موسسات معاف ازانتقاد! / بقلم علی عبدالخانی

با تورق جرایدوصفحات رسانه های مجازی با حقیقتی عجیب بنام تمرکز انتقادات بر موسسه ای بنام شهرداری ومعافیت بسیاری ازموسسات وسازمانهای دولتی ازهرگونه انتقاد برخوردمی کنیم.این درحالی است که شهرداری موسسه ای است که ازوجود یک نهاد مراقب و ناظر(طولی) بنام شورا(ولو اینکه ضعیف هم ظاهرشود)بهره میبرد،حال انکه موسسات وابسته به بخش دولتی دراکثر موارد” […]

با تورق جرایدوصفحات رسانه های مجازی با حقیقتی عجیب بنام تمرکز انتقادات بر موسسه ای بنام شهرداری ومعافیت بسیاری ازموسسات وسازمانهای دولتی ازهرگونه انتقاد برخوردمی کنیم.این درحالی است که شهرداری موسسه ای است که ازوجود یک نهاد مراقب و ناظر(طولی) بنام شورا(ولو اینکه ضعیف هم ظاهرشود)بهره میبرد،حال انکه موسسات وابسته به بخش دولتی دراکثر موارد” مطلق العنان ” بوده واز ناظری بجز دستگاه ارشد(مافوق)یانظارتهای عمومی مندرج درقانون بهره ای نمی برند که به همین دلیل اسیبهای نشانه رفته بویژه بروز اختلالات در ادای صحیح وظایف ودرنهایت ناکارامدی و…امری محتمل بنظرمی رسد، لذا این قبیل موسسات نیز شایسته رصد رسانه ای وقرار گرفتنشان در دایره نقد خواهندبود..

انچه خواندید نظر یکی ازدوستان صاحبنظر(بی ادعاوبسیار نکته سنج وگمنام)راقم است که بعنوان بهانه ورودمان به این بحث مورد استفاده قرار گرفت.اگر از مرزبندیهای مربوط به انتفاع،حب وبغض ،سلیقه وموارد مشابه که هرتحلیلی رابه بیراهه میکشاند،خارج شویم،درخواهیم یافت که سخن ان انسان ازاد ورهایافته از تقرب جویی وانتفاع به این وآن ،تاچه میزان دقیق ومبتنی برواقع بینی مسؤلانه بوده است.البته نباید این تصور شکل بگیرد که معنای کلام ان آزاد دوست، دفاع ازموسسه شهرداری بودچرا که اومعتقد به وجود بسیاری ازکاستیهاوناکارامدیهای درون موسسه مزبور است.اساسا دوست اندیشمند من فراتر از محدوده ورود به مصادیق شخصی وبحث پیرامون معلولهامی اندیشدوبه ضرورت درمان اصولی علل و عوامل (منشاءناکارامدی) معتقد است.براین اساس فصل تمییز دهنده سخنشان برمحوری استفهامی مبنی بر چرایی تمرکز انتقادات بر یک نقطه ومعافیت شبه کامل سایر نقاط از هرگونه انتقاد بنا شده که اتفاقا سؤال راقم صرفنظر ازاینکه موسسه شهرداری علیحده مستحق نقد ومراقبت رسانه ای است اما چرا بسیاری ازموسسات،سازمانها وادارات دولتی برغم ضعف شدید مدیریتی واشکار شدن ناکار امدی ونارضایتی مخاطبان ازکارکردشان،ازهرگونه نقد وانتقادوکنکاش معاف ودرهاله ای ازمصونیت پر ابهام بسر می برند؟

ایا سقوط ازاد شاخص اموزشی استان نسبت به قریب به اتفاق استانهای کشور به تنهایی فاجعه ای بس عظیم بشمارنمی رودوشایسته تامل وبرسی وانتقادنیست؟ایا موضوعی مهمتر از موضوع آموزش یافت میشود؟حوزه عظیم نفت،محیط زیست،آب وفاضلاب،برق،تربیت بدنی،مخابرات،اورژانس،هلال احمر و…هیچکدام شایسته تامل وانتقاد مسؤلانه ومنطقی(رسانه ای) نیستند؟واقعیت امر نشان میدهد که درمقوله نقدرسانه ای درون استانی بادوگانگی شدیدرفتاری مواجه وبسیاری از حرکت دهندگان وبه تعبیری دقیقتر جهت دهندگان خطوط رسانه ای درشکل گیری این تبعیض اشکار دخیل بوده واز این راه ارتزاق می نمایند که این اتفاق مایه تاسف وحتی تاثر است.درپایان تنها متذکر میشویم که قلمهای سیال واستیجاری حداکثر به میزان اجرتی که دریافت میکنند ارزش دارند ونه بیشتر.این سخن بدون شک ادامه خواهدداشت…

علی عبدالخانی
روزنامه عصرکارون
یکشنبه نهم آذر