زبان مادری و هویت ملی – قسمت اول

موضوع زبان مادری در سراسر جهان ، موضوعی قابل اهمیت و همچنان مورد مناقشه بوده است.بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق‌بشری مثل منشور زبان مادری،اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ اعلامیه حقوق اشخاص ،ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک،ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و همچنین نام گذاری ٢١ فوریه […]

موضوع زبان مادری در سراسر جهان ، موضوعی قابل اهمیت و همچنان مورد مناقشه بوده است.بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق‌بشری مثل منشور زبان مادری،اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ اعلامیه حقوق اشخاص ،ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک،ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و همچنین نام گذاری ٢١ فوریه به عنوان روز جهانی زبان مادری همه گواه بر اهمیت قابل توجه این مسئله است.

زبان مادری را زبان قومی نیز میگویند که بر اساس آن مردمی از یک قوم برای ایجاد ارتباط با یکدیگر از آن بهره میگیرند.اشخاصی که از یک قوم هستند و قومیت مشابه دارند ممکن است درکشورهای مختلف زندگی کنند و اشتراکات فرهنگی با آن سوی مرزهایشان داشته ،لکن دارای ملیّت متفاوتی باشند.
موضوع زبان مادری اولین دروازه به سمت حفظ فرهنگ ،آداب و سنن هر قوم است و افراد برای حفظ هویت خویش در اولین گام آغاز به تکلم به زبان مادری میکنند و آن را نیز به کودکانشان می آموزند حال آنکه این موضوع از دیدگاه برخی با چالش هایی همراه است.یکی از آن چالش ها ، نگاه به “زبان مادری” به عنوان عنصر تضعیف کننده هویت و امنیت ملی است.

با اندکی مطالعه تاریخ معاصر ایران ، درمییابیم که ریشه های این دیدگاه از دوران پهلوی اول بوجود آمد که سیاست های خصمانه ای را در قبال ایرانیان با قومیت های مختلف در پیش گرفت.وی به نام حفظ تمامیت ارضی شروع به انهدام کیان هویتی مردم ایران کرد، و با مستمسک قرار دادن زبان فارسی، سرکوب فرهنگی مردم ایران را آغاز کرد و این در حالی بود که پیش از وی و اقداماتش هم مردم علاوه بر زبان مادری خویش به زبان فارسی تکلم میکردند.از دیگر اقدامات رضا خان میتوان از تغییر بسیاری از اسامی استان ها، شهر ها و روستاهایی نام برد که ریشه در تاریخ و فرهنگ مردم ایران داشته و دارند.

این دیدگاه با اَشکال و روش های مختلفی در زمان پهلوی دوم ادامه یافت اما با پیروزی انقلاب اسلامی و تعریف جدیدی که از هویت ملی صورت گرفت بسیاری از بار منفی آن دیدگاه کاست.اختصاص یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی به این موضوع ،نشان از اهمیت جایگاه آن دارد.اصل ١۵ قانون اساسی اشعار میدارد که:

زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است))؛بر کسی پوشیده نیست که یکی از راه های تقویت هویت ملی برخورداری کشور از “زبان واحد” است اما اکیداً دلیل آن نیست که زبان قومیت ها ، از میزان هویت ملی میکاهد.براستی اگر به دنبال تقویت هویت ملی خویش هستیم باید شرایطی در جامعه ایجاد کنیم که همه ی مردم با پذیرش تفاوت های قومی، نژادی، زبانی و حتی مذهبی، در کنار یکدیگر قرار گیرند و حقوق شهروندی را ارج نهند.

مهدی مرزوق