قهری به نام مردم و به کام…!

حالا مردم یک اشتباهی کردند و به طبع انتخابی که برخی نخبگان انجام دادند، به کسانی رای داند، دیگر دلیل ندارد که حتی اشتباهات نمایندگان را به نام مردم بگذاریم، می گویند برخی نمایندگان اهواز با استاندار اختلاف دارند و حتی برخی ازقهر صحبت می کنند، اما این اختلاف و قهر به چه دلیلی است؟اختلاف […]

حالا مردم یک اشتباهی کردند و به طبع انتخابی که برخی نخبگان انجام دادند، به کسانی رای داند، دیگر دلیل ندارد که حتی اشتباهات نمایندگان را به نام مردم بگذاریم، می گویند برخی نمایندگان اهواز با استاندار اختلاف دارند و حتی برخی ازقهر صحبت می کنند، اما این اختلاف و قهر به چه دلیلی است؟اختلاف نمایندگان با استاندار بر سر چه چیزی است؟ مثلا بر سر انتقال بی حساب و کتاب آب است؟ بر سر افت فاجعه بار آموزش و پرورش است؟ آیا این اختلافی که می گویند برخی نمایندگان اهوازی با استاندار به طور ویژه دارند، مبتنی بر نگاه مختلفشان از اصلاحات و اصلاح طلبی درون استانی است؟ اصلا برای نماینده ها موضوع اصلاح طلبی عددی تلقی می شود؟

 

اختلاف امتی رحمه؛ این کلام پیامبر اسلام(ص) است که می گوید اختلاف در امتم رحمت است اما چرا در این استان خاکزده و اسیر آتش گرما نعمتی نمی بینیم؟ اختلاف اینان مگر بابت چه چیزی است؟ آیا نمایندگان به اصطلاح مردم بابت هجوم شبانه روز ریزگردهای هر روزه به شکلی نو درآمده ناراحتند؟ آیا قلبشان از هجوم آتش به نیزارهای بی زبان هور گُر گرفته؟ آیا از شبکه پیر آب و فاضلابی که بزرگترین مصرف کننده آبند به سر حد عصیان رسیده اند؟ و از اینکه می بینند والی استان انگشت اشاره را به جای متهم اصلی به سوی مردم گرفته ناراحت شده اند؟

متهمی که دهه هاست در زیر زمین متاثر از پیری و کهنگی دهان باز کرده و آب را به جای رساندن به مصرف کننده و نقطه نهایی، در زیر زمین تشنه رها می کند و بدنامیش می ماند برای شهروند پر از عطش! شاید هم نمایندگان از انتصابهای عجیب و غریبی که گاهی شاخ تعجبی بر کله های مبارک مردم می نشاند دلگیر و خسته اند؟ انتصابهایی که معمولا طرف مقصرش همین خود نماینده هایی هستند که مشروعیت رای مردم را تبدیل به سر گردنه کرده اند و در برابر هر امضایی که پس گرفته می شود، قدمی برای نوچه های پررو بر میدارند! خلاصه این نمایندگان اهواز از چه روی با مدیر استان قهرند و اختلاف دارند و چرا این اختلاف برای مردم رحمتی نمی زاید هر چند که نمایندگان گویا از بابت این اختلافها کم هم کاسب نبوده اند.

از کاسبی نماینده ها چیزی نمی گویم که خود داستان دیگری است اما یک نفر بیاید و بگوید اختلاف و قهر نماینده ها بابت چه چیزی است؟ اگر اینان هنوز خود را نماینده مردم میدانند، این کمترین حق مردمی است که شناسنامه هایشان را بردند و پای صندوق ایستادند و با اعتماد به برند امید و تدبیر، رایشان را به صندوق اندختند و حالا شاهدند دو سوی قصه ای که هر دو حداقل به ظاهر متعلق به یک برندند، دم از اختلافی میزنند که برای مردم رحمت نداشت هر چند برای برخی آب دارد و نان.