بازتوانی عاطفی و روانی مردم مظلوم چنار محمودی لردگان

منصور کاووسی : در روان شناسی وقتی به ابعاد مختلف فرآیندهای رفتاری – روانی انسان نگاه کنیم ، هر چند برای آموزش ابعاد را تفکیک و جدا از هم در ابعاد مختلف جسمانی ، عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی ، روانی ، اخلاقی و….. مورد توجه قرار می دهند ، اما در عمل و زمینه […]

منصور کاووسی : در روان شناسی وقتی به ابعاد مختلف فرآیندهای رفتاری – روانی انسان نگاه کنیم ، هر چند برای آموزش ابعاد را تفکیک و جدا از هم در ابعاد مختلف جسمانی ، عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی ، روانی ، اخلاقی و….. مورد توجه قرار می دهند ، اما در عمل و زمینه های رشد امکان تفکیک این ابعاد عملا امکان پذیر نبوده و رشد هر بعد منشا در بعدهای دیگر دارد .طبق تحقیقات انجام شده در حوزه ی روان شناسی رشد و تحولی ابعاد رشد فرآیندهای بهم وابسته و پیوسته می باشند که اختلال در یک بعد می تواند کارکرد ابعاد دیگر را هم تحت تاثیر قرار داده و اختلالات مختلفی را ایجاد نماید .
آنچه در هفته ی گذشته بر مردم مظلوم چنار محمودی لردگان گذشت ، شاید سال های سال نتوان روندی عادی بر آن متصور شد ، در واقع بحران و فاجعه ای که گریبان گیر مردم این دیار شد ، همچون آثار یک بمباران اتمی تا سال ها حتی نسل های بعدی را هم درگیر فاجعه ای انسان ساز(مصنوع دست بشر)خواهد نمود .

ابتدا در فضای مجازی انتشار خبری دال بر آلوده شدن مردم نجیب و مظلوم چنار محمودی لردگان به ویروسی ناشناخته با ارقام متفاوت به سرعت نشر یافت ، سپس اظهار نظر های غیرمنطقی و عاری از تدبیر ، غیرکارشناسانه و عجولانه بر وخامت این اوضاع افزود تا جایی که برچسب زدن در صدر گمانه زنی ها و اظهارات ضد و نقیض قرار گرفت ، اما هر اظهار نظر نا بخردانه همچون بمب اتمی بود که تن رنجور ، بیمار و زجر کشیده مردم این روستا را متلاشی ، روح و روان آنان را نابود و…. می کرد .

در بختیاری ها ضرب المثلی به این مضمون است « زخم شمشیر آدم را نمی کشد و جای آن به مرور خوب می شود ، اما زخم زبان نه پاک می شود و نه خوب » . در واقع آنچه مردم مظلوم و زجرکشیده ی این مردم را نابود کرد ، دردکشنده و درمان ناپذیر ویروس HIV نبوده و نیست ، آنچه باعث نابودی این مردم شده ، تنش های روانی ، عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی این فاجعه است که تا سال ها زندگی مردم چنار محمودی را تحت فشار و تاثیر ویران گر قرار خواهد داد ، اظهارات شتاب زده و غیرکارشناسی شده ی مسئولین و متولیان بهداشت و درمان ،عمق این زخم روانی ، عاطفی ، اجتماعی و….را چند برابر کرده است ، زخمی که ناجوانمردانه بر تن و روان مردمی نشست که نجابت ، پاکی و غیرت آنان زبان زد خاص و عام بوده است ، اما امروز دیگر شکاکی ، وسواس ، اضطراب محیطی ، انزوا ، افسردگی ، و ده ها اختلال روانی و عاطفی کمترین پیامد آن است.به هر نحوی که موضوع را مورد تجزیه و تحلیل، تحقیق و…. قرار دهیم ، به حقیقت تلخ و غم انگیزی خواهیم رسید و آن هم مردم چنار محمودی به راحتی نمی توانند زیر بار این فاجعه کمر راست کرده و روند عادی به زندگی خویش دهند . حتی نسل های بعدی این مردم هم بر روح و روان خویش آثار این بحران را یدک خواهند کشید .

راهکار برون رفت از این وضعیت

در حوزه ی روان شناسی سوگ و مدیریت بحران ، مبحثی مشترک وجود دارد تحت عنوان «مرحله ی بازتوانی» ، در این مرحله که آخرین مرحله ی چرخه ی مدیریت بحران است تاکید روی بازگرداندن شرایط بحرانی اول به شرایط اضطراری و سپس ایجاد ترند هماهنگ و برنامه ریزی شده برای ایجاد شرایط عادی است ، در این تنش تعادل روانی بخشی از جامعه بخصوص مردم منطقه مختل گردید که همین سرعت ایجاد اختلال بیانگر آن است که مسئولین و متولیان بهداشت و درمان در سه مرحله ی قبل ( پیشگیری ، آمادگی و مقابله ) ناتوان بوده و قدرت عملیاتی مناسبی از خود نشان نداده اند ، حال که در مراحل قبل و مقدم، چرخه ی مدیریت بحران، سیستم درمانگری وزارت بهداشت و درمان معیوب عمل کرده است ، و چون سیستمی معیوب به روند کاری خویش بدون بهره گیری از متخصصین و رفع عیب به فعالیت خویش ادامه دهد ، قطعا در ادامه عیب سیستم منجر به بروز حادثه ، بحران و فاجعه خواهد شد .

در این مهم بر مبنای ضرورت و اهمیت مساله وظیفه ی دولت و نهادهای دولتی و حتی غیر انتفاعی این است که بر مبنای دو رکن درمان و حمایت بخصوص حمایت های روانی ، عاطفی و اجتماعی زمینه را برای کاهش تنش های روانی و فشارهای حاصل از این غفلت مهیا سازند .برنامه ریزی برای درمان و حمایت در ابعاد مختلف برای بازتوانی روانی قربانیان این فاجعه می تواند ترمیم کننده ی اعتماد از دست رفته باشد و مردم چنار محمودی را برای شروع مجدد زندگی وارد چرخه ی زندگی نماید .

بهره گیری از متخصصان حوزه های مختلف روان شناسی ، مددکاری ، مدیریت بحران و…. بهترین راهکار برای کمک به مردمی است که مظلومانه و ناخواسته اسیر روندی فرسایشی و استرس زا شده اند، طبق برآورد های تجربی، علمی، مستند و مستدل ، دو متولی اصلی تامین سلامت روانی جامعه یعنی سازمان بهزیستی و سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور در دو دهه ی گذشته در زمینه ی ارایه خدمات روان شناختی و مشاوره به خصوص در زمان بروز بحران ها با اقدامات مداخله گرانه در شرایط بحرانی و اضطراری عملکردی موفق داشته و مورد وثوق می باشند حال می طلبد روند عادی سازی و بازتوانی روانی مردم مظلوم چنار محمودی لردگان را بر عهده گرفته و از طرف دیگر هم دستگاه قضایی و نهادهای رابط برای احقاق حقوق مسلم این مردم فعالانه وارد عمل شده و اقدامات ملموس و عینی خویش را به منصه ظهور برسانند که اگر تلفیقی از اقدامات حمایتگرانه و اقدامات درمانی مناسب با سرعت عمل بالا رخ دهد در مردم آسیب دیده ایجاد امید و آرامش روانی – عاطفی به نحو مطلوب صورت خواهد گرفت .

باید متذکر شد باز سازی و بازتوانی روحی ، روانی ، عاطفی و اجتماعی فرآیندهای زمانبری میباشند که به سرعت و سادگی ترمیم پذیر نبوده و نیستند اما اگر صداقت در گفتار ، عمل و برنامه ها مشهود باشد با بکارگیری تیم های متخصص روان شناسی و مشاوره و تیم سازی مناسب می توان بهبود روند را بصورت حمایتگری و مددکاری اجتماعی به سمت عادی سازی سوق داد .باید گفته شود دلجویی ، عذرخواهی رسمی ، شفاف سازی بر مبنای صداقت و حقیقت گویی و…. توسط مسئولین و متولیان به ویژه کسانی که اظهارات غیر کارشناسانه و ابتدایی و یا سهل انگاری آنان به گسترش این روند دامن زده است جهت اعتماد سازی و در مقابل جلب اعتماد مردم با فرصت سازی مناسب در همان اول کار مورد توجه قرار گیرد .

**روان شناس و آسیب شناس اجتماعی