درب ها را باز کنید ….

در این خانه قدیمی وسط باغ دری رو باز کردم که شاید سالها باز نشده بود و منظره بهشتی پشت در…منظره ای که برای خود اهالی عادی شده…نگذاریم مناظر برامون عادی بشه. دوست داشتن ها عادی بشه. اطرافیانمون برامون عادی بشن چون همیشه می بینیم شون. نگذاریم سوژه های خبری برامون عادی بشه! پسماندهای داخل […]

در این خانه قدیمی وسط باغ دری رو باز کردم که شاید سالها باز نشده بود و منظره بهشتی پشت در…منظره ای که برای خود اهالی عادی شده…نگذاریم مناظر برامون عادی بشه. دوست داشتن ها عادی بشه. اطرافیانمون برامون عادی بشن چون همیشه می بینیم شون. نگذاریم سوژه های خبری برامون عادی بشه! پسماندهای داخل خیابان ها، شبکه فرسوده فاضلاب، پمپ های آب، تصفیه و آب شیرین کن در تک تک خانه های خوزستانی ها، شوری آب، خشکسالی، آسم و نفس تنگی، میزان سرطان بالا،داشتن مسئول بی کفایت و … اینها عادی نیست! از خوزستان بیایین بیرون و مدتی جای دیگه زندگی کنید تا متوجه بشید در خوزستان هیچ چیز عادی نیست!

خطابم به خودم و سایر خبرنگاران است، به هر سوژه ای بارها و از زوایای مختلف بپردازیم. درب های جدیدی از زوایا و حقایق رو باز کنیم. تکرار مشکلات خوزستان و نشر آنها یک ضرورته! اجازه ندهیم کاسبان پست و منصب به خاطر دو روز پشت میز ریاست نشستن، با تهدید و تطمیع ما رسانه ای هارو منفعل کنند! مثل خودشان که به خاطر پست و مقام چشم هایشان را بسته اند! و بله قربانگوی بالاتری ها هستند! .خلاصه اینکه معضلات برامون تکراری و عادی بشه!.روز خبرنگار رو به همه خبرنگارانی که با وجود محدودیت ها سعی در بیان و انتشار دردهای مردم دارند و سکوت نمی کنند، تبریک می گم. پ.ن: قرار بود این پست در مورد یه منظره عادی در باغ باشه، اما…

زینب شریفی