انتظارها برای ورود دادگاه ویژه روحانیت

سیدجواد طاری :در این چند روزی که از سخنان موهن و غیر محترمانه فردی معمم علیه رئیس‌جمهوری گذشته، بسیاری از روحانیون واکنش نشان داده و خواستار ورود و برخورد دادگاه ویژه روحانیت به این موضوع شده‌اند. به نظر می‌رسد هرگونه تسامح و تعلل در برخورد با چنین رفتارهایی، پیش از آنکه خدشه به جایگاه دومین […]

سیدجواد طاری :در این چند روزی که از سخنان موهن و غیر محترمانه فردی معمم علیه رئیس‌جمهوری گذشته، بسیاری از روحانیون واکنش نشان داده و خواستار ورود و برخورد دادگاه ویژه روحانیت به این موضوع شده‌اند. به نظر می‌رسد هرگونه تسامح و تعلل در برخورد با چنین رفتارهایی، پیش از آنکه خدشه به جایگاه دومین مقام رسمی نظام باشد، در درجه نخست وهن روحانیت و پس از آن تنزیل جایگاه دادگاه ویژه در افکار عمومی خواهد بود.

چند روز پس از سخنان حرمت‌شکنانه یک فرد معمم در شبکه چهار سیما گذشته و احتمالا اصل ماجرا و حواشی آن را همگان شنیده‌اند؛ «حجت­‌الاسلام»، «دکتر»، «استاد دانشگاه» و «عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» تنها بخشی از عناوین و القاب صاحب آن ادبیات یعنی حجت الاسلام احمد جهان­‌بزرگی است؛ قصد بازنشر واکنش­‌های مسئولان کشور و چهره‌های سرشناس کشور، مردم عادی در فضای مجازی و محکومیت گسترده­ ادبیات ایشان را نداریم؛ کاری هم به عذرخواهی رسمی رئیس صداوسیما از رییس جمهوری و مخاطبان که سه روز پس از بیانیه­ بدون عذرخواهی شبکه­ چهار سیما انجام شد، هم نداریم؛ حتی اگر این هتاکی­‌ها تا انتخابات ۱۴۰۰ بیشتر شود نیز متعجب نخواهیم شد.

با این حال، به خوبی می‌دانیم دامن «حوزه و دانشگاه» در نظام مقدس جمهوری اسلامی باید از اینگونه رفتارها و ادبیات پاک باشد. خوشبختانه در کنار مقام‌های رسمی، این بار بسیاری از روحانیون سکوت نکردند و با انتقاد از هم لباس خود، از سخنان وی تبری جستند؛ از امام جمعه محترم ازنا گرفته تا شماری از مدرسان حوزه های علمیه در تهران و قم نظیرحجج اسلام محسن رهامی، محمود صلواتی، بهرام دلیر نقده ای، و شخص حجت الاسلام علی اکبر رشاد رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که آقای جهان بزرگی خود را عضو آن معرفی کرده است.

بطور مثال کسانی همچون حجت الاسلام دلیر از روحانیونی که قصد توهین به دیگران دارند خواسته است «اول از لباس روحانیت خود را درآورند بعد توهین کنند» و یا حجت الاسلام رهامی که تصریح کرده است«با لباس روحانیت تیشه به ریشه دین نزنیم». حتی چهره‌های سیاسی اصولگرایی مانند «حمیدرضا ترقی» نایب رئیس موتلفه نیز در نکوهش این رفتار وارد میدان شده و تاکید کرده اند:«این رفتار موهن نه تنها مغایر با قانون است بلکه هیچ انطباقی با سیاست­‌های ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ندارد».

به عنوان یک طالب علم و اخلاق و از منظر یک شاگرد دروس حوزوی و فقهی، روی سخنم ابتدا به نهادهای ناظر بر رفتار روحانیون به ویژه دادگاه ویژه روحانیت، سپس به شخص آقای جهان­‌بزرگی است و قصد تعمیم مخاطب یا مخاطبان را ندارم.

حرمت‌شکنی از کدام مکتب؟
آقای جهان­‌بزرگی! مسئولی که از نظر شما «در خانه نشسته است و … » رئیس‌جمهوری کشوری است که در سه سال گذشته زیر شدیدترین فشارهای تروریسم اقتصادی، تحریم، کرونا و اهانت­‌های مخالفان بوده است؛ اگر لازم می­‌دانید گاهی به همین سیمای به ظاهر ملی که در یکی از شبکه­‌هایش حاضر شدید، نگاه کنید؛ مسئول مورد نظر شما نه از خانه که در جلسه‌ها، نشست­‌ها، ستادها، افتتاح­‌ها و تریبون­‌های متعدد، حضور فیزیکی فعال و روزانه دارد؛ واقعا نمی‌بینید؟!
چگونه به خودتان اجازه می­‌دهید یک هم­‌لباس خود را چنین تلخ و بی­‌ادبانه متهم کنید؟!
کدام درس و مکتب حوزوی، حرمت­‌شکنی و افترا را مجاز شمرده است؟!
در طول تلمذ در حوزه علمیه، کدام استاد اخلاقی به شما آموخته که عیب‌جویی مجاز است؟!
آیا لازم است برای شما که ظاهرا تا سطح «خارج» حوزوی آموخته­‌اید، انبوهی از آیات و روایات معصومین (ص) را متذکر شویم که در نهی افترا و بدکلامی و در ستایش سخن «لین» و نرم است؟

در سوابق شما انبوهی از آثار مکتوب و عناوین مقالات درج شده است؛ از «اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» تا «نخبگان در جامعه اسلامی»، «سیری در اصول کلی اندیشه ائمه مکتب هدایت» و «اصول اندیشه سیاسی در اسلام و غرب»؛ حضرت امام خمینی(ره) در کدام فراز ار سخن و رفتارشان چنین هتاکانه علیه مسئولان نظام سخن گفته­‌اند و لحن سخیف شما منطبق بر کدام اندیشه سیاسی ایشان است؟!
از نگاه ائمه اطهار(ع) چطور؟ آیا آن بزرگوران با مخالفان و منتقدان خود اینگونه سخن می­‌راندند؟! آیا آنان نیز به استناد سخن طنز یک گوینده که اکنون مجالی برای دفاع از خود و شرح منظورش را ندارد، چوب حراج بر آبروی «بسیاری از مسئولان» می­‌زدند؟

مردم چرا رای دادند!
فرموده­‌اید «۳۰ درصد از زیرسوال رفتن اسلامیت جمهوری اسلامی، بخاطر مسئولین است، ۱۰ درصد بخاطر استکبار جهانی و ۱۰ درصد هم برعهده خود مردم» و تبیین کرده­‌اید که «مردم مسئولند که مسئول خوب انتخاب کنند؛ چرا کسی که آزمایش خود را بد پس می­‌دهد را دوباره انتخاب می­‌کنیم؟»
نگاه شما به مسائل کلان سیاسی و از منظر استاد دانشگاه همین است؟
کاری به اعداد و درصدهای شگفت شما نداریم؛ از نظر شما مردمی که بار نخست به حسن روحانی رای داده بودند، وقتی رای خود را قاطعانه در سال ۹۶ تکرار کردند، واقعا مسئول زیر سوال رفتن اسلامیت نظام هستند!؟
دیدگاه شما نسبت به تروریسم اقتصادی و مضایق دشمن چگونه است؟
تحلیل شما از رویکرد کلان و هم­‌کنشی نهادها و دستگاه­‌های مختلف داخلی و سنگ‌اندازی­‌های خارجی، حقیقتا همین‌گونه سبک و سست بنیان است؟

در سخنان خود از عدم حضور فیزیکی یک «مسئول» در جای جای کشور برآشفته شده­‌اید؛ فرض کنیم مسئول مورد نظر شما واقعا ۷سال و نیم است که کنج خانه نشسته! فرض کنیم کرونا و پروتکل­‌های علمی و بهداشتی همه مهمل هستند! فرض کنیم همه جلسه‌های هیات دولت، ستاد کرونا، افتتاح پروژه­‌ها، جلسه سران قوا، جلسه‌های مشورت با مقام‌های ارشد کشور، همگی در منزل شخصی وی برگزار می­‌شود! با این فرضیات باطل، واقعا معتقدید در دنیای جدید و براساس علم مدیریت و راهبری، یک مدیر باید بار سفر ببندد و شخصا عازم همه جای کشور شود تا مدیریت کند؟

عذرخواهی فراموش نشود

به واکنش‌های چند روز گذشته روحانیون و دو توصیه آنها دقت کنید؛ نخست اینکه شان و ارزش لباسی را که به تن دارید حفظ کنید و اگر قصد تجدیدنظر در ادبیات خود ندارید حداقل آن را از تن خود خارج کنید؛ دوم اینکه بعد از این‌همه واکنش در محکومیت اظهارات شما، حتی از سوی رئیس رسانه ملی، شایسته است شما نیز صریحا عذرخواهی کنید و راه بر هرگونه سوءاستفاده معاندان ببندید.این کار علاوه بر تکریم روحانیت، تا حدی باعث ترمیم آسیب وارد شده به ساحت اخلاق و ادب خواهد بود. در خلوت خود به این پرسش‌ها خوب بیندیشید و اگر تواضع و شجاعت اقرار به خطا و جبران دنیوی هتاکی و زشتگویی­‌تان را داشتید، اقدام کنید؛ اما اگر نه، بدا به حال دانشجویان شما و سیمای ملی، بدا به حال پژوهشگاه و دانشگاه، بدا به حال فرهنگ و اندیشه!

در عین حال، با توجه به پیامدهای سنگینی که بسیاری از روحانیون نیز در واکنش به این رفتار به آن اشاره‌کرده‌اند، به نظر می رسد ورود و برخورد دادگاه ویژه روحانیت و سرعت عمل در اقدام قضایی در این زمینه، یک نیاز اساسی است؛ زیرا آنچه از سوی یک روحانی علیه یک روحانی دیگر و آنهم در جایگاه رییس جمهوری اسلامی ایران رخ داد نه فقط یک بی­‌اخلاقی آشکار بلکه بیشتر مرثیه­‌ای بود بر اخلاق، فرهنگ، پژوهش، اندیشه و حتی تلویزیونی که قرار بود دانشگاه باشد.