قیچی افتتاح و تریبون سخنرانی را به آن نوجوان تیر خورده غیزانیه بسپارید

هادی خوش سیما :سوم خرداد تصویر نوجوان خوزستانی به سوژه اول رسانه های جهان تبدیل شد: تصویر نوجوانی که تیر خورده و پای راستش را با چفیه بسته و در میان جمع معترض غیزانیه نشسته است. یک تصویر بود و هزار برداشت: گاه مغرضانه و با نیت تفرقه و گاهی نیز دلسوزانه با هدف رفع […]

هادی خوش سیما :سوم خرداد تصویر نوجوان خوزستانی به سوژه اول رسانه های جهان تبدیل شد: تصویر نوجوانی که تیر خورده و پای راستش را با چفیه بسته و در میان جمع معترض غیزانیه نشسته است. یک تصویر بود و هزار برداشت: گاه مغرضانه و با نیت تفرقه و گاهی نیز دلسوزانه با هدف رفع محرومیت.توجه رسانه ها بر آن پسر به زخم نشسته در میانه ی خیابان داغ، جلب بود اما این همسایه ی تشنه کارون، فارغ از نگاه ها، دیدگانش به یک چیز خیره مانده بود: تشنگی در همسایگی کارون.

اعتراض غیزانیه، فریادی نه از جنس آشوب، بلکه واگویه نجیبانه مردمی رها شده در محرومیت بود. این را می شود از آزرمِ چشم های بر زمین مانده نوجوان تیر خورده در دیدار امام جمعه اهواز فهمید. این را می توان از حجب ِکلام پدرش خواند که می گفت: “می دانیم مشکلات زیاد است و توقع نداریم که همگی رفع شود.”

غیظ غیزانیه پنج سال پس از یک وعده. اندکی انصاف داشته باشیم: واکنش مان در عهدشکنی دیگری چگونه است؟ آن هم برای حیاتی ترین نیاز بشر ؟ جز خشم و حتا عنان از دست دادن؟ حق بدهیم به آشفته شدن مردمی محروم در بهشتِ نفتی که وفا ندیدند و جهنمی برایشان شد.هر چند در فریاد عطش غیزانیه تیری شلیک شد اما به جای انگ و برچسب، فرمانده انتظامی اهواز زبان به گلایه و نقدِ مسئولین کمکار گشود و به جای نمک بر زخم، دست نوازش گر امام جمعه اهواز بر سر آن نوجوان، مرهمی شد بر زخم اعتراض و پایان یک التهاب.

حال که پس از سال ها رنج تشنگی، به گفته مسئولین قرار است طرح آبرسانی به غیزانیه در چند روز آینده به بهره برداری برسد، باید به جای ژست وزیر و وکیل در مقابل دوربین ها و حرف های تکراری، قیچی افتتاح و تریبون ِ سخنرانی در اختیار آن نوجوان و مردم رنج کشیده قرار بگیرد؛ این عین مردمداری و مصداق عذرخواهی مسئولین و دلسرد کردن مغرضان است. کسی از این کار هراسی به دل راه ندهند. این مردم مدافعان انقلاب و حافظان امین خاک ایران هستند/ عصرایران