تکالیف ما، دنیای عرب و مسلمانان مقابل مرتجعین همسو با رژیم صهیونیستی

محمدرصا چمن نژادیان :از آنجایی که پیروزی ملت ایران در انقلاب اسلامی، یک رژیم مستبد اما قدرتمند منطقه ای و مستظهر به حمایت آمریکا وحامی رژیم غاصب اسرائیل را ساقط کرد،و شعار اساسی آن مدنی، اسلامی و ضدیت با سلطه گری و اشغالگری در منطقه و جهان بوده است. که ریشه در تحقق و آرمانها، اعتقادات، باورهای و مطالبات تاریخی مشترک آزادی خواهان، ملل عربی و اسلامی تحقیر شده توسط نظام سلطه، مرتجعین منفعل و رژیم نامشروع اسرائیل داشت.

حکام مرتجع که درآمد فراوان نفت را مانند یک تیولدار برای استمرار حکومتهای قومی و قبیله ای در اختیار داشته و دارند،وبه همین خاطر ملتهای خود را در قبضه ی نامدنی قرار دارند.با رفاه نسبی عمومی، مانور تجملات، خوشگذرانیها، دوری از آرمانهای عربی و اسلامی خود را سلطان مطلق می دادند.و کمترین توجهی را به اوضاع پیرامونی ملی و مذهبی ملت خود، تحقیرات، چرخش معقول یا دمکراتیک قدرت و حکومتها نداشته و ندارند.پیروزی انقلاب اسلامی با اهداف و آرمانهای فوق انگیزه ساز ایجاد مثلث سه گانه ی خرسندی، ناخرسندی و خصم ملل،مستبدان و سلطه ی بین الملی بشرح ذیل شد:

۱- خرسندی ملتهای آزادیخواه، مسلمانان، برادران عرب،جبهه ی ضد تبعیض نژادی و اسرائیل.

۲-ناخرسندی حکام مستبد، رژیمهای غیر دمکراتیک و وابستگان همسو با سلطه گران و رژیم صهیونیستی.

۳-خصم نظام سلطه بخاطر از دست دادن یک رژیم با موقعیت فوق العاده راهبردی در تامین منافع، انرژی و استراتژیک در ثبات منطقه ای همسو بامولود نامشروعش یعنی اسرائیل.

مخلص کلام ضمن اینکه کمی تدبیر، تجربه و مدیریت در امور با نگاه به منافع ملی، روابط بین الملل و تحکیم مناسبات درونی جای بحث در فرآیندهای نظام نوپای اسلامی در ایران دارد.امابا همه ی ایرادات و مرور تاریخ چهل و یک ساله حوادث و اتفاقات داخلی و بیرونی با مستندات میدانی و عینی مشاهده می شود.که با شعله ور شدن هر نوع خصم توسط نظام سلطه در قالب توطئه های داخلی مثل کودتا، بحرانهای سیاسی، قومیتی و برانگیختن اختلافات منطقه ای مانند جنگ توسط صدام حسین باعقده های ناسیونالیستی و جاه طلبانه حتی علیه کشورهای عرب و نظام نوپای اسلامی و ملت ایران که حامی آرمانهای اسلامی و عربی بوده است.

همواره تعدادی از سلاطین مستبد عربی بدون پنهانکاری در کنار متخاصمین منطقه ای، بین المللی و دشمنان ملت ایران با دادن هزاران میلیارد دلار، امکانات لجستکی، نیروی انسانی و حمایت سیاسی منطقه ای و بین المللی تمام قد علیه ایرانیان و نظام نوپای اسلامی بوده اند.و از هرفرصتی برای ابراز کینه ورزی نسبت به ملت ایران و آرمانهای انقلاب اسلامی که در حمایت از ملتهای آزادیخواه، مسلمانان و عرب بودند، کوتاهی نمی کردند.گر چه منافع ملی و مردم ما در پای آنان به تنهایی ریخته می شد.

حال این نگاه خصمانه و خشمناک نظام سلطه و حکام مرتجع، نقاب از چهره ی مزورانه و واقعی خود برداشته است. باحمایت از ترامپ در رسمیت بخشیدن به روابط رسمی با اسرائیل غاصب خیانت به آرمانهای ملتهای مسلمانان، ناسیونالیزم عربی و آزادیخواهان جهانی برملاتر شده است.که تکلیف ملت، دولتمردان ایران، ملتهای مسلمان و عرب را به وضوح روشن تر نموده است. بنابراین:

اولاً:نظام اسلامی ایران ،ملتهای مسلمان و عربی آزادیخواه منطقه در برابر هر گونه تهدید و دادن پایگاه به رژیم صهیونیستی که در پی احیای تفکر نیل تا فرات اما معکوس شده توسط مهندسی فرزندان دلیر ایرانی و عربی در جبهه ی مقاومت می باشد.تکالیفی فوری دارند،تا در برابر رژیم‌ غاصب و مرتجع وظایف خود را باز تعریف وعملیاتی نمایند.

ثانیاً:در صورت صداقت ،وجود تعلق خاطر و اعتقاد به آرمانهای ملی، مذهبی و فلسطینی حجت بر تمامی ملتهای آزادیخواه، عرب و مسلمان تمام شده است،و باید محکومیتها از لفظ به قیام همگانی تا سرنگونی رژیم‌های متخلف تبدیل یا معاهدات به رفراندوم ملتهاگذاشته شود.

ثالثاً:ملت ایران و نظام اسلامی با قاطعیت و فراهم کردن شرایط همگرایی ملی و توجیه بین المللی با همراه نمودن ملتهای مسلمان و عرب ابتداء اتمام حجت بر حذف معاهدات خیانتکارانه و تهدیدات امنیت ملی توسط رژیم غاصب و حکام متخلف نماید.

و در صورت اصرار بر تهدیدات سرزمینی و منافع ملی باید پروتکلهای بین المللی‌، تاریخی و مرزی که در شرایط خاص توسط استعمارگران و خائنانه ی رژیم قبل ما تحمیل شده اند، یک جانبه ملغی اعلام نماید.و ادعاهای سرزمینی و پا برجا بر اساس مستندات تاریخی و مذاکرات مجالس معاصر نزد ایرانیان را برای استحکام امنیت ملی خواهان استرداد و اقدام عملی نمایند.