شورای روستای ما دست فخریه خانم بود!

وسام شلتوکی : جلساتی هرشب دم درب منزل رئیس شورای روستایمان را چندتا خانم بی سواد تشکیل م یدادند که در راس آن جلسات همسر رئیس شورا بود!!! پیشنهادات زیادی در جلسه ارائه میشد که هرکدام مفید بود برای روستا ،اما در آخر جلسه همه پیشنهادات را رئیس جلسه فخریه خانم منتفی میکردوکلا”اون موضوع انجام […]

وسام شلتوکی : جلساتی هرشب دم درب منزل رئیس شورای روستایمان را چندتا خانم بی سواد تشکیل م یدادند که در راس آن جلسات همسر رئیس شورا بود!!! پیشنهادات زیادی در جلسه ارائه میشد که هرکدام مفید بود برای روستا ،اما در آخر جلسه همه پیشنهادات را رئیس جلسه فخریه خانم منتفی میکردوکلا”اون موضوع انجام نمیشد!!جزاون موضوع واراده خودش که صبح نشده انجام میشد!!! همه خانهما حاضر در جلسه ناراحت برمی گشتند چون می دانستند ، اگر منتفی شد دیگر اعتراضی وارد نیست .

یک شب به بهانه ای در جلسه حاضر شدم وموضوع مهمی را مطرح کردم میخواستم ببینم چقدر این تصمیمات موثرهستند!!؟جلسه برقرار شد موضوع اتوبوس خط واحد را مطرح کردم و چون شنیده بودم این قضیه تصویب شده که در هر روستایی خط واحدی با بودجه مخصوص راه اندازی خواهد شد ،باخودم میگفتم که دیگرفخریه خانم نمیتواند آنرا منتفی یا لغو کند ، موضوع را به رئیس جلسه همسر شورا فخریه خانم وحاضرین جلسه مطرح کردم گفتم که یکی از مزایای آوردن این خط واحد اینکه

۱. فرزندانمان برای رفتنشان به مدرسه راه طولانی را طی نخواهند کرد

۲.همه خانمها روستایمان برای خرید مایحتاجشون پیاده راه طولانی را نخواهد رفت ودر چند مسیر متوقف و میتواند به امور دیگر هم بپردازند

۳.همچنین هزینه های رفت وبرگشت بسیار کم وامنیت بیشتری راخواهیم داشت !

همسر رئیس شورا نگاهی تمسخرآور بمن کردو گفت این قضیه ازنظرمن منتفی است و نیازی به خط واحد نیست گفتم این برای تمام روستاها قابل اجرا خواهد شد گفت برای روستای ما نخواهدبود !!!من تصمیم گیرنده هستم چون من همسر رئیس شورا هستم رئیس شورا بدون اذن من نمیتواند به هیچ کاری عمل کند!!! این را با اقتدار میگفت من باصدای لرزان گفتم این که شخصی نیست وعام روستاست ،گفت در منزل من چیزی عام نیست !!!رئیس شورا هرروز تمام مشکلات وکاراهای مهمش را بامن درمیان میگذارد ونظر من را میخواهد!!! بیهوده تلاش نکنید !!!

خط واحد را هیچگاه ازمن انتظار نداشته باشید مدارس فرزندانتان و رفت وبرگشت آسان خودرا باخودتان حل کنید !!به من ربطی نداره چون من موافقت نمیکنم !!! بعداز جلسه وتصمیم نهایی همه به خانه های خودشان برگشتند من درراه به همه امیدواری میدادم که خط واحد میاید نگران نباشند ، چند روز بعد از طریق خود رئیس شورا بکلی قضیه ی خط واحد که مردم مطرح کردند وپیگیری میکردند منتفی شد وپیگیری نشد !!!

بعد از دوماه از جلسه فخریه خانم در روستاهای دیگر خط واحدهایی راه اندازی شد ومردم استفاده کردند وهمه جشن شادی افتتاحیه خط واحد را گرفتند، جز روستای ما !! از آن پس فهمیدم مشکلات روستایمان را جز فخریه خانم بیسواد نمیتواند کسی حل کند او تصمیم گیرنده روستایمان بود وهست !!! قضیه ی اینروزای ماهم اینطوری داره حل وفصل میشه!!! تصمیمات و مشکلات شهرواستان دست خود مسئولان بی تدبیر وبی لیاقت حل نمیشه و کسانی همانند فخریه خانمها (واسطه های ذینفع ،فرصت طلب ) درجلسات خصوصی که هیچگاه بخاطر منافع مردم نبوده را تشکیل میدهند وتصمیم میگیرند که هرگز اتفاق خوب رخ نخواهد افتاد!