گفتگوی چالشی با پروین رضایی فعال مدنی در امور زنان و اجتماع

با توجه به حضورِ مؤثر و پررنگِ هیأت مؤسسِ تشکلِ ندای عدالت خوزستان بویژه طیِ انتخاباتِ دور یازدهم مجلس شورای اسلامی و بازتابِ مثبت و چشمگیرِ آن در بینِ نخبگان، افکارِ عمومی و محافلِ سیاسیِ جامعه بر آن شدیم که مصاحبه ی کوتاهی با دکتر پروین رضایی، سخنگوی تشکلِ ندای عدالت و از فعالین مدنیِ […]

با توجه به حضورِ مؤثر و پررنگِ هیأت مؤسسِ تشکلِ ندای عدالت خوزستان بویژه طیِ انتخاباتِ دور یازدهم مجلس شورای اسلامی و بازتابِ مثبت و چشمگیرِ آن در بینِ نخبگان، افکارِ عمومی و محافلِ سیاسیِ جامعه بر آن شدیم که مصاحبه ی کوتاهی با دکتر پروین رضایی، سخنگوی تشکلِ ندای عدالت و از فعالین مدنیِ استان خوزستان داشته باشیم.

 سئوال: ممکن است توضیح دهید که در سالِ گذشته هیأت مؤسسِ تشکل ندای عدالت خوزستان بر اساسِ چه احساسِ نیازی، راه اندازیِ چنین تشکلی را ضروری تشخیص داد؟

 پاسخ: با توجه به اینکه افزایشِ بیعدالتی، تهدیدی با پیامدهایِ مخرب برایِ رشد و بالندگیِ همه ی جوامعِ انسانی محسوب میشود، لذا عده ای از فعالانِ مدنی و افرادی عدالتجو، با روحیه ای انسان دوستانه و دادخواهانه، با اهدافِ عدالت محوری، مردم مداری و توسعه یِ همه جانبه ی استانِ خوزستان، بانیِ راه اندازیِ چنین تشکلی شدند و سعی کردند که با توجه به گسترشِ بیعدالتی در ابعادِ مختلف در سطحِ استان، در زمره ی پیشگامانِ مطالبه گری و مبارزه با بیعدالتی در جامعه باشند. با این باور که از این طریق، از سویی عدمِ مسئولیت پذیری، پاسخ گریزی و عدمِ شفافیتِ برخی مدیرانِ غیر شایسته یِ استان را به چالش کشیده و از سویِ دیگر، در راستایِ شناسایی، معرفی و تقدیر از مدیرانِ عدالت محور و با کارنامه یِ عملکردیِ درخشان نیز گام بردارند. لازم به ذکر است که تشکل برای بسطِ عدالتِ اجتماعی و رسیدن به اهدافِ فوق، موضوعاتی مانندِ مبارزه با تبعیضهایِ ساختارمند، فقر، فساد، بیکاری، ابر چالشهایِ اقتصادی و محیطِ زیستی، مواردِ نقضِ حقوقِ اساسی و ابتدائیِ شهروندان و نیز نابرابریها در فرآیندِ توسعه یافتگیِ مناطقِ مختلفِ استان را، در دستورِ کارِ خود قرار داد.

به بیان دیگر، با توجه به عقب ماندگیِ استانِ زرخیز و غنیِ خوزستان و نیز با توجه به عملکردِ ضعیف و غیر قابلِ دفاعِ بسیاری از مدیرانِ استانی در راستایِ فراهم کردنِ حداقل مکانیزمهایِ لازم جهتِ رشد و پیشرفتِ شایسته و بایسته یِ استان، ضرورت احساس شد که فعالانِ مدنیِ استان با رویکردِ عدالت خواهی (که به خودیِ خود، آرمانی ارزشمند است و در آموزه های دین مبین اسلام نیز جایگاهِ بسیار بالایی دارد)، حرکتِ عدالت طلبانه یِ خود را، با قوت و قدرت در بدنه یِ جامعه تسری دهند. با این هدف که این رویکردِ حق گرایانه، در چارچوب قانون اساسیِ نظامِ ایرانِ اسلامی و به شکلِ مسالمت آمیز و مدنی، در لایه هایِ جامعه تعمیم پیدا کرده و در نهایت، به سمع و نظرِ مسئولینِ استانی و کشوری برسد. باشد که، هیات مؤسسِ تشکل از طریقِ ارائه یِ پیشنهادات و راهکارهایِ کارشناسانه و مشفقانه، در جهتِ ارئه یِ کمکهای فکری و در عین حال عملیاتی به مسئولین، در جهتِ رشد و توسعه یِ استان و کاهش مشکلاتِ آن، قدمهای مؤثری را بردارد.

از طرفی، بدیهی است که تشکلی مانندِ ندای عدالت خوزستان، به عنوانِ اهرمی برایِ اعمالِ فشار از پائین به بالا، از طریقِ تضاربِ آراءِ نخبگان و عمومِ شهروندان، احتمالِ افزایشِ ضریبِ صحتِ سیاست گذاریهایِ راهبردیِ استان را بالاتر برده و سعی دارد که با برقراری پلی ارتباطی بین مردم و مسئولینِ، احتمالِ خطایِ عملکردِ آنان را کاهش دهد.از طرف دیگر، تشکل ندای عدالت خوزستان در یک جمع بندیِ سرانگشتی، در اولین سالِ شروعِ فعالیتِ خود سعی نمود که به عنوانِ یک دیده بانِ پاسدارِ عدالت و شفافیت در سطحِ استان، با استفاده از پتانسیلِ شبکه های ارتباطی در فضایِ مجازی، با صدورِ بیانیه ها، ارائه یِ گزارش هایِ عملکرد، انتشارِ مطالبِ اجتماعی و مدنی با پشتوانه هایِ معتبرِ علمی، به اشتراک گذاشتنِ تصاویر و اخبارِ مربوط به اقدامات و فعالیتهایِ مستمرِ خود و تلاش در راستایِ سنجش و پایشِ سطوحِ فساد، فقر، محرومیت، تبعیض و بیعدالتیِ لجام گسیخته در سطح استان، توجهِ نخبگان و افکارِ عمومی جامعه را به عنوانِ سرمایه هایِ اجتماعیِ ارزشمند، نسبت به خود جلب نموده و در ارتباط با طرح و پیگیریِ معضلات و مشکلاتِ ساری و جاریِ استان، حضوری فعال داشته باشد.

 سئوال: آیا تشکل ندای عدالت خوزستان، تشکلی صرفأ انتخاباتی است؟

 پاسخ: گرچه انتخابات، واژه ای رایج در جوامعِ دموکراتیک بوده و روشِ اصلیِ تعیینِ حاکمان در آنهاست و نیز هر چند که انتخاباتِ حزبی و تشکیلاتی بر انتخاباتِ غیرِ حزبی و غیرِ تشکیلاتی، ارجحیت داشته و از پراکندگیِ آراء جلوگیری نموده و قدرتِ افرادِ منتخب را نیز بالا میبرد؛ ولی هدف از راه اندازیِ تشکلِ ندای عدالتِ خوزستان صرفأ فعالیتهایِ فصلیِ زمانِ انتخاباتِ مختلف نیست.در واقع، از جمله ایراداتی که به برخی تشکلها و نهادهایِ مدنی وارد است این است که اغلبِ این مجموعه ها، قارچ گونه در زمانِ انتخابات سر بر آورده و شروع به فعالیت میکنند؛ ولی پس از اتمامِ انتخابات، فعالیتهایشان در راستایِ پیگیریِ مسائل و مشکلاتِ جامعه یِ هدف، تعطیل میشود. در حالیکه در تشکلِ ندای عدالت خوزستان باورِ ما این است که، شایسته است روحیه ی عدالت طلبی و مطالبه گریِ تشکلها، احزاب و نهادهایِ مدنی، قبل، در حین و بعد از انتخابات نیز با قوت استمرار داشته باشد. لذا فعالیتِ تشکل ندای عدالت خوزستان به فصلِ انتخابات، محدود نمیشود.

سئوال: در صورت امکان، در موردِ شاخصه هایِ فراجناحی و فراقومی بودنِ تشکلِ ندای عدالت خوزستان توضیح دهید؟

 پاسخ: داشتنِ جناح، به معنایِ داشتنِ شاخصهایِ معینِ فکری و فرهنگیِ حاکم بر کنشهایِ فردی و اجتماعیِ دارنده یِ آن است. قطعأ در تشکل ندای عدالت خوزستان، عضوِ جناح یا قومیتِ خاص بودن، یک ضدِ ارزش محسوب نمیشود؛ ولی باورِ ما این است که برخورداریِ هر کدام از بانیانِ مرزهایِ اندیشه ورزیِ تشکل، با هر تفکرِ جناحی یا قومی، نباید راه را برایِ ورودِ افرادی توانمند و شایسته به تشکل، ولی با تفکرِ جناحی یا قومیِ متفاوت، سد کند. پر واضح است که در چنین تشکلی، اصلِ توانمندی و کارآییِ افراد، در کنارِ ارائه یِ برنامه هایِ خلاقانه یِ کارآمد، جهتِ استقرار و تقویتِ هر چه بیشترِ عدالتِ اجتماعی ( آن حلقه ی معمولأ مفقوده در کاخهایِ قدرت)، مبنایِ ورودِ آنها در بدنه ی اصلیِ تشکل خواهد بود.

از سویی، تشکلِ ندایِ عدالت خوزستان بر این باور است که با توجه به قابلیتِ فراقومی و فرا جناحیِ خود میتواند بسیاری از گروههایِ قومی و جناحیِ مختلفِ استان را یکجا در دلِ خود جمع نموده و ادعاهایِ تفرقه افکنانه یِ حاصل از چنین دیدگاههایی را، کم رنگ و یا بی اعتبار نماید. روشن است که بر اساسِ چنین دیدگاهی، مرزهایِ اندیشه ورزیِ فراقومی و فرا جناحیِ تشکل، جایگزینِ مناسبی به جایِ اندیشه ورزی هایِ صرفأ قومی و جناحی و نزاعهایِ بی حاصلِ ناشی از چنین باورهایِ تنش زایی خواهد بود. چرا که مبنایِ فکریِ هیأت مؤسسِ تشکل ندای عدالت خوزستان بر این شالوده است که تنها با تجمیعِ درستِ آراء و تقاضاهایِ منطقی و حق گرایانه ی همه یِ قومیتها و جناحهایِ سیاسیِ موجود میتوان به شکلِ بهتری، به اخذِ تصمیم گیریهایِ صحیح، در راستایِ اداره یِ درستِ امورِ مبتلا بهِ جامعه نائل آمد.

از سویِ دیگر، میتوان با ادغامِ اجتماعیِ پتانسیلهایِ موجود در افرادِ با مرزهایِ فکریِ متفاوت، از بی تفاوتی و انفعالِ سیاسی و اجتماعیِ شهروندان، پیشگیری نموده و زمینه یِ لازم برای تقویتِ وفاقِ ملی و افزایشِ انسجام جامعه را نیز فراهم کرد. البته واضح است که تشکل چنین هدفی را، با نظارتِ دائم بر عملکردِ مسئولینِ استانی و انتقاد و به چالش کشیدنِ مدیرانِ بعضأ بی کفایت و به منظورِ جلوگیری از انحرافِ بیشترِ آن مدیران، از معیارهایِ ارزشی و انسانیِ عدالت جویانه و تأمینِ هر چه بیشترِ منافعِ ملی انجام میدهد.در پایان اینکه، دنیایِ امروز دنیایِ آگاهی و داناییِ ملتهاست و وجودِ نخبگان، دلسوزان و آگاهانِ مدنی در میانِ ملتها، اجازه یِ فردگرائیِ پوشالی و کاذب را به هیچ کدام از مدیرانِ بی کفایت نمیدهد.