خونابه…..

مهدی مرزوق :جغرافیای زندگی انسان در سرنوشت او و اطرافیانش تأثیر بسزایی میگذارد و چه بسا تعیین کننده است. حال اگر این واقعیت با حوادثِ تلخ و تکرار شونده ای ممزوج و مخلوط شود به نوعی انسان را در چرخه ای باطل از مصائب قرار میدهد و در نتیجه یک “همسرنوشتی شوم” را پدید می […]

مهدی مرزوق :جغرافیای زندگی انسان در سرنوشت او و اطرافیانش تأثیر بسزایی میگذارد و چه بسا تعیین کننده است. حال اگر این واقعیت با حوادثِ تلخ و تکرار شونده ای ممزوج و مخلوط شود به نوعی انسان را در چرخه ای باطل از مصائب قرار میدهد و در نتیجه یک “همسرنوشتی شوم” را پدید می آورد.عدم توسعه یافتگی برخى استانها همچون سیستان و خوزستان همیشه سر آمد محافل سیاسی و اجتماعی کشور بوده و همواره شاهد آن هستیم که در فاصله های زمانی کوتاه مدت در هر گوشه از این استانها، حوادثی رخ میدهد که قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. اما این نکته حائز اهمیت است که: جنس اتفاقات دست کم در دو دهه اخیر از مطالبات محیط زیستی همچون خشک کردن تالاب ها، عدم مالچ پاشی و طوفان های خاکی، خشک کردن رودها و.. به پایین ترین سطح از مطالبات [حقوق] بشری مثل ” آب شرب” تقلیل و تنزل پیدا کرده است!

امروز دیگر هیچ فعال و مطالبه گری در مورد حقوق مردم بر اساس ماده ۲۶ قانون ششم توسعه که دولت را مکلف به” تخصیص ۳% از درآمد صادرات نفت خام و میعانات گازی به ترتیب یک سوم به استان های نفت خیز و گاز خیز و دو سوم به مناطق و شهرهای کمتر توسعه یافته جهت اجرای برنامه های عمرانی” میکند سخنی نمیگوید. آن زمان که کاری مؤثر نه از مسئول منتخب و نه از مسئول منتصب انجام نمیشود، چه راهی برای توده مردم جهت تحقق مطالبات باقی میماند؟!

فی الواقع رفتارها و عملکردهای بسیار ضعیف و منفعلانه از سوی همین اشخاص، منجر به بروز اتفاقات جبران ناپذیری میشود که هزینه های بسیار سنگینی را هم بر مردم و هم برای حکومت تحمیل میکند.آنجا که بخاطر آب، خون ریخته میشود،به این معناست که ارزش آب از جان انسان بیشتر است.حوادث غیزانیه تکرار حوادث سال گذشته خرمشهر بود که از مطالبه ای ساده به حوادثی خونین منجر شد. آنجا که آستانه صبر جمعى مردم لبریز میشود و حس میکنند سرشان کلاه گذاشته شده، خود علائمی از بروز اتفاقات ناگواری بود که به سادگى از بروز آن میشد اجتناب کرد و نکردند! و دقیقاً لحظه به لحظه آن مجدداً در غیزانیه اتفاق افتاد و متاسفانه از آن عبرتی آموخته نمیشود.

اینگونه برخوردهای قهری و چکشی تنها رابطه مردم و حکومت را تیره خواهد کرد و منجر به تشدید نگاه های سیاسی، امنیتی و انتظامی در منطقه میشود که خود مشکلات فراوان دیگری در پی دارد و در نهایت این موضوعات را که میتوان به راحتی مدیریت کرد، اگر به بازی باخت باخت منجر نشود، در بهترین حالت تبدیل به بازی با حصل جمع صفر خواهد شد.دانشمندان علوم سیاسى در تمام مکاتب و اعصار بر این اصل تأکید میکنند که: نباید مردم را به سمت رفتارهایی سوق داد که هزینه زا هستند چرا که “اصل بقاء” هیچ گونه خط و مرزی نمیشناسد و از هر اولویتی واجب تر است.

و اما از جمله راهکارهاى پیشنهاد شده برای خروج از بحران هاى اینچنینى، میتوان به: مشروعیت بخشى از سوى مردم به سازمانهاى مردم نهاد در جهت پیگیری هاى حقوقى مطالبات از یک سو، و ورود جدى مدعى العموم (به عنوان ضابط قضائى) و حمایت عملى از مطالبات مدنى از سویى دیگر اشاره کرد که در کنار سایر عوامل منتج به کاهش زیاد از درد و رنج مردم خواهد شد.

 

 

منابع:

– چرا ملت ها شکست میخورند؟(عجم اوقلو)
– موانع توسعه سیاسی ایران(بشیریه)
– مجموع مقالات توسعه ایران(سریع القلم)