سیدباقر ، تنها آهنگر سنتی فلاحیه!

بعد از ظهر یک روز زمستانی همراه با خانواده گشت و گذاری کوتاه در بازار شهر تاریخی فلاحیه ( شادگان) داشتم.گرچه در اثر محرومیت ها ، بیکاری و فقدان امکانات رفاهی و تفریحی گرد رنج بر چهره اکثریت جوانان شهر نشسته و آنان را نگران آینده ساخته است.اما بارقه امید همچنان در دلهای پاک مردمان […]

بعد از ظهر یک روز زمستانی همراه با خانواده گشت و گذاری کوتاه در بازار شهر تاریخی فلاحیه ( شادگان) داشتم.گرچه در اثر محرومیت ها ، بیکاری و فقدان امکانات رفاهی و تفریحی گرد رنج بر چهره اکثریت جوانان شهر نشسته و آنان را نگران آینده ساخته است.اما بارقه امید همچنان در دلهای پاک مردمان این خطه فرهنگ خیز موج می زند.ساعت از پنج گذشته بود ، صدای ضربات سنگین چکش مردی پرنشاط و با ابهت که صورتش بر اثر حرارت کوره آهنگری سرخ شده مرا به سمت خود جذب کرد .

بی اختیار ایستادم و به درون مغازه کوچک اما پرمهرش رفتم .دیدن مغازه پرجنب و جوش سیدباقر موسوی در راسته بازار قدیمی فلاحیه امید را در دل هر رهگذری زنده و روح تلاش و پشتکار را در کالبد رنجور جوانان می دمد.در عصر پیشرفت فنآوری مشاهده فردی که از آهنگری و کوبیدن بر آهن امرار معاش می کند ، برای من بسیار جالب و قابل توجه بود.گرچه یقین دارم در سایه غفلت متولیان حوزه صنایع دستی این حرفه نیز همانند پیشه های دیگر در آینده ای نزدیک به دست فراموشی سپرده خواهد شد .سیدباقر از خردسالی تاکنون حدود ۳۰ سال به حرفه آهنگری (حدادی) مشغول و از رهگذر آن امرار معاش می کند.سید با سینه ای فراخ و چهره ای گشاده و خندان از ما استقبال و با چای دم کرده بر سنگ کوره پذیرایی می کند.پس از احوال پرسی و مقدمه چینی ، سید برای ما از چگونگی فرا گرفتن پیشه آهنگری (حدادی) می گوید : این حرفه را از پدر بزرگ و پدرم آموختم و حدود ۳۰ سال به آن اشتغال و تنها منبع گذر اقتصاد خانواده ماست.

سید باقر در خصوص تاریخچه این صنعت در فلاحیه اظهار داشت : تاریخ و دوره گسترش این پیشه به درازای تاریخ کشاورزی ، صیادی و حیات هور دورق در این خطه می باشد.ساخت منجل(داس) ، محراث (بهم زن آتش تنور) ، هیب (وسیله ای برای جداسازی نخل های بهم پیوسته) ، تیشه و کلنگ مهمترین ابزاری است که در آهنگری های سنتی انجام می شود که مورد استفاده کشاورزان و دامداران در کارهای روزمره است.سیدباقر تاکید می کند : هور دورق مهمترین عامل رونق این حرفه در فلاحیه است ولی طی دو دهه اخیر با خشک شدن بخش های وسیعی از هور دورق صنعت آهنگری نیز تقریبا از رونق افتاده است. اگر امروز من در این مغازه و راسته بازار هستم بیشتر به عشق حفظ این هنر و زنده نگه داشتن حرفه آبا و اجدادی است.

او می افزاید : در گذشته وقتی پدر بزرگم در ساعات صبح و بعدازظهر به دکان می آمد تقریبا سه الی چهارتا از فرزندان ذکور خانواده وی را همراهی می کردند اما امروز من تنها در این دکان هستم و فرزندانم رغبتی به حرفه آهنگری ندارند زیرا با مرگ کشاورزی و هور این صنعت دیگر جایگاهی در زندگی مردم آنهم در کنار گسترش تکنولوژی ندارد.آری ، زمانی بدلیل گسترش و شکوفایی اقتصاد کشاورزی نام اصلی این خطه «فلاحیه» بود اما صنعتی شدن، اجرای غلط طرح توسعه نیشکر و سدسازی های بی فرجام «شادی» را از چهره مردمان این منطقه ستاند و نام شادگان نقابی بیش نبود. شرایط تاسف بار حاکم بر کشاورزی منطقه بدلیل کم آبی کارون و جراحی و اوضاع سخت و دشوار زندگی کشاورزان و خشک شدن هور دورق آینده اقتصاد بومی شادگان را در سال های آینده در هاله ای از ابهام قرار داده است.

لذا در چنین شرایطی ابزار و لوازم ساخت دست استاد سید باقر همانند داس و بیل ..کارآیی خود را از دست داده و این مشاغل که امروز از آن به تعداد کمتر از انگشتان دست باقی مانده ، رو به زوال است.
استادکارانی نظیر سیدباقر موسوی تنها از روی غیرت و تعصب و کسب لقمه حلال ، آخرین توانشان را در دستان خود جمع کرده و چکش بر آهن سخت و سرد می کوبند.زمانی که می بینم چه بسیار از گذشته تابناک و عریق فاصله گرفته و غرق زندگی بی روح ماشینی شده ایم دلگیر می شوم .این واقعیت نشان می دهد که از درون خود غافل شده ایم ، روزگاری نوجوان و جوان ما مردانگی و جوانمردی را از شاگردی در همین مغازه های پر سروصدا می آموختند

کم کم آفتاب در آسمان آبی فلاحیه (شادگان) در حال غروب بود ، سید باقر به رسم گذشته می خواهد کرکره دکان آهنگری اش را پایین بکشد و جهت ادای نماز مغرب و عشاء راهی مسجد بازار شود.ما نیز باید راه ولایت در پیش می گرفتیم و این سفر کوتاه را به پایان می بردیم. با سید خداحافظی می کنم و از بازار سرپوشیده قدیمی خارج و در کنار رودخانه خشکیده شهر که نماد «محرومیت» و «تبعیض» است منتظر آمدن وسیله نقلیه می مانم در همان لحظات قصیده زیبای ملافاضل سکرانی به خاطرم آمد و بخشی از ابیات آنرا زمزمه کردم.

احبچ یا فلاحیتی *** احبچ یا فلاحیتی
احب شطچ و حب اچفایفه الخضره و ضحچها الرگص اشجارچ
احب ریفچ و حب لبطت مشاحیفیچ الفرها الگنص بهوارچ
احب نورچ احب نارچ و احب اشتم روایح عطر نوارچ

نعیم حمیدی