به من تبریک نگویید!! / یادداشتی از “لفته منصوری” بمناسبت کسب عنوان “اهواز پایتخت کتاب ایران

و لا تبخسوا الناس اشیاء هم : و اشیاء مردم را مکاهید (و حقوق ایشان را ضایع نکنید) تعدادی از دوستان به مناسبت انتخاب اهواز عزیز به عنوان پایتخت کتاب ایران در گروه های اجتماعی یا خصوصی به اینجانب تبریک و تهنیت گفته وبه شکلی این دستاورد ارزشمند فرهنگی را به دوران مدیریت ام در […]

و لا تبخسوا الناس اشیاء هم : و اشیاء مردم را مکاهید (و حقوق ایشان را ضایع نکنید) تعدادی از دوستان به مناسبت انتخاب اهواز عزیز به عنوان پایتخت کتاب ایران در گروه های اجتماعی یا خصوصی به اینجانب تبریک و تهنیت گفته وبه شکلی این دستاورد ارزشمند فرهنگی را به دوران مدیریت ام در اداره کل کتابخانه های عمومی استان مرتبط ساختند. اینجانب ضمن تشکر و سپاس صمیمانه از دوستان عزیزی که پیام تبریک ارسال کردند،

این توضیح ضروری و مهم را عرض بکنم که انتخاب اهواز به دلیل استفاده از ظرفیتهای بومی و رویکرد مشارکت جویانه در تدوین برنامه های ویژه پایتخت کتاب ایران که توسط جمعی از جوانان خوب و شایسته ی اهوازی که در یک سازمان مردم نهاد به نام گروه کتابخوانی اهواز و کانون کاشت (کانون آموزش شهروندی توسعه) تشکل یافتند، انجام گرفته است. جوانانی که بدون هیچ امکاناتی و با اندیشه های نو فعالیت های فرهنگی خود را از یکسال پیش آغاز کردند. جلسات خود را در منازل خویش تشکیل می دادند و هزینه های فعالیت ها را از جیب خود می پرداختند. 5 پروپوزال کاندیداتوری اهواز برای پایتختی کتاب ایران را این جمع صمیمی به دبیرخانه مرکزی ارائه دادند. اگر هومن خورشید نبود که این گروه را به جمال درویش معرفی کند و بعد ورود آقای خبیر و تشکیل کارگروه اجتماعی برای حمایت دولتی از این عزیزان، شاید امروز وضعیت به شکل دیگری رقم می خورد. پس از این جلسه همایون قنواتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد میدان می شود و با تشکیل جلسات و مذاکراتی با آیت الله شفیعی، مدیر کل آموزش و پرورش، مدیرکل صدا و سیمای مرکز استان، شهردار اهواز، مدیرعامل باشگاه فولاد که برخی به تفاهم نامه همکاری منجر شد و برخی هنوز در حد مذاکرات باقی مانده نقش تاثیرگذاری در این زمینه ایفا کرد. دکتر کربلایی بنیاد خوزستان شناسی را جهت تشکیل جلسات این سمن ها در اختیارشان قرار داد. انجمن تاریانا با ارائه طرحهای به کمک این سمن ها شتافت. آقای قنواتی نقش نزدیک کردن ساختار دولتی را به آنها به عهده گرفت و شهرداری با عقد تفاهم نامه مسئولیت هایی مهمی را پذیرفت.

بنابراین خاستگاه این جنبش فرهنگی از میان جوانان پر جنب و جوش بوده و از آبان ماه سالجاری برخی دستگاههای اجرایی به این حرکت پیوستتد و برخی نیز استقبال درخور نداشتتد. من فکر می کنم باید با حمایت شفاف، واقعی و با برنامه از کانون کاشت این ارزش آفرینی آنها را ستود و از تلاش بی وفقه ی آنها در این چند ماه تشکر و قدردانی کرد. کاشت ثابت کرد اگر اعتماد متقابل بین سازمان های دولتی و مردم بویژه جوانان باشد می توان کارهای بزرگی را انجام داد. سرمایه اجتماعی از سه مولفه اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی بدست می آید. پایتختی کتاب ایران برای اهواز سربلند ناشی از تعامل صحیح، منطقی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی بین تعدادی از دستگاههای عمومی و دولتی و سازمان های مردم نهاد بوده است. الگوی موفقی از همگرایی و ایجاد سینرژی بین دولت و مردم رخ داده است. ما نیاز به تمرین هایی از این دست داریم تا بتوانیم استان عزیزمان را با توجه به ظرفیتها و قابلیتهایش در جایگاه واقعی اش قرار دهیم. لذا از نقش آفرینان اصلی این دستاورد بزرگ فرهنگی که دختران و پسران عضو کانون کاشت و بعد از آنها از مقامات دولتی و رسانه های گروهی که نقش موثری در این حرکت ایفاء کردند تقدیر و تشکر کنیم که برای ما اهوازیها افتخار آفریدند.

ارادتمند لفته منصوری