غلبه ی گفتمان فوتبالی بر گفتمان سیاسی! / لفته منصوری

در یادداشت فوتبال ناب که به بهانه پیروزی تیم استقلال خوزستان در لیگ پانزدهم نوشتم. مطلب مهمی از قول فیلسوف معاصر دکتر رضا داوری اردکانی نقل کردم که گفته بود: «اکنون‌که هنر بزرگ دیگر وجود ندارد، فوتبال می‌خواهد آن کاستی‌ها را تدارک کند. شاید بسیاری این سخن را نپذیرند، زیرا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند بیندیشند که […]

در یادداشت فوتبال ناب که به بهانه پیروزی تیم استقلال خوزستان در لیگ پانزدهم نوشتم. مطلب مهمی از قول فیلسوف معاصر دکتر رضا داوری اردکانی نقل کردم که گفته بود: «اکنون‌که هنر بزرگ دیگر وجود ندارد، فوتبال می‌خواهد آن کاستی‌ها را تدارک کند. شاید بسیاری این سخن را نپذیرند، زیرا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند بیندیشند که این جهان چه جهان عجیبی شده است» (داوری اردکانی، 1388: 4تا 8).

راستش این مطلب بسیار سنگین است و مگر بزاق اندیشه فلاسفه آن را برای جویدن ذهن ما بپروراند! ==دو هفته پیش که استاندار مقتدایی را عزل کردند. در گفتمان رایج ادارات و نه فاتحه‌ها و عروسی‌های مردم! بیش و پیش از آن‌که از علل، دلایل، فلسفه، حق و تکلیف بگویند و بشنوند؛ به شیوه عزل با آب‌وتاب و یک کلاغ چهل کلاغ پرداختند؛ که مقیمی با چه پروازی سررسید و خود را به استانداری رسانید! و چه گفت و چه شنید؟ و در حضور چه کسانی حکم عزل را رهانید! و استاندار مقتدایی بود یا نبود! و از این قبیل حرف‌ها و حدیث‌های وقت پرکنی!

این هم چون تصادفات روزانه‌ی دو پراید در جاده ساحلی اهواز ترافیکی درست کرد طولانی و اعصاب خورد کن! گویی تصادف ندیده‌ایم و اولین بار در تاریخ رانندگی بشریت است که این تصادف بخوانید عزل رخ‌داده است! هر ماشینی رد می‌شود راننده‌اش نیم‌نگاهی و نُچ نُچی و خزعبلاتی نظیر «وای داغونش کرده»؛ «مقصر اونِ یا اینِ»؛ «این یا اون به چپ یا راست منحرف‌شده»؛ و مهم‌تر اینکه راننده‌اش «از خط ممتد بخوانید اعتدال خارج گشته» و از این طُرّحات! ==پلیس محترم راهنمایی و رانندگی هم قانون خداوند تبارک‌وتعالی درآیات 26 تا 28 سوره مبارکه یوسف را به مرحله اجرا گذاشته که چنانچه صندوق‌عقب پراید دریده شده مقصر پرایدی است که کاپوت جلویش چاک خورده است.[1]

و مگر ما درصحنه‌ی عزل و نصب‌ها هستیم که قضاوت کنیم عقب چه کسی دریده شده یا جلوی چه کسی چاک خورده است؟! و همه این حرف‌وحدیث‌ها با پیروزی تیم استقلال خوزستان محو و مات شد؛ و آیا مگر جوان سیل‌زده روستای پیروزی دزفول یا شعیبیه شوشتر یا شاوور شوش در این ترافیک ایستاده است؟ خیر! او بااین‌حال و روز نزارش هم از پیروزی تیم استقلال خوزستان و صنعت نفت آبادان خوشحال و شنگول است. چراکه: «فوتبال می‌خواهد همه این کاستی‌ها را تدارک کند».

این گفتمان رایج «خوش‌نشینان» ادارات است که صندوق یا کاپوت چه کسی دریده شده است؟! اما مردم حرف‌هایی دیگری دارند. باور نمی‌کنید تا یک ماه دیگر حرف‌های مردم را در فاتحه‌ها و عروسی‌ها تحلیل محتوای کنید چه می‌گویند؟!

روابط عمومی کارآمد و اثربخش یعنی با حضرت عزرائیل قرارداد ببندی و در هر مجلسی که بر پا کند بروی و حرف‌های مردم را بشنوی که آیا آن‌ها از استاندار جدید می‌گویند یا از لیگ برتر فوتبال شانزدهم؟!

اهواز – لفته منصوری

منابع:

– داوری اردکانی، رضا (1388). جهان ما به فوتبال چه نیازی دارد؟ اطلاعات حکمت و معرفت، شماره 41 صص 4-8. پانوشت:

[1] ) وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الكَاذِبِينَ ﴿۲۶﴾ وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِينَ ﴿۲۷﴾ فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ ﴿۲۸﴾ و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد اگر پيراهن او از جلو چاك خورده زن راست گفته و او از دروغ‌گویان است (۲۶) و اگر پيراهن او از پشت دريده شده زن دروغ گفته و او از راست‌گویان است (۲۷) پس چون [شوهرش] ديد پيراهن او از پشت چاك خورده است گفت بى‏شك اين از نيرنگ شما [زنان] است كه نيرنگ شما [زنان] بزرگ است (۲۸)