کارآفرین از نوع مجازی! / عاطفه اسماعیلی منش

از یکی پرسیدن کارت چیه؟میگه کارآفرین از او می پرسند یعنی چی؟ در جواب می گوید:یعنی دیگران کار انجام می دهند و من می گویم آفرین*.این چند جمله در نگاه اول تعریف یک جوک را برای خواننده تداعی می کند احتمالا” به تبع ان یک خنده ژیگولی ماهیچه های صورتمان را منبسط کند اما وقتی […]

از یکی پرسیدن کارت چیه؟میگه کارآفرین از او می پرسند یعنی چی؟ در جواب می گوید:یعنی دیگران کار انجام می دهند و من می گویم آفرین*.این چند جمله در نگاه اول تعریف یک جوک را برای خواننده تداعی می کند احتمالا” به تبع ان یک خنده ژیگولی ماهیچه های صورتمان را منبسط کند اما وقتی به کلیت مطلب توجه می کنم می بینم این جملات”مصداق پیام ها،مقالات و بحث های سیاسی”است که این روزها بیش از سلام و احوالپرسی در فضای مجازی بین کاربران رد وبدل می شود.

489199

عده ای مطلب با محتواها و مقاصد مختلف می نویسند و عده ای دیگر بدون نگریستن به پایان کار و صرفا” به جهت تعهد حزبی ،طیفی و فعالیت سیاسی که اخیرا” دستمایه کار بچه ها هم شده با صدای بلند آفرین می گویند . البته نمی دانم این کار آفرینان استخدام کجا و کی هستند اما آنچه عیان است جایی غیر از فضای مجازی برای ابراز وجود ندارند. وبرای این فضا بیش از سازمان فناوری ارتباطات هزینه می کنند. به نظرم در برنامه ششم توسعه می بایست بودجه فرهنگی فضای مجازی نیز تعریف می شد.

به دو دلیل :هم بهانه متولیان فرهنگ واسه ماندن تا پاسی از شب در فضای مجازی جور می شد هم عده ای واسه بحث های مجازی یارکشی نکنند. بدنیست یه *تلنگری* به برخی دوستان بزنیم که اخیرا” مسئولیت های حساس به آنها محول شده است “نکن اینکارو خطرناک حسن” یه خسته نباشید هم به دوستانی بگیم که تمام همت شان را برای تبدیل صندلی های چوبی به صندلی های چرم و محکم است

*خدا قوت بزرگوار* ادامه بده این حرکت ها من را یاد چرچیل می اندازد که گفت: وقتے اسب هاے توانـا اجازه ورود بہ میـدان مسابقـہ را نداشتہ باشنـد هر الاغـے میتـوانـد ، بہ خط پایان برسـد! ظاهرا” بی دلیل نیست که می گویند جنگ را از زبان اسب ها باید گوش داد آن ها عاقل تر بودند با سم هایشان از روی جنازه های دشمن رد نمی شدند. اما آدم های جامعه من با وجدان آگاه با پا بر روی حقیقت رژه مقدس می روند