فصل معامله ( سیاست مرد لبو فروش)

دوران دانش اموزیم در فصل پاییز و زمستان درمسیر مدرسه از گاری نوع میز فروش سیار)) از لبو‌فروش ها و‌ شلغم فروش ها گه گاهی به اندازه وسعمون (پول ناچیز توجیبی )می رسید شلغم و یا لبو و یا باقله و‌یا نخود پخته می خریم و‌می خوردیم انزمان پفک و چیپسوووو که امروز مد شده است را خوب نمی دانستند وبچه ها را از خوردن انها منع می کرد.شکل و شمایل فروشنده ها ظاهرا ادم های بی بضاتی بودن و گاها دلم برایشان می سوخت و با خودم فکر می کردم این بنده خدا ها در فصل گرما و‌ تعطیلی مدارس برای امرار معاش و‌هزینه های زندگی شان چه کار می کنند و منبع درامد انها چیست و‌چگونه دران این مدت امورات زندگی خود را می گذراند

دران فصل ها و‌ماههای که درامدی ندارند چه می کنند.ذهن من را نگران و‌غمگین می کرد.این موضوع و‌نگرانیم تا زمانی که کمی که بزرگتر شدم و زملت در تعطیلی مدارس همراه مرحوم پدرم در فروشگاه بزرگ اهواز که در میدان شهدا بود کار می کرد ادامه داشت.انزمان در همه مسیرها ماشین تردد نمی کرد و‌میدان مجسمه (شهدا) یکی از بد مسیر ترین ها برای رفت و‌امد بود و‌باید ابتداد چهار راه پهلوی ( امام) می رفتم بعد بقیه مسیر پیاده طی می کردیم تا به فلکه مجسمه می رسیدیم

اولین باری که با پدرم رفتم سر کار و‌چهار راه امام پیاده شدم متوجه شدم مرد دوره گرد فروشنده و بهمراه ‌تعدادی دیگر در ان نقطه درحال فروش هستند.فکر کردم لبو‌ و شلغم‌می فروشند رفتم‌جلو گفتم سلام لبو‌دارید گفت نه پسر لبو‌چی الاان فصل لبو. وشغلم نیست ما فالوده ، دوغ ، اب انار ، اب رزشک می فروشیم در این فصل اینعا را می خواهد لبو‌ و‌شلغم مشتری فصل خودش را دارد

(سیاست مرد لبو‌فروش ): حقیقت با توجه به در حال اتمام عمر مجلس که منسب به تیم اصلاح طلبان بود و‌عملکرد ضعیف و‌ناتوانی در انجام وظیفه ذاتی ان توسط این گروه بظاهر منتخب مردم و رونق گرفتن فرقه اصوالگرایان در مجلس اینده می توان نتیجه گرفت که اقبال عمومی و ذاقه مرد در مجلس اینده به سوی اصوالگرایان خواهد بود و‌ پیروزی انان در این رقابت محدود دور از ذهن نبوده و‌شکست دسته اصلاح طلب قطعی به نظر می رسد.این سیاست برنامه ریزی شده در اتاق فکر نظلم برای دلگرمی بیشتر مردم جامعه و امید به اینده صورت گرفته و‌ایجاد جو ‌رقابتی که نتیجه ان از قبل مشخص ومعین و‌قابل پیش بینی است صورت می گیرد