کانگورو و قورباغه های میلیاردی!

در کنار معضلات گوناگون مردمِ مستضعف و فقیر که غالباً از طبقه محروم و کارگری هستند ، یک مشکل از بقیه دهشناکتر و سخت تر است : بیماری!.عدم دسترسی به تغذیه و بهداشت مناسب و عدم توجه به مراقبت های پزشکی که هر کدام این مقوله ها هزینه های خاص خود را دارند متأسفانه باعث میشود ، بیماری به جزء لاینفک زندگی آنها تبدیل گردد .حالا مصیبت بزرگ‌تر آنست که انسانهای مسخ شده ای تحت عنوان دختر وزیر یا وکیل با استفاده از رانت و فسادی که بعنوان سفره انقلاب برای آنها و فقط برای امثال آنها گسترده شده ، بخواهند ،با احتکار و اخلال در توزیع مایحتاج دارویی ، از این بدبختی مردم برای خود قبایی دوخته و بر ثروت افسانه ای خویش بیافزایند ، به عبارتی این مسخ شدگان انسانیت با لطائف الحیل ، فربه گی خویش را از مکیدن خون و دارایی مردم جستجو و برای این زالو صفتی القاب و عناوینی از قبیل تجارت و ژن برتر و رفتار اقتصادی استفاده میکنند.

افزایش قیمت دارو شاید برای طبقه ای که امثال این خانم و پدرش متعلق به آنند نه تنها ، دغدغه نیست بلکه چه بسا داروی رفع یبوست شان از بهترین شرکتهای دارویی هلند با پرواز اختصاصی تامین میشود ، بلکه مصیبت ِ این احتکار و افزایش قیمت برای معلم و کارگر بیماریست که مجبورند نیمی از حقوق ماهانه خود را فقط برای تهیه یک آمپول درمانی پرداخت تا شاید برای ساعاتی از درد بیماریی که با آن گریبانگیرند ، بکاهند .زالو صفتی که از درد کشیدن مردم برای لذت طلبی خویش ثروت می اندوزد ، سزاوار نام انسانی و مهربانی نیست.

لذا اگر مقرر است که مجرمان و متهمان را با پا بند و دستبند به دادگاه بیاورند ، آیا جنایتکارتر از دلالان و غارتگران بیت المال امثال این خانم یا آن آقا زاده ( بخوانید نکبت زاده ) ، که مردم را به خاک سیاه نشانده اند ، کسی مستحق تر است ، آیا خفت زنجیر فقط باید برای آن میوه دزدی باشه که از سر ناچاری و اینکه کودکانش ماه تا ماه رنگ میوه را ندیده اند و او از بیچارگی صندوق میوه ای را به سرقت برده جاری شود.پازل این ماجرا آنجا پیچیده میگردد که جوان ۲۳ ساله ای که بعدها معلوم شده فرزند ِ مالک شرکت معین خودرو که انحصار واردات اتومبیل پورشه در کشور را بدست دارد با ارائه وثیقه ۲۰ میلیارد تومانی ، تاب زندانی شدن خانم محتکر را ندارد ، پدر دختر : وزیر صنایع ، و پدر پسر : مالک انحصاری واردات خودروست ، تعریف یک رابطه مستقیم بین وثیقه و رانت ها برای هر انسانی که چهار عمل اصلی ریاضی را بلد باشد بسیار قابل درک و حل است..

وقتی خواندم یکی از کارگران شرکت هپکو که چند روز پیش تحص و بازداشت شده بود با چشمانی گریان میگفت بدلیل نداشتن پول و نگرفتن دستمزد و بخاطر درخواست خرید یک کاپشن ساده از سوی پسرش چگونه بر صورت جگرگوشه اش سیلی خوابانده است ، از بازی قدرتمندان فاسد بیشتر چندشم آمد.ازدواج کانگورو و قورباغه ها ی تمثیلی اجتماعمان که یکی میدزد و دیگری ضامن میشود تا راحتر فرزندانی با جهیدن بیشتر برای غارت اموال مردم بزایند ، آینده جامعه را به خطر میاندازند ، راستش را بخواهید اخته کردن این حیوانات جهنده برای امنیت فردای فرزندانمان از اخته کردن سگ های خیابان که به وفاداری به انسان شهره هستند ، ضرورت بیشتری دارد.

جایگاه انسانیت و جسم و جانش بسیار والاتر از پول و سود مادی کسانی است که حتی در بازداشت و پشت میز محکمه نیز دست از وراجی دروغین شان در خصوص مباح کرداری دست بر نمی دارند ، در واقع این افراد برای سود بیشتر نه تنها به اجتماع خیانت بلکه شرافتشان را نیز فروخته و برای توجیه این رفتار فکر میکنند که هزینه کردن از انقلاب و ارزش‌های آن می‌توانند خویش را برهانند ، شاید این دغل بازان بتوانند با در اختیار گرفتن بهترین وکلا و خلاء های قانونی از محکمه قانون بگریزند اما یقین داشته باشند در محکمه وجدان های عمومی هیچ مفری نخواهند داشت.آنها باعث واژگونی ارزشهایی شدند که ثمره بسیاری از فداکاریها و ایثارگریهایست که نه پدران و نه خودشان هیچ نقشی در آنها نداشته اند…

فاضل خمیسی