حبیب یک آه بلند بود!

ساعتی پیش جانباز پر آه و درد ما حبیب مرداسی به‌سوی معبود خود شتافت. حبیب جانباز دوران دفاع مقدس بیش از سه دهه است که در درد و رنج خود می‌زیست! بدون اغراق می‌گویم در این دوران سخت و طاقت‌فرسا، حبیب هیچ‌گاه روزی و حتی لحظه‌ای فارغ از درد و رنج نبود! زمان برای حبیب […]

ساعتی پیش جانباز پر آه و درد ما حبیب مرداسی به‌سوی معبود خود شتافت. حبیب جانباز دوران دفاع مقدس بیش از سه دهه است که در درد و رنج خود می‌زیست! بدون اغراق می‌گویم در این دوران سخت و طاقت‌فرسا، حبیب هیچ‌گاه روزی و حتی لحظه‌ای فارغ از درد و رنج نبود!

زمان برای حبیب جز فاصله‌ی بین آمپول‌ها و قرص‌ها و دردها معنای دیگری نداشت! مکان برای حبیب جز رفت‌وآمد بین بیمارستان جانبازان و خانه‌ی خود مفهوم دیگری نداشت! بیش از ۳۰ سال است که صبر و ایمان حبیب، بدنِ خسته و رنجورش را به دوش می‌کشد! در این سال‌های نفس‌گیر و پر محنت تنها اراده الهی و پایداری و تیمارِ مجاهد همسرش، چیز دیگری نبود که دیده‌ی او را به فرداها بگشاید!

امروز حبیب به میهمانی شهیدان والامقام ملاثانی نرفت؛ او هرگز نمرده است! حبیب ۳۰ سال است که در شهادت مستمر و پی‌درپی زندگی می‌کند! حبیب جان، سفر ابدی و ملکوتی‌ات مبارک!

اهواز – لفته منصوری

پنجشنبه ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۹۸