نفت و همسایه…..!

من که نبودم ! اما میگن وقتی نفت در خوزستان کشف شد و لوله های انتقال آن مثل مارهای در هم تنیده ، از کنار هر شهر و شهرک و روستایی عبور میکرد نه تنها آبادانی را به ارمغان نیاورد بلکه مشکلات معیشتی و زندگی مردم را بیشتر کرد ،نفت آلودگی هوا آورد ، دور […]

من که نبودم ! اما میگن وقتی نفت در خوزستان کشف شد و لوله های انتقال آن مثل مارهای در هم تنیده ، از کنار هر شهر و شهرک و روستایی عبور میکرد نه تنها آبادانی را به ارمغان نیاورد بلکه مشکلات معیشتی و زندگی مردم را بیشتر کرد ،نفت آلودگی هوا آورد ، دور زمین‌ها را نرده کشید ، بافت فرهنگی و جمعیتی و در نهایت هویت و چیستی جوامع بومی را تغییر داد و بدلیل وضعیت پرداخت حقوق های نجومی به کارکنان رسمی اش که غالباً غیر بومی بودند موجب ایجاد یک بازار تورمی کاذب شد که فشارش بر گُرده ی عموم مردم مناطق نفت خیز بود ، تازه با خط کشی و منطقه بندی مناطق مسکونی مرتبط با نفتی ها و دیگر اقشار موجب یک شکاف بزرگ طبقاتی شد، آری نفت برای سرزمینم ثروت نبود.

از مدارس نفتی، رستوران نفتی، بیمارستان نفتی، باشگاه و استخرهای نفتی سهمی عاید مردم عادی نشد و گویا سهم مردم از این نعمت خدادادی فقط گرانی بود و آلودگی آب و هوا و ممنوعیت تردد در خیلی از زمین ها!!نفتی که باید موجب سرخوشی شود تبدیل به تنگی نفس و سرفه و سرطان شد، و پولهایی که ماحصل نفت بودند بجای اینکه موجب عمران و رونق شهر و روستاها شود ، یکی از عوامل تورم و فخرفروشی و فاصله اجتماعی گشت .گویا ، نعمت به خوزستان نیامده است !

و اما نعمت همسایگی:قرار گرفتن در جوار کشوری با ویژگیهای فرهنگی و دینی مشابه که در مرحله بازسازی ناشی از جنگ است معمولاً برای استان‌های همجوار بهترین فرصت ارتقاء از نظر بازرگانی ، اشتغال و افزایش سرانه درآمد محلی بشمار میآید ، اما همه این عوامل به یک موضوع مرتبط است و آن اینست که چگونه از منابع و فرصت ها در جهت خدمات اجتماعی و رفاهی استفاده کرد و به بهینه ترین روش‌ها آنها را مدیریت کرد.

مدیریتی که از فرصت ها استفاده و جلوتر از اتفاقات باشد ، مدیریتی که عوامل آن استراتژیست بوده و از هوش مالی و برنامه ریزی اثربخشی برخوردار باشند.عراق ۲۰۱۹ با فروش قریب چهار میلیون بشکه نفت و جمعیتی بسیارکمتر از نصف جمعیت کشورمان و با زیر ساخت های عمرانی آسیب دیده در حال تبدیل شدن به پرجذبه ترین بازار منطقه برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی شده است ، از سویی دیگر حاکمیت عراق برای افزایش رضایتمندی عمومی و بهر دلیل دیگر اقدام به تزریق پول در قالب افزایش حقوق و دستمزد و سایر موارد نموده که در این راستا باعث افزایش قدرت خرید مردمش شده است . بطوریکه حقوق بگیران و کاسبان عراقی با واحد پولی دلار ، درآمد خویش را محاسبه میکنند.

همجواری خصوصاً شهرهای خرمشهر و آبادان و تردد راحت و آسان شهروندان عراقی به خوزستان و با توجه به ارزش پول ملی کشورمان موجب شده، شهروندان برخی از شهرهای عراق حتی خرید روزانه و هفتگی اشان را از بازارهای این دو شهر و سایر شهرها نموده که در ظاهر این موضوع باعث رونق بازار میشود اما بدلیل عدم داشتن برنامه و استراتژی جهت حمایت از مصرف کنندگان داخلی و رابطه مند بودن تعیین قیمت بین عرضه و تقاضا، نه تنها شاهد نوعی تورم قیمت در برخی اقلام بوده بلکه محصولات باکیفیت بیشتر نصیب قیمت های بالاتر میشوند که طبعاً قدرت خرید یک فرد عراقی در بازار از یک شهروند داخلی بسیار بیشتر است! این موضوع تا آنجا پیش می‌رود که قیمت کالاهای ضروری در استان خوزستان حتی از پایتخت فراتر باشد ، بعنوان مثال؛وقتی قیمت های بلیت هواپیما شناور تعیین میگردد ،بدلیل وفور مسافران عراقی که در برخی اوقات تا هشتاد درصد صندلی های یک پرواز را نصیب خود میکنند شاهد افزایش بلیت ها در فرودگاههای استان حتی سه تا چهار برابری قیمت واقعی آنها بوده و این این رها شدگی باعث میگردد که یک کارگر نانوای عراقی به راحتی بتواند با قیمت هفتصد تا یک میلیون تومانی بلیت اهواز – مشهد کنار آید ، اما یک استاد تمام وقت دانشگاه اهوازی یا آبادانی برای زیارت امام رضا (ع) در تعطیلات تابستانی اش ، انتخابی بجز اتوبوس ندارد!!

خدمات در بیمارستان‌های خصوصی و سایر بخش های خدماتی وضعیتی بهتر از تهیه بلیت پرواز نداشته و بدلیل وفور مراجعان عراقی و دریافت حداکثر تعرفه ها ، اشتیاقی برای خدمات به مردم بومی خویش ندارند، زیرا هدف اولی در بخش های خصوصی کسب منفعت است ، و طبعاً از کسانی که پول بیشتری میدهند استقبال بهتری میشود! و با توجه به قدرت پایین خرید ، مردم محلی ، شهروند درجه دو بشمار میآیند.

پایان بخش مطلب اینست که در خوزستان و بلااخص شهرهای جنوبی آن ، بدلیل عدم وجود برنامه در خدمات رسانی به عامه و استفاده از پتانسیل ویژگیهای خدادادی نه تنها این نعمت و فرصت ها بصورت بهینه مورد استفاده قرار نمیگیرند بلکه آنها تبدیل به تهدید و ناهنجاریهای محیط زیستی و معیشتی میگردند .هزینه کرد سهم مراکز صنعتی و نفتی در رونق عمرانی استان بخصوص در مناطق کمتر توسعه یافته و آزاد شدن نظامند و قانونمند مراکز رفاهی و تفریحی مراکز صنعتی ، تعیین سهمیه بلیت پرواز با قیمت مناسب برای شهروندان داخلی و تنظیم قیمت براساس قیمت نسبی استاندارد بین المللی برای اتباع خارجی ، مدیریت بازار و تزریق نوعی یارانه (سوبسید) از محل اخذ مالیات بر فروش فروشگاهها جهت کنترل بازار و راه اندازی بازارچه های محلی ، و داشتن یک برنامه ی توسعه ای کوتاه و بلند مدت و نیز استفاده از مشاوران مطلع و متخصص اقتصادی در راستای استفاده از صنعت توریسم که باعث رونق اقتصادی گردد میتواند نه تنها آسیب ها را کمتر بلکه آنها را تبدیل به فرصت کرده و خوزستانیها از نفت و همسایه در جهت آبادانی استانشان بهره مند گردند.

فاضل خمیسی