فرق خروس گلپری با خروس گل عنبر
محمد شریفی :خروس گلپری سنگین بود و با وقار، هیچ وقت بانگ بد مجال سرنداد، اما خروس گل عنبر نصف شب بیدار باش می داد و تا سپیده صبح گلو پاره می کرد ،قار وقیر می کرد و رگ گردن باد می داد. خروس گلپری همینکه آسمان ظله می زد، قبل از آنکه چشم مردم […]
محمد شریفی :خروس گلپری سنگین بود و با وقار، هیچ وقت بانگ بد مجال سرنداد، اما خروس گل عنبر نصف شب بیدار باش می داد و تا سپیده صبح گلو پاره می کرد ،قار وقیر می کرد و رگ گردن باد می داد.
خروس گلپری همینکه آسمان ظله می زد، قبل از آنکه چشم مردم آبادی گرم بشه،بال هایش را تکان می داد و با وقار چرخی می زد ، بعد چشمهایش را باز میکرد و یه قیرِ یواش و آرام سر میداد و بر میگشت توی لونه اش. پشت بندش قار و قیر خروس گل عنبر بود که تمام آبادی را روی سرش می گذاشت…. براتعلی هوار می زد ، گل عنبر خیر نبینی با این خروست که جز بانگ بدمجال هیچ هنری نداره،خالو غفار می گفت:
گلعنبر خیر نبینی وا خروست
بیفته رِشک و شِش وُر مینِ پوست
الهی دائما چو مِن سرت بو
یه گَی میره ت زَنِّت ، گاهی عروست
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰