فضائل و مکارم اخلاق امام سجاد (ع)

آیت‌الله ابراهیم امینی : در دوازدهم محرم سال ۹۴ بنابر قول مشهور و یا روز ۲۵ محرم سال ۹۵ هجری قمری بنا بر روایتی دیگر، امام زین‌العابدین علیه‌السلام در سن ۵۷ سالگى با زهرى که مروانیان به آن حضرت دادند به شهادت رسیدند. بر مبنای قول دوم، امروز بیست و پنجم محرم سالروز شهادت این […]

آیت‌الله ابراهیم امینی : در دوازدهم محرم سال ۹۴ بنابر قول مشهور و یا روز ۲۵ محرم سال ۹۵ هجری قمری بنا بر روایتی دیگر، امام زین‌العابدین علیه‌السلام در سن ۵۷ سالگى با زهرى که مروانیان به آن حضرت دادند به شهادت رسیدند. بر مبنای قول دوم، امروز بیست و پنجم محرم سالروز شهادت این امام همام علیه‌السلام است. به همین مناسبت گزیده‌ای از بیانات مرحوم آیت‌الله ابراهیم امینی از اساتید اخلاقی حوزه را درباره فضایل و مکارم اخلاق امام سجاد(ع) انتخاب کرده‌ایم که تقدیم خوانندگان گرامی روزنامه می‌شود.

عبادت و شب‌زنده‌داری

علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام بزرگ‌ترین و شریف‌ترین مردم زمان خود بود، به طوری که او را زینت عبادت‌کنندگان می‌دانستند. بعد از علی‌ابن‌ابی‌طالب علیه‌السلام، علی‌بن‌الحسین عابدترین مردم زمان بود، به‌گونه‌ای که زین‌العابدین لقب یافت. امام صادق علیه‌السلام درباره آن حضرت فرمود: «هنگامى‏‌ که وقت نماز فرا مى‏‌رسید، بدنش مى‏‌لرزید، رنگش زرد مى‏‌شد، همانند نهال درخت خرما به لرزه مى‏‌افتاد». امام باقر علیه‌السلام نیز فرمود: «وقتى‏‌ پدرم به نماز مى‏‌ایستاد، مانند ساقه درختى‏‌ بود که از جاى‏‌ خود حرکت نمى‏‌کند». ابوحمزه ثمالی می‌گوید: علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام را دیدم که درحال نماز، عبا از شانه‌اش افتاد، ولی آن را درست نکرد تا این که از نماز فارغ شد. جریان را از خودش سؤال کردم. فرمود: «آیا مى‏‌دانى‏‌ در برابر چه شخصى‏‌ ایستاده بودم؟ همانا که نماز انسان قبول نمى‏‌شود مگر به مقدارى‏‌ که قلبش به سوى‏‌ خدا توجّه دارد.». هنگامی که برای خواندن نماز برمی‌خاست رنگش تغییر می‌کرد، بدنش می‌لرزید، حالش دگرگون می‌شد. گاهی که از علّت این تغییر حال سؤال می‌کردند، می‌فرمود: «مى‏‌خواهم در مقابل معبود بزرگى‏‌ بایستم».

احسان به مستمندان

امام محمّد باقر علیه‌السلام فرمود: «پدرم، دو مرتبه، همه اموال خود را دو نیمه کرد و نصف آن را بین فقرا تقسیم نمود.» عمر بن دینار می‌گوید: زید بن اسامه به هنگام مرگ گریه می‌کرد. علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام که حاضر بود، علّت گریه‌اش را جویا شد. عرض کرد: «مبلغ پانزده هزار دینار بدهکارم و نمى‏‌توانم آن را بپردازم. مى‏‌ترسم بمیرم و زیر دین بمانم.». امام سجاد علیه‌السلام فرمود: «ناراحت نباش؛ من دین تو را بر عهده مى‏‌گیرم و مى‏‌پردازم.» امام محمّد باقر علیه‌السلام فرمود: پدرم در شب‌های تاریک، همیانی را بر دوش می‌گرفت که از کیسه‌های دینار و درهم و غذا پر بود. دَرِ خانه مستمندان را می‌زد و درهم و دینار و طعام را بین آنان تقسیم می‌کرد درحالی که صورتش را پوشیده بود تا شناخته نشود. بعد از رحلت آن جناب، فقرا فهمیدند که آن مرد ناشناس، علی‌بن‌الحسین بوده است. زُهری گفته است: در یک شب سرد بارانی، علی‌بن‌الحسین را دیدم درحالی که مقداری آرد بر دوش گرفته، می‌رفت. عرض کردم: «یا ابن رسول‏الله! چه بر دوش دارى‏‌؟». فرمود: «قصد سفر دارم. زاد خود را به جاى‏‌ امنى‏‌ حمل مى‏‌کنم». عرض کردم: «اجازه بدهید غلام من شما را در حمل بار کمک کند.». حضرت اجازه نداد. عرض کردم: «اجازه بدهید، خودم شما را کمک کنم.». فرمود: «خودم باید بار را حمل کنم و به مقصد برسانم. تو را به خدا سوگند برو دنبال کارت و مرا رها کن». بعد از چند روز امام را دیدم که هنوز به سفر نرفته است. عرض کردم: «یاابن رسول‏الله! هنوز به سفر نرفته‏اید؟!». فرمود: «اى‏‌ زهرى‏‌! آن سفر، چنان نبود که تو پنداشتى‏‌، بلکه سفر آخرت بود که خودم را براى‏‌ آن آماده مى‏‌سازم. آمادگى‏‌ براى‏‌ مرگ به دو چیز است. اجتناب از حرام و صرف اموال در کار خیر.» هنگامی که مدینه مورد تجاوز سپاه یزید واقع شد، علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام چهار صد خانوار را تحت تکفل خود قرار داد تا زمانی که لشکر مُسْلم بن عقبه مدینه را ترک کرد.

تواضع ، فروتنی و عفو و احسان

علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام درحالی‌که بر حیوان سواری خود سوار بود، بر جمعی از جذامیان عبور کرد که درحال صرف غذا بودند. آن حضرت را به تناول غذا دعوت کردند. فرمود: «روزه‌دار هستم وگرنه دعوت شما را مى‏‌پذیرفتم.». وقتی به منزل رسید، دستور داد برای آنان غذای خوبی فراهم ساختند. سپس آنان را به میهمانی دعوت کرد و با هم غذا خوردند.

به هنگام خشم

یکی از اصحاب امام سجّاد علیه‌السلام روایت می‌کند که فردی از خویشان امام، در حضور جمعی از اصحاب، به آن حضرت شدیداً دشنام داد و بدگویی کرد، ولی آن جناب جوابش را نداد. بعد از چندی به اصحاب فرمود: «دشنام‌های آن مرد را شنیدید. اکنون می‌خواهم بروم جوابش را بدهم. اگر شما می‌خواهید همراهم باشید.» با آن حضرت به سوی منزل آن شخص حرکت کردیم. شنیدیم که در بین راه، این آیه را زمزمه می‌کرد: «والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس والله یحبّ المحسنین». وقتی به منزل آن مرد رسیدیم، از منزل خارج شد درحالی که آماده نزاع و حمله بود؛ زیرا، چنین می‌پنداشت که علی‌بن‌الحسین آمده تا جسارت‌های او را تلافی کند. در این حال امام سجّاد علیه‌السلام به او فرمود: «برادر! تو درباره من چنین و چنان گفتى‏‌. اگر آن‏چه گفتى‏‌، درست باشد، من توبه مى‏‌کنم، و اگر دروغ باشد، خدا گناهان تو را ببخشد». آن مرد از گفتار خود پشیمان شد. پیشانی آن حضرت را بوسید و عرض کرد: «من چیزهایى‏‌ را گفتم که در شما نبود و خودم به آن‏ها سزاوارترم.»

دعا و نیایش

برای شناخت بهتر امام سجّاد علیه‌السلام لازم است دعاهای مأثور از آن حضرت مورد مطالعه و دقّت قرار گیرند. دعا را نباید امری ساده و تنها در حدّ خواسته‌های یک بنده از خدای متعال دانست. چنان که از آیات و احادیث استفاده می‌شود، دعا، نوعی عبادت، بلکه از بهترین عبادت‌ها و موجب تکامل نفس و تقرّب الی‌الله است. روح انسان درحال دعا از جهان مادّه و مادّیات پرواز می‌کند و با پروردگار جهان ارتباط برقرار می‌سازد، به ضعف و فقر خود اعتراف می‌کند، به غنی علی الاطلاق پناه می‌برد و از او استمداد می‌جوید و عبادت جز همین معنا چیزی نیست. به همین جهت، چنان که در احادیث آمده و کتب سیره نیز آن را تأیید می‌کنند، پیامبر اکرم و ائمه معصوم علیهم‌السلام اهل دعا و مناجات بودند و بسیار دعا می‌کردند. در همه حال به خدا توجّه داشتند و همواره از او استمداد می‌جستند. در این میان، پیامبر اسلام و علی‌ابن‌ابی‌طالب و علی‌بن‌الحسین، صلوات‌الله علیهم اجمعین، در کثرت دعا از شهرت بیش‌تری برخوردارند. کتب حدیث و ادعیه، از دعاهای این سه بزرگوار پر است. دعاهای مأثور از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در یک مجلد بزرگ گردآوری شده و به نام الصحیفه النبوّیه انتشار یافته است. دعاهای مأثور از علی‌ابن‌ابی‌طالب علیه‌السلام در کتاب بزرگ دیگری به نام الصحیفه‌العلوّیه ثبت و منتشر شده است. در مورد علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام نیز کتاب الصحیفه‌السجادیه شهرت دارد. این صحیفه، آن‌قدر مهم و با ارزش بوده که زبور آل محمّد نامیده شده است. از مطالعه دقیق آن دعاها، می‌توان در توحید و خداشناسی، صفات ثبوتیه و سلبیه، معاد و جهان آخرت، کیفیت عبادت و پرستش خدای متعال، کیفیت دعا و مناجات و راز و نیاز با پروردگار جهان، کیفیت سیر و سلوک و تقرب الی‌الله، مکارم اخلاق و صفات رذیله، نیازهای واقعی انسان در دنیا و آخرت، روابط صحیح انسان‌ها و حسن معاشرت، حقوق و وظایف انسان‌ها نسبت به هم،… بهترین درس‌ها را فرا گرفت. دعاهای آن حضرت بسیار غنی و شگفت‌انگیز است. یک بشر عادی هرگز نمی‌تواند چنین دعاهایی را انشا کند واین گونه با پروردگار جهان راز و نیاز نماید.

 

 

منبع : الگوهاى فضیلت/ قم/ شفق/ ۱۳۸۲

به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی

انتخاب و ارسال : محمد چوپان