فصل گشایش مدارس و نگرانی هایم!

حبیب باوی ساجد(فیلم سازوداستان نویس) : فصل گشایش مدارس برای من توأمان هراس آورواندوه ناک است. درهمین فصل است که به خصوص کودکان کلاس اولی جهان وروابط وزبان دیگری رامی آموزند.اگراندکی لغزش معلم وناظم ومدیرمدرسه درپی باشد، فجایع سال گذشته ی تحصیلی در اهوازرخ می دهد وقتی که معلم کودک دانش آموزرابعلت تکلم بازبان عربی […]

حبیب باوی ساجد(فیلم سازوداستان نویس) : فصل گشایش مدارس برای من توأمان هراس آورواندوه ناک است. درهمین فصل است که به خصوص کودکان کلاس اولی جهان وروابط وزبان دیگری رامی آموزند.اگراندکی لغزش معلم وناظم ومدیرمدرسه درپی باشد، فجایع سال گذشته ی تحصیلی در اهوازرخ می دهد وقتی که معلم کودک دانش آموزرابعلت تکلم بازبان عربی تنبیه کرد!وقتی که مدرسه ای در حاشیه ی اهواز، بدل به کلانتری شد،وقتی که درجنوب نفتی، هنوزمدارسی بصورت اتاقک وکیوسک وجود دارد ودربزرگ ترین میدان نفتی اهواز(غیزانیه) اساسآ کمابیش مدرسه ای وجود ندارد. من نگرانم وقتی که مدارس روستایی درمناطق سردسیرکشور آتش بگیرند و دخترکان زیبارو،چهره شان باآتش خو بگیرد. من نگرانم وقتی که انبوه کودکان بلوچ سواربریک وانت چندین کیلومتر راه طی می کنند وگاهی پیاده طی طریق می کنند.
من نگران مشق شب بچه ها هستم.من نگران خم شدن کمر پدران و مادران برای پولی که درطول سال تحصیلی کودکان شان درخواست می شود که مدام مدارس هزینه تراشی می کنند. من نگران کودکان دانش آموزی هستم که یارای صبحانه خوردن نیستند و مدارس همان یک وعده شیرمجانی راهم ازآن هادریغ کرده است. من نگران کودکان قومیت هایی هستم که یک روز قبل ازگشایش مدارس ،به زبان مادری در خانه های شان سخن می گویند و حالا بی شک در مواجه بازبان دیگر باید درس بیاموزند و برای همین است که قانون چهل سال است اصل ماده ی پانزده قانون اساسی راتصویب کرده است تا کودکان قومیت های این سرزمین از تحصیل دورنیفتند. من نگران کودکان قومیت هایی هستم که خوش دارند بالباس محلی وقومی شان به مدرسه بروند که نمی شودواین حسرت تا ابد بر دل شان می ماند. باری، فصل گشایش مدارس برای من نگران کننده است، شاید برای این که من تنهامدارس شهروشرایط تحصیل کودکانم را نمی بینم و کوشش ام همواره براین بوده که دوردست ها راهم نگاه کنم. شاید نگرانی من برآمده از تجربه ی کودکی ام هست که تاکلاس چهارم ابتدایی درس خوانده ام، چرا که همه ی مدرسه و آداب تعلیم اش برای من جهان غریبی بودکه خوگرفتن یک کودک بااین جهان ملزوماتی داردکه نشسته گان برکرسی های عدالت!!!!خواهان اجرای آن بدیهی ترین ملزومات نیستند.