توهین و حرمتشکنی علیه دولتمردان؛ بومرنگها بازمیگردند
محمدرضا رئیسی: هنوز از عتاب صریح و قاطعانه رهبر معظم انقلاب بیش از دو سه ماهی نگذشته، هنوز از یادها نرفته که کار توهین و فحاشی به «هتک حرمت» رسیده بود که رهبری مجبور به مداخله شدند و حرام و غیرشرعی بودن چنین رفتارهایی را اعلام و بازهم بر اتحاد و انسجام تاکید کردند.سریال توهین […]
محمدرضا رئیسی: هنوز از عتاب صریح و قاطعانه رهبر معظم انقلاب بیش از دو سه ماهی نگذشته، هنوز از یادها نرفته که کار توهین و فحاشی به «هتک حرمت» رسیده بود که رهبری مجبور به مداخله شدند و حرام و غیرشرعی بودن چنین رفتارهایی را اعلام و بازهم بر اتحاد و انسجام تاکید کردند.سریال توهین و بیادبی به دومین مقام کشور ادامه دارد؛ آن هم از تریبون نهادی که قرار است عصاره فضایل و خصایل یک ملت باشد.
در سکوت تائیدآمیز متولیان، بازهم یک عضو مجلس که خود باید ناظر و چشم بینای مردم در مقابل تخلف، کژرفتاری و بیادبی و حرمت شکنی باشد، دهان به هتاکی و بیاحترامی به رئیس جمهوری قانونی کشور میگشاید و هیچ واکنش یا حتی اشارهای غیرمستقیم از رئیس یا نهاد ناظر بر رفتارش نمیبیند و افکار عمومی را به این ظن میکشاند که نه تنها «نمایش» هتاکیها و لعن و نفرینها به دولت و شخص روحانی، ادامهدار و سناریونویسی شده، بلکه قرار است به پشتگرمی تهیه کنندگان و کارگردانان ذی نفوذ، بازیگرانی نوپا و جویای نام را هر از چندی به صحنه بیاورد.درباره پیامدهای خطرناک این رفتار از منظر فردی، اجتماعی، اخلاقی، سیاست داخلی و حتی سیاست خارجی، بارها نوشته شده و به صریحترین وجه هشدار داده شده است:
– از رواج بداخلاقی و زشتگویی در جامعهای که منتخبان و نمایندگانش را الگوی اخلاق و سلوک فردی و جمعی خود قرار میدهند تا پیام ناامیدی و تشتتی که به مخاطبان عام داده میشود.
– از رواج خطرناک و دامنهدار شکستن حرمتها و جایگاهها تا دامنگیر شدن همان کسانی که اکنون سیاست سکوت و لبخند را برگزیدهاند.
– از تجربه ۴۰ ساله گذشته و سست بنیانی میزها و ابتذال نهادها و مناصب تا ضربهای که به روحیه و کارآمدی متولیان برجا میگذارد.
– از پیامدهای زیانبار کینهورزی و مجادلات بیهوده و دشمن شادکن تا ناامیدی دوستان و دلخونی همراهان.
– از تناقض با اهداف و آرمانهای انقلاب تا غلتیدن در ورطه دشمنیهای ناتمام. حتی از منظر یک ناظر بیرونی و بازیگر صحنه دیپلماتیک که تخفیف مقامها و کوچک شماری آنها را میبیند و بنای هرگونه تعامل، مذاکره و حتی قول و گفتار نماینده نظام را سست و کممایه میکند نیز بارها و بارها گوشزد شده است.
اما در مورد اخیر که نمایندهای از تریبون مجلس گستاخانه به حسن روحانی تاخته، چنان دامنه و قوت ایراد و اتهام وارده، سست و بیپایه است که هر شنوندهای را به حیرت و تاسف وامیدارد؛ این نماینده مدعی است «همه مردم» لحظه شماری میکنند که دولت دوازدهم به پایان برسد، «دولت خار در گلوی مجلس است» و رئیس جمهوری را شماتت میکند که چرا در میان کادر درمان حاضر نشده و با همه این «تقصیرها و قصورها»، چرا به خود اجازه میدهد از رفراندوم بگوید!
آنهایی که به خوبی رفتار و سلوک مجلس مشابه با «مجلس انقلابی و اصولگرا»ی کنونی را به یاد دارند و خاطره دولت همسو با آنان را نیز هیچگاه از یاد نخواهند برد، نه تنها برای تمام شدن دوره دولت حسن روحانی لحظهشماری نمیکنند بلکه عمیقا دلنگران تعامل این مجلس با دولت بعدی هستند؛ مجلسی که برخی از نمایندگانش برخلاف وعدهها و شعارها، در برخی مسایل عجیبترین مصوبهها را به ارمغان آورده و چنان غرق در اصلاح و چکشکاری قانون انتخابات ریاست جمهوری و شوراهاست که حواسش نیست «قانون» را به تن افراد میدوزد.
از تلاشهای دولت در سختترین و بیسابقهترین تحریمها و تروریسم اقتصادی آمریکا و پایمردی مقابل بیسابقهترین همهگیری یک بیماری که بگذریم، ادعای «تحمل» دولت و لحظهشماری طیف سیاسی منتسب به این نماینده برای پایان کار دولت، هیچ پیامی جز ناکارآمدی حاکمیت برای مردم به همراه ندارد.ناکارآمدن نشان دادن دولتی که در یک بزنگاه مهم بینالمللی قرار است نقشآفرینی کند و تا شهریور ۱۴۰۰ باید بار اداره کشور را به دوش بکشد؛ ناگفته پیداست پیام تخالف و «خار در گلویی» این نماینده برای خارجیها و گرگهای صحنه جهانی چیست و تا چه میزان مغایر با منافع ملی است.
اما شاید مهمترین و عجیبترین «ایراد نابخشودنی» رئیس جمهوری از نگاه سخنران صحن علنی، خودداری روحانی از حضور در بیمارستانها و از آن مهمتر طرح مساله رفراندوم باشد؛ قضاوت «کنونی» درباره این ایراد و اتهام به رئیس جمهوری را به افکار عمومی و درک آنها از شرایط کرونایی و غیرکرونایی کشور میسپاریم، اما خدمت این نماینده و طیف حامی آنها یادآور میشویم که قضاوت «تاریخ» درباره رئیس جمهوری که دستورالعملهای ستاد ملی مقابله با کرونا را برخلاف برخی شوآفها، رعایت کرد، خواندنی خواهد بود.از آن خواندنیتر و به یادماندنیتر، داوری درباره رئیس جمهوری خواهد بود که خواستار اجرای رفراندوم به عنوان یک اصل مصرح در قانون اساسی بود و از صحن پارلمان وهن و تخریب شد!
البته این نکته را نباید فراموش کرد که تاریخ نشان داده این بومرنگهای توهین، تخریب، هتاکی، حرمتشکنی و… که در این چند ماهه با شدت بیشتری از سوی برخی جریانها و گروهها از تریبونهای مختلف به سوی دولتمردان پرتاب شده، چیزی جز تشویق چنین بیاخلاقیها در جامعه نبوده و دیری نخواهد گذشت که به سمت پرتابکنندگان و حامیان پشت صحنهاش باز خواهد گشت.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰