او ناصر ماست – 2 / محمد چوپان

و تو هرگز يار ناپايدار دوست مدار……… تجسم بی وفایی و ناپایداری دنیاست ، دنیایی که نه ریاست و حکمرانی اش دوام دارد و نه دوران سلطنت و خوشی اش …. دنیایی که دلخوشت میکند به نشاط جوانی تا از عزت بزرگان غافل ات نماید… فریبت میدهد به غرور، تا از بلندای نگاه دیگران سقوط […]

و تو هرگز يار ناپايدار دوست مدار……… تجسم بی وفایی و ناپایداری دنیاست ، دنیایی که نه ریاست و حکمرانی اش دوام دارد و نه دوران سلطنت و خوشی اش …. دنیایی که دلخوشت میکند به نشاط جوانی تا از عزت بزرگان غافل ات نماید… فریبت میدهد به غرور، تا از بلندای نگاه دیگران سقوط ات دهد….. دنیایی که گاهی همه ی آمال و آرزوهای بعضی ها میشود را باید فریب داد و داده هایش را برای آخرت پس انداز کرد….

روزهای پایانی سال باید یادآور این معنا باشد که هر آغازی را اتمامی است و این قاعده ، عمر ما را نیز دربر میگیرد…… پس باید در عرصه عمل ، آماده رفتن شد و کوشید و کاشت تا زاد و توشه ای از پیش فرستاده باشیم که روزهای تنگ و دشوار بسیاری در پیش رو داریم…. عائله ی خدا یعنی نیازمندان را دریابیم که گاهی خداوند سهم شان از دنیا را در مال ما قرار داده است….. نوروز فرصت خوبی است برای خوب شدن و از پیش فرستادن عمل صالح، و شادمانه ساختن دیگران، و هدیه کردن پاداشش به روح عزیرانمان، که اینک مسافر آسمان و مهمان خدایند….

سلام دوست نیکوکار من …….. روح رفتگانت قرین فضل خدا…….. روزگارت پسندیده…… دنیا تسلیم اراده استوارت…… نیکی هایت اسباب نشاندن گل لبخند بر لبهای دیگران …….. و دعای شهیدان گرانقدر ، ضمانت رهیدن تان از دام دنیا باد.

پنجشنبه ۲۰ اسفند ۹۴ اهواز

■محمد چوپان■