مردم غیور عرب و دغدغه ای بنام تبعیض! / عبدالرحمن نیک سرشت
نیز می شود گفت که تبعیض یک اپیدمی است! نیز می توان برآورد نمود تا گستره ی آن را ، مثل وبا ، حصبه و طاعون که جان خیلی از آدمیان را می گیرد ، شناسایی نمود! نیز می توان مدعی شد که تبعیض دوره ای شیوع می یابد و به هر سرزمین و دیاری […]
نیز می شود گفت که تبعیض یک اپیدمی است! نیز می توان برآورد نمود تا گستره ی آن را ، مثل وبا ، حصبه و طاعون که جان خیلی از آدمیان را می گیرد ، شناسایی نمود! نیز می توان مدعی شد که تبعیض دوره ای شیوع می یابد و به هر سرزمین و دیاری که سرک می کشد ، قربانی بجا می گذارد! نیز مشخصا می توان دید که در بعضی از مناطق ، برخی از مردمان در مقابل این بیماری واگیر ، که نامش تبعیض است کاملا واکسینه شده و راه های مقابله ی علمی و منطقی با آن را نیز یاد گرفته اند! و نیز می توان گفت که آنها ، تقریبا در برابر تبعیض ، مصونیت یافته اند ! حالا می توان این گونه مشاهده نمود ،
از جمله مواردی را ، که در استان خوزستان ، در قالب پاد فرهنگ قوم ستیزی و نیز به تبع آن ، قوم گرایی ، که بیشتر از هر جا ، بسیار جولان می دهد! و نیز این مشت که نمونه ای از خروار است را می توان در اثبات وجود تبعیض به شهادت گرفت! آری ، وجود این نوع وضعیت ، بستر خوبی را ، برای شیوع بیماری تبعیض بطور اتوماتیک بوجود می آورد ، از جمله ، وجود این مساله دردناک ، که ما شاهد آن هستیم از این حقیقت لا کتمان ، که مردمان شریف عرب سالیان زیادی به درد بی مهری و تبعیض مبتلا هستند و کماکان از وجود این نقیصه ی وحدت سوز رنج می برند و بارها بخاطر وجود انواع و اقسام تبعیض های تحقیرآمیز زبان گله و شکایت گشودند و از سایرین نیز تقاضا نمودند در این امر آنها را یاری دهند و انصافا این فراخوان همدردی ، انتظار ، چشمداشت و توقع ، بی جایی هم نیست ، بلکه به مصداق << انماالمومنون اخوه >> همه ما خوزستانی ها ، باید همگام و همزبان با این هموطنان شریف ، خواهان رفع تبعیض تاریخی از آن مردمان غیور بشویم ، زیرا همه به این درد مشترک کم و بیش مبتلاییم!! آری ، مردمان صبور و مکرم عرب ، همان مردمانی که در سخترین روزهای بی دولتی کشور ایران ، وفاداری عمیق خود را در قبال استقلال و کیان این مرز و بوم پر گهر نشان داده اند و در حادترین شرایط تاریخی در مقابل متجاوزین ، با اهداء شهدای عزیز خود میزان پایبندی خود را به مملکت به اثبات رساندند و سرافرازانه از همه ی آزمون های ملی پیروزمندانه بیرون آمدند.
نگارنده، نخست از استاندار خوزستان جناب آقای دکتر شریعتی، مصرانه خواستار است که به این نکته ی حساس آمایشی، امنیتی، هویتی و ملی توجه ی ویژه ای را مبذول دارند، چه از بابت به کارگیری نیروهای متخصص ، ماهر و کارآمد مردم عرب در مسوولیت های مدیریتی ، فرصت های شغلی و عرض اندام اجتماعی ، و نیز مشورت پذیری از نخبگان و اکابر آنان و چه اهتمام بخشی ویژه نسبت به آبادانی ، عمران و توسعه مناطقی که این عزیزان زندگی می کنند ، از بالقوه گی گرفته تا مرحله ی بالفعل شدن ، خواهشمند است که استاندار جوان نهایتا بذل توجه ی ویژه ای بفرمایند.
نگارنده، در خاتمه از اکابر و نخبگان عرب مجدانه خواهان است که با تدقیق و بررسیهای نقادانه از درون، آسیب شناسی های میدانی و پژوهشی را انجام بدهند و آن مواردی را که ممکن است بتواند میزان موجودی نقاط همگرایی های لازم نیل بر تبعیض زدایی مفید و مثمر را شناسایی نماید را آشکارسازند و به جای صرف بیان دغدغه ها ، عرض گلایه ها و شکایت های تکراری بی نتیجه ، عملا به شکل اکتیو و طرزی فعالانه اقدامات مدنی تری را بعمل آورند و صد البته از سایر جمعیت ها ی مردمی ، نهادهای مدنی و بخصوص دولت مرکزی خواستاریم که جدا ، در مقابل مطالبات برحق مردم عرب ، وظیفه ، تعهد ، تکلیف شرعی ، مدنی و نیز ملی خود را از مرحله حرف و تعارف عبور داده و به منصه ی ظهور رسانند ، زیرا امنیت و منافع ملی در گرو تکمیل پروسه ی ملت سازی است آری ، همان پروسه ای که بدون توجه به حقوق و مطالبات برحق اقوام و مردمان آن سرزمین محقق نخواهندشد . والسلام
مطالب آقای نیک رو دنبال می کنم
هر وقت مطالبش رو می خونم به صورت ناخودآگاه به یاد ابوموسی اشعری می افتم.
کسی که ظاهر موجهی داشت اما از درون تهی بود!!!!