پشت پرده بیمارستان امیرکبیر! / علی عبدالخانی

براساس رویه تعریف شده تعهدات درمانی سازمان تامین اجتماعی در قبال بیمه شدگان شامل ارایه کلیه خدمات کلینیکی، پاراکلینیکی و بیمارستانی است. بطور کلی درمان به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم صورت میگیرد که انعطاف این مقال تنها به نوع مستقیم آن یعنی معالجه در مراکز درمانی وابسته بویژه مهمترین نوع آن یعنی بیمارستان […]

براساس رویه تعریف شده تعهدات درمانی سازمان تامین اجتماعی در قبال بیمه شدگان شامل ارایه کلیه خدمات کلینیکی، پاراکلینیکی و بیمارستانی است. بطور کلی درمان به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم صورت میگیرد که انعطاف این مقال تنها به نوع مستقیم آن یعنی معالجه در مراکز درمانی وابسته بویژه مهمترین نوع آن یعنی بیمارستان ها را در بر می گیرد.

1-2

بیمارستان امیرکبیر اهواز از جمله قدیمی ترین داشته های وابستگان تامین اجتماعی اهواز است که با بحث بازسازی و نوسازی مواجه و چندین سال است که از دایره خدمات دهی به قشر نسبتا آسیب پذیر تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی خارج گردید. در این مختصر قصد ورود به چرایی تاخیر غیرطبیعی آغاز بکار مجدد این بیمارستان نداریم اما متذکر میشویم که خدمات درمانی قابل ارایه از سوی سازمان هبه آلوده به منت نیست تا اینگونه با تعلل، تساهل و سهل انگاری مواجه شود.

همچنین این نوشتار انعطافی به شکل بی سابقه هدر رفتن اموال این سازمان (آنهم در معنای کلان کلمه) طی دولت گذشته ندارد که ورود به آن مبحث تاملی دیگر را می طلبد. هاشمی وزیر بهداشت و درمان معتقد است که تامین اجتماعی هیچ کمبود اعتباری ندارد و با پولی که بابت حق بیمه از مردم دریافت میکند نه تنها در بخش درمان کسری ندارد، بلکه اضافه هم می آورد… فرض وظیفه و احترام به تامین کنندگان مالی و بعبارتی ولی نعمتان سازمان تامین اجتماعی آن بود که با حذف یا خارج شدن بیمارستان امیرکبیر از ارایه سرویس، متولیان آن موسسه عریض و طویل باید متوسل به شیوه جایگزین کردن خدمات مشابه می نمودند و در عین حال همه توان خود را بر بازگرداندن آن بیمارستان به خدمت مجدد، در حداقل زمان ممکن می نمودند.

اما جنس آنچه اتفاق افتاد، تفاوت فاحشی با توقع و انتظار مورد نظر داشت. به زبان مقایسه و ارقام، آیا فاصله زمانی بازسازی و نوسازی امیرکبیر رکوردی در تاخیر و عدم مسولیت پذیری در برابر مخاطبان بشمار نمی رود؟ آیا جایگزین کردن یک درمانگاه (بنام همان بیمارستان) در مکانی کهنه و فرسوده تناسبی با روح خدمت و لزوم احترام به اولیاء نعمت سازمان مزبور دارد؟ در بازگشت به مصاحبه تیرماه سال گذشته مدیریت درمان تامین اجتماعی استان، اعلام گردید که بیمارستان در دهه فجر همان سال افتتاح خواهد شد، اما نشد. آیا این تباین و تضاد گفتاری-اعلامی دلیلی بر بیگانگی سیستم حاکم بر آن مدیریت با مفهوم برنامه و برنامه ریزی نیست و چرا تاوان چنین اختلالی را جمعیت تحت پوشش باید بپردازد؟

از طرفی شنیده می شود که در یک شیوه نامه اجرایی قرار بر این شده است که نظام اداره این بیمارستان بطریقه هیات امنایی تغییر پیدا کند که اگر چنین خبری صحت داشته باشد، باید فاتحه حداقلهای خدمات موجود را نیز خواند. مگر سیستم ابداعی مدارس هیات امنایی چیزی جز شانه خالی کردن نظام آموزشی دولتی از وظایف مالی-قانونی خود از یک طرف و دامن زدن به عنصر تبعیض میان دانش آموزان برخوردار و غیر برخوردار در یک شهر از طرف دیگر نبود. بر همین اساس این تجربه ناسازگار با عنصر عدالت و مساوات قانونی میان شهروندان یک شهر واحد، نباید به بخشی مهمتر بنام درمان یک جمعیت محدود و خودگردان تسری و تعمیم بیابد. امیدواریم متولیان امر در سازمان تامین اجتماعی استان پیرامون صحت و سقم این قبیل شنیده ها واکنش نشان داده و افکار عمومی بویژه مخاطبان خود را در جریان جزییات امر قرار دهند. این سخن ادامه دارد.

علی عبدالخانی

چهارشنبه چهارم فروردین