نوحه که می کرد ، ابر می بارید….! (حاجیه خانم ، شریفه دراجی)

محمد چوپان : از همان روز که آیین عید شهیدان مسجد ابوالفضل در منطقه ی حصیرآباد اهواز در اسفند ۱۳۶۵ پای به عرصه ی وجود نهاد یک شیرزن کربلایی که داغ شقایق به دل داشت و ناله ای جانسوز ،یکی از نقش آفرینان بزرگ در برپایی این حماسه سالانه بود.فرزند جوانش سهراب را در بهمن […]

محمد چوپان : از همان روز که آیین عید شهیدان مسجد ابوالفضل در منطقه ی حصیرآباد اهواز در اسفند ۱۳۶۵ پای به عرصه ی وجود نهاد یک شیرزن کربلایی که داغ شقایق به دل داشت و ناله ای جانسوز ،یکی از نقش آفرینان بزرگ در برپایی این حماسه سالانه بود.فرزند جوانش سهراب را در بهمن ۱۳۶۴ به قافله شهیدان سپرده بود.داغش هنوز تازه بود. مراسم که به انتها رسید روبروی قاب عکسِ راست قامتان شهید به احترام ،می ایستاد و نوحه میکرد……

چه نوحه ای ! نوایی با اشعار پر ازغنای عرب و حنجره ای که گویی خودش به تنهایی ، یک نِیِستان بود .صدایش تا عمق جان را میخراشید و بر چنگ دل ، زخمه میزد و بی اختیار همه مادران شهدای حاضر در مراسم را به محفلی دیگر در انتها و تداوم ِ آیین شهیدان، روبروی قاب های پر از معصومیت و خاطره دعوت میکرد…با نوای نینوایی اش ، جان ها را تا کبریا و کربلا می برد و اشک ها را همچون مرواریدهای لطیف و غلتانِ باران از آسمان چشمان حاضران جاری می ساخت….

گمان نکنید که او تنها برای سهرابِ خود نوحه میکرد ! او همه آنها که از آنسوی قابها به ما نظر دوخته بودند را سهراب این آب و خاک و سهراب ِ قلب پاره پاره خود میدانست. او از ژرفای صداقت و اخلاص ناب مرثیه ی نفوس مطمئنه سر میداد و چون از عمق جانش بود ، لاجِرَم به عمق جانها روانه می شد……او نوحه میخواند و مادران شهدا سینه میزدند و غزل هجران پاره های تنِ شان را زینت لبها و دلهایشان میکردند…..

آن سال گذشت…..سال بعد و سالیان بعد ، نوحه سرایی آن اسوه دلدادگی و صبوری ، حُسن ِختام یاد و یادواره شهیدان مسجد می شد تا همین سالهای اخیر که دیگر او بدلیل کهولت سن و بیماری ، نه با لب و زبان که دیگر با چشمانش نوحه میکرد آنهم به همان سوز و گداز و شور و حال سال ۶۵ که داغش تازه می نمود.در حالیکه که دیگر بسیاری از مادرانِ شهدا به خیل فرزندان شهیدشان پیوسته بودند و از آن کاروان بزرگِ مادران شهید ، فقط آن بانوی صبور و نوحه خوان باقیمانده بود و چند تن معدود دیگر……!!!

اینک که مادر شهید سهراب گریزپور ،آن نوحه سرای آیین عید شهیدانمان در مسجد ابوالفضل در دام کرونا گرفتار آمد و از نِی و نایِ او اثری نیست، چه کسی مرثیه ی پایانی را در سالیان بعد ، زمزمه میکند….؟!!

روحش با شهیدان و فرزند شهیدش در جنت الماوی همنشین باد و متنعم از نعمت های لایزال خداوندی……به پاس یک عمر سوختن و ساختن و بردباری روح پاک و مطهرِ مرحومه مغفوره :حاجیه خانم ، شریفه دراجی ،مادر شهید سهراب گریزپور ،حمد و سوره و صلواتی تقدیم نماییم…..