترین و معروفترین مسابقات سازمان اوقاف در رشته های ابتهال ،همخوانی و مدیحه سرائی«تواشیح» در سطح کشوری در سالن یادمان شهدای هفتم تیر در سرچشمه ی تهران بودیم.گروه های راه یافته در این مسابقات پس از طی کردن مسابقات استانی و همچنین ارسال آثار ضبط شده خود به دبیرخانه مسابقات […]

چند روز پیش شاهد برگزاری بزرگترین و معروفترین مسابقات سازمان اوقاف در رشته های ابتهال ،همخوانی و مدیحه سرائی«تواشیح» در سطح کشوری در سالن یادمان شهدای هفتم تیر در سرچشمه ی تهران بودیم.گروه های راه یافته در این مسابقات پس از طی کردن مسابقات استانی و همچنین ارسال آثار ضبط شده خود به دبیرخانه مسابقات و بعد از یک پروسه ی داوری خاص و در عین حال جدید از میان چندین اثر، جواز شرکت در این آوردگاه قرآنی را به دست آوردند.از چهارده گروه راه یافته به مرحله حضوری این مسابقات سه نماینده از خوزستان به چشم می خورد.العباد اهواز ،میعاد اهواز و مصباح الهدی آبادان. و از گروه های حذف شده ی استان خوزستان در این مسابقات در مرحله بررسی اثر ضبط شده را می توان به گروه تواشیح مشکات اهواز اشاره کرد.

635057170033391050_b

با شنیدن و واکاوی این آثار به بسیاری از نقاط ضعف و البته قوت آنها پی می بریم که از چشم و نظر اساتید اهل فن جامعه قرآنی استان عزیزمان پوشیده نیست.البته در این سخن کوتاه قصد جسارت به هیچ گروه استانی یا کشوری صعودکننده به این تورنمنت بزرگ را نداریم و حضور این گروه ها در این مسابقات درجه ی یک کشوری خود دلیلی واضح و حجتی بر لیاقت و شایسته بودن آنهاست.نکته ای که ذهن همگان را به خود معطوف کرد نتایج این مسابقات بود که هر عقل سلیمی را متحیر می کرد.گروه ممتاز این مسابقات شاید خود تصور اول شدن در این مسابقات را نداشت و این به خاطر عدم ارائه یک الگو،معیار و شاخص تعریف شده ی خاص از سوی هیأت محترم داوران است که همگی بحمدالله از اساتید یکه تاز عرصه ی هنر زیبا و اسلامی تواشیح هستند.معیاری که بتواند بر اساس آن برنامه ریزی کرد،و در واقع نقشه ی راهی باشد که هر گروهی برای رسیدن به هدف نهائی خود به آن برسد.معیاری جامع و مانع که تمام زوایای یک اثر تواشیح را در خود بگنجاند و قاعدتاً فقط مختص لحن و شعر نباشد.معیار و شاخصی که مبنای علمی آن برای دوستداران این عرصه روشن باشد تا از جهتی بتواند قیل و قال های بعد از مسابقات که مانند آفت به جان گروه ها و اهالی قرآن افتاده است را بکاهد و از جهتی دیگر ارائه چنین معیاری توجیهی باشد بر صحت و بی آلالیش بودن داوری این مسابقات ،حتی اگر چنین معیاری برای هنرمندان واساتید این عرصه قابل توجیه نباشد.

دور بودن از اصالت هنر تواشیح در این مسابقات به اوج خود رسیده بود همچنان که در سال های پیشین نیز رخ داده بود و به قول یکی از اساتید برجسته ی ابتهال کشور ،این مسابقات چیزی شبیه یک مسابقه ی سرود است نه تواشیح. این استاد درجائی می گوید متعجب نشوید اگر تا چند سال دیگر برای داوری این مسابقات از فدراسیون جودو داور بیاورند.این واقعیت تلخ منجر به نسل کشی تواشیح شده است و اگر امروز دست غیر متخصصان از این عرصه کوتاه نشود شاهد ا زبین رفتن یکی از موثرترین و جذاب ترین هنرهای اسلامی در کشورمان خواهیم بود.

تا چند سال پیش اندک گروههائی بودند که در سطح استان خوزستان و کشور از اشعار ناب بزرگان شعر و علمای گرانقدر جهان تشییع برای تواشیح استفاده می کردند و علت آن سبک رایج تلحین حاکم بر گروه ها بود که نتیجه ی آن یک نوع انحصارگرائی در زمینه تلحیین و سرودن شعر را به وجود می آورد .شاعر درآن به در خواست گروههای مختلف قطعه های آهنگین برگرفته شده از موسیقی خوانندگان عرب زبان مصری و غیر مصری را به شعر در می آورد،این شیوه برای برخی گروهها ناپسند و نکوهیده به نظر می آمد و به خاطر تعارض با مبانی عقیدتی اسلامی ما چند صباحی است جای خود را به شیوه ی اصیلِ ساختن قطعه های تواشیح داده است .از دلایل دیگر روی گردانی از سبک پیشین ،کم مایه ی بودن محتوای شعر آن است و در واقع بازگشت به شیوه ی قدمای این هنر اسلامی راهی برای فرار از شیوه ی پیشین بود .بنابراین در آیین نامه های جدید مسابقات ،گروهها به تلحین گنجینه های شعری بزرگان دین ما تشویق شده اند. در واقع این حرکت را باید یک نوع ساخت و الگوی معتبری بدانیم که می توان متغییرهای نحوی و ادبی آن را بر عملکرد گروهها بررسی و حکمیت کرد، در دیگر مؤلفه های آیین نامه های جدید مسابقات انتظار می رود که شاهد همچین شاخص هائی باشیم.

البته ناگفته پیداست که سبک اصیل و البته جدید تلحین ، علاوه بر اینکه افرادی مبدع و مبتکر در زمینه ی شعر و آهنگ را به وجود می آورد و به تبع آن رشد کمی و کیفی محصولات و آثار تواشیحی را در پی خواهد داشت ، به دلیل نوپائی آن چالشهائی به بار آورده و باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی در ساختن قطعه های تواشیحی شده است و شاهد و مصداق عینی آن آثارگروههای شرکت کننده مسابقات امسال و سال های اخیر است کهص در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود.

1-مشکل توزیع لحن بر کلمات
2-چینش ناموزون قطعه ها از لحاظ معنائی و موسیقائی
3-عدم آشنائی و اطلاع کافی از اوزان اشعار انتخاب شده از سوی گروهها که کار آهنگ سازی را قهری و جبری می کند.
4-وقت بسیار کم یک اثر تواشیح از سوی آیین نامه های مسابقات(هفت الی هشت دقیقه) که با منویات گروه ها تناسب ندارد ،چه به لحاظ تکمیل مفهوم اشعار و چه به لحاظ فرایند آهنگسازی.
5-بروز پدیده ی چکشی خوانی(رژه ای خوانی) و لحن های کِشی که از لحاظ نغمه ای انعطاف و تنوعی در آن دیده نمی شود.این پدیده گوش مستمع را به مرز اشباع می رساند و بسیار ملال آور است.
6-آهنگ سازی اشعار بدون توجه به درون معنای آن و همچنین عدم توجه به نکات ادبی و نحوی یک اثر شعری.
7-رعایت نکردن مبانی دستگاههای موسیقی از جمله (قرار ،جواب و جواب جواب و …) و استفاده از الحان کلیشه ای ،تعریف نشده و ملال آور و تاثیر گذار نبودن آنها بر مستمع که هیچ سنخیتی با فرهنگ موسیقائی عربی و اسلامی ندارد ،طوری که هر کسی پی به نقصان موسیقائی آن می برد.پر واضح است که نمی توان آهنگ سازی اشعار عربی را با اقلیم های جغرافیائی خاصی بومی سازی کرد.
8-استفاده ی از فواصل و ترکیبها و آکوردهای غیرضروری و نامناسب.
9-تمرکز و تکیه گروهها به تک خوان ها، طوری که اگر فرد خاصی از مجموعه یک گروه غایب باشد،آن گروه نمی تواند به اجرای اثر خود بپردازد.
در آخر موفقیتهای بیش از پیش را برای گروههای تواشیح استانی و کشوری را از خداوند منان خواستارم.

رحمان دغاغله
دبیر و کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب
عضو سابق گروه تواشیح بین المللی سبطین