دندان های مصنوعی پدربزرگ

دکتر فاضل خمیسی: خیلی سال میگذرد که مهمانی در منزلمان بیتوته نکرده، اما یه عالمه تشک و پتو به بهانه مهمان تلنبار کرده ایم، سالهاست که تلویزیون رنگی با صفحه ی تخت داریم اما هنوز از تلویزیون سیاه و سفید کانالی توشیبا دل نکنده و کلی فضا اشغال کرده ، نه استفاده ای از آن […]

دکتر فاضل خمیسی: خیلی سال میگذرد که مهمانی در منزلمان بیتوته نکرده، اما یه عالمه تشک و پتو به بهانه مهمان تلنبار کرده ایم، سالهاست که تلویزیون رنگی با صفحه ی تخت داریم اما هنوز از تلویزیون سیاه و سفید کانالی توشیبا دل نکنده و کلی فضا اشغال کرده ، نه استفاده ای از آن داریم نه دلمان میآید آنرا دور اندازیم، کشوهای کابینت آشپزخانه از سنگینی قاشق و چنگال و کاردو چاقوی میوه خوری کج و معوج شده اند در صورتیکه در بهترین و بدترین شرایط به کمتر از یک ، دهمشان نیاز داریم.

کتابهای مطالعه شده و نشده را طوری در منزل جاسازی میکنیم که بجای خانه ، کتابخانه را تداعی میکند ، انگار قرار نیست لحظه ای به اطراف و افکارمان متمرکز شویم ، تازه یکی از دغدغه هایمان اینست که «دندان های مصنوعی» پدربزرگ مرحوممان که ارث به ما رسیده بعنوان «دکور» استفاده کنیم یا در چمدان دپو کنیم!

خلاصه اطرافمان را آنقدر شلوغ کرده ، که از «تمرکز» و «آرامش» افتاده ایم .هر کس که یک گوشی هوشمند را بدست میگیرد باید «استیو جابز» موسس شرکت عظیم «اپل» رابشناسد ، کسی که در ۲۱ سالگی اقدام به تولید نوآوریهای تکنولوژی و تاسیس شرکت اپل نموده و در دوره ی کوتاه زندگی از ثروتمندترین و معروفترین افرادعصر حاضر بشمار و گفته میشد دارایی و درآمدش به اندازه چند کشور است!!

همین آقای جابز در عین مشهوریت مثبت گرایانه و ابر ثروتمند بودن نه تنها زندگی اطرافش ساده و خالی از پیچیدگی است و این سادگی حتی در پوشش ظاهریش نمایان بود بلکه براساس عکس مشهوری که از او در خانه اش منتشر شده ، او را در حالی نشان میدهد که چهار زانو روی تشکچه ای نشسته ، چند کاغذ اطرافش و یک چراغ آباژور، یک سیستم صوتی و عکسی کوچک از «انیشتین» تنها اشیایی بودند که در اتاق جابز میلیادر دیده میشد ، انگار این مغز متفکر تکنولوژی آه در بساط ندارد ! نه خبری از مبل های سلطنتی بود نه نشانی از تابلو فرش های آنچنانی…در عصر تکنولوژی که تمامی کاست ها ی سنگین و جاگیر را در یک حافظه به اندازه یک بند انگشت جا میدهد نه تنهادیگر اجازه ی شلوغ بودن و جمع آوری خرت و پرت را نمی دهد بلکه شلوغی و ازدحام کالا های غیر ضرور را بعنوان یک رفتار فرهنگی رسوب شده و حتی اختلال شخصیتی مورد اعتراض قرار میدهد.

حالا دیگر مرتب کردن فقط معنای چیدمان را نمیدهد بلکه این مرتب کردن با «حذف» اشیاء اضافی در همه نمادهای آن سروکار دارد. اشیاء فقط برا رفع نیاز و ضرورت تعریف و باید باعث شادمانی شوند.حمل دو گوشی هوشمند و ساده و پاور( باطری ذخیره) و سیم رابط و هندزفری و کلی متعلقات دیگر را میتوان فقط درجامعه ای جست که همیشه نگران است و نمیتواند تمرکزی بر محیط اطرافش داشته باشد!!

امروز دیگر تلنبار کردن اشیاء و یا حتی افکاری که آرامش و سادگی و تمرکز را از انسان‌ها بگیرد یک «نافرهیختگی» محسوب شده و یک رفتار ضدفرهنگی متمدنانه است ، جالب است که گفته شود آنهایی که فهم عمیق تری از زندگی دارند از زندگی ساده تر و خلوت تری برخوردارند …