لایحه های صورتی

فاطمه سواری : امنیت از جمله مفاهیم پیچیده ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست و پیش از آن که قابل تعریف باشد، پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجود آید که برای ادامه زندگیِ بدون دغدغه، […]

فاطمه سواری : امنیت از جمله مفاهیم پیچیده ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست و پیش از آن که قابل تعریف باشد، پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجود آید که برای ادامه زندگیِ بدون دغدغه، امنیت لازم است.

امنیت از نیازها و انگیزه های اساسی انسان به شمار می رود، به طوری که با زوال آن آرامش خاطر انسان از بین می رود و تشویش، اضطراب و ناآرامی جای آن را می گیرد. مرتفع شدن بسیاری از نیازهای آدمی در گرو تأمین امنیت است. به طوری که آبراهام مازلو نیز در سلسله مراتب نیازها، احساس امنیت را بلافاصله پس از ارضای نیازهای اولیه قرار می دهد اگرچه امنیت اهمیت دارد، اما بسیاری احساس امنیت را مهم‌تر از امنیت می‌دانند.از اینرو، امنیت یکی از مؤلفه‌های اساسی رفاه اجتماعی و از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است و زنان به عنوان نیمی از جامعه گروه آسیب پذیری هستند که امنیت آنها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد.

جایگاه و شخصیت زن در اذهان و باورهای عمومی هر جامعه، نشان دهنده میزان اهمیت و منزلت زنان در آن جامعه است. به طوری که تصویری را که فرهنگ عمومی یک ملت از زن ارائه می دهد، در واقع نگرش و دیدگاه مردم آن جامعه به زن می باشد و این تصویر را در برخوردها، آداب و رسوم، سنت ها، ادبیات و ارزش های شایع و … آن ملت می توان ارزیابی نمود.

خشونت علیه زنان، مظهر تاریخی نابرابری بین مردان و زنان است که از مکانیسم‌های اجتماعی بسیار مهم در القای موقعیت فرودست به زنان است. طبق اعلام رسمی سازمان ملل متحد، حداقل یک زن از هر سه زن در طول عمر خود مورد ضرب و شتم و خشونت قرار گرفته یا مجبور به رابطه جنسی شده یا مورد آزار قرار گرفته است. بنابراین، اهمیت مبارزه با خشونت علیه زنان و تأمین امنیت آنان از جنبه‌های گوناگون در خانواده و اجتماع به یکی از مهم‌ترین مسائل و دغدغه‌های پیش روی جوامع مترقی بشری امروز تبدیل شده است. چون معتقدند جامعه‌ای که به زنان توجه نمی‌کند درواقع به فردایش توجه نمی‌کند چراکه آینده در دست زنان است.

بانوان فعال در حوزه ی زنان همچنان چشم به راه تصویب لایحه هایی هستند که رنگ و بوی زنانگی داشته باشند. زنانی که خشم و خشونت را با سکونت پاسخ گفتند و به انتظار حامی قانونگذار بودند تا شاید با تصویب لوایحی مرهمی بر زخمهای روح و روان آنان باشند. هرچند که باید اذعان کرد که تصویب لوایح جهت حمایت از زنان به تنهایی نمی تواند مؤثر باشد چون امنیت زنان فقط زمانی تأمین خواهد شد که مرد تنها تصمیم گیرنده نباشد؛ در واقع این امنیت مستلزم دموکراسی است.

همه بر این امر واقف هستیم که نابرابری‌های جنسیتی، زیستی نیست بلکه نتیجه نابرابری آموزشی است. رهایی زنان از یوغ تبعیض منوط به مجهز شدن به دانش ، تفکر انتقادی و آموزش می باشد . هر چه تشکل‌های زنان بیشتر باشد، مبادله اطلاعات و همبستگی زیاد می‌شود. چون فعالیت ها و مبارزات فردی محکوم به فنا هستند. مادامی که زنان متوجه نواقص قانون در حوزه ی زنان و خانواده نشوند و خود در جهت ایجاد تغییرات متناسب با زمان نکوشند جامعه مردان به زنان هیچ هدیه ای نخواهد داد.

در قرن ۱۹ زنان فکر می‌کردند با مجهز شدن به دانش مشکل آن‌ها حل می‌شود اما در قرن ۲۰ متوجه شدند باید به تفکر انتقادی تجهیز شوند که بتوانند بشناسند و تغییر دهند. جامعه زنان باید دانش و آگاهی را در مردان هم افزایش دهند. تا وقتی که تشکل‌ها به دانش و تفکر انتقادی مجهز نشوند، مشکلات زنان کشور و جهان حل نخواهد شد.