خوزستان؛ پازل ناقص مدیریت!؟

بسیاری می گویند که مدیریت یک علم است و عده ای معتقدند هنر است و گروهی از صاحب نظران نیز ، *تلفیقی از دانش و داده های اکتسابی و استعدادهای ذاتی * افراد را برای زمینه ساز پیدایش یک مدیر و بسط علم مدیریت در صحنه ی اجرا مبنا قرار داده اند. اما کمتر به […]

بسیاری می گویند که مدیریت یک علم است و عده ای معتقدند هنر است و گروهی از صاحب نظران نیز ، *تلفیقی از دانش و داده های اکتسابی و استعدادهای ذاتی * افراد را برای زمینه ساز پیدایش یک مدیر و بسط علم مدیریت در صحنه ی اجرا مبنا قرار داده اند.

اما کمتر به یک فاکتور مهم و اساسی پرداخته شده است .به اعتقاد بنده مدیریت هرچند دانشی اکتسابی و هنری غریزی و یا فن و حرفه ای آموزشی /تجربی می باشد اما اگر متلازم و ممزوج به روح * «تعهد و اخلاق»* نباشد چیزی جز تباهی و ویرانی و واپسگرایی به بار نخواهد آورد!آن چه که متاسفانه این روزها و بویژه در استان خوزستان با آن روبرو هستیم ، شیوع و گسترش نمونه های مختلفی از تعری مدیریت از اخلاق مدیریتی می باشد.بی تفاوتی نسبت به امور حوزه تحت اختیار و سهل انگاری در مقابل شرح وظایف سازمانی و مشغول شدن به امور و فعالیتهای ثانویه نمود بارز و آشکار بداخلاقی و عدم تعهد برخی از مدیران است.

روحیه استیلا و استعلاء و نگاه بالا به پایین به دیگر افراد جامعه کم کم در حال تبدیل شدن به یک رویه ی مدیریتی می باشد و به همان میزان شاهد افزایش فاصله مردم با این نوع مدیران و عدم فهم متقابل زبان دو طرف در این زمینه می باشیم.آن چه که می توان بعنوان دلایل این آسیب اخلاقی برشمرد متعدد هستند اما بدون شک ضعف نظارت، آسودگی خاطر از حساب کشی، روابط پنهان ناسالم و برخورداری از شبکه های حمایتی می باشد که اینگونه موارد عمدتا در مدیریت های طولانی مدت و راکد امکان بروز و ظهور دارند.تغییرات در میان مناصب مدیریتی و یا ساختارهای سازمانی همواره بمثابه تنفسی دوباره و گردش خونی تازه در کالبد سازمان بوده و به شور و نشاط مجموعه سازمانی و انگیزه افراد و البته جوامع مخاطب دو چندان افزوده است.کاش مسئولان امر برای نجات پیکره ی مدیریتی استان از این آفت مهلک چاره ای عاجل بیندیشند. به امید آن روز

مسعود کنعانی

( خــادم النخیــــل )