عبدالله سلامی : بانپوری ، همواره به انجام کارهای پیچیده و سخت علاقه داشت

سابقه ی آشنایی من با حاج علیرضا بانپوری به سالهای قبل از پیروزی انقلاب و قدمت آن به اوایل دهه ی پنجاه قد می داد ، بانپوری در جوانی ضمن اینکه یک تراشکار ماهری در قطعه سازی بود ، تعمیرکار و قطعه ساز انواع تفنگهای شکاری نیز بود و به همین مناسبت ، با آقای […]

سابقه ی آشنایی من با حاج علیرضا بانپوری به سالهای قبل از پیروزی انقلاب و قدمت آن به اوایل دهه ی پنجاه قد می داد ، بانپوری در جوانی ضمن اینکه یک تراشکار ماهری در قطعه سازی بود ، تعمیرکار و قطعه ساز انواع تفنگهای شکاری نیز بود و به همین مناسبت ، با آقای رسولی فروشنده ی معروف سلاح شکاری ، آشنا بود . علاقه به سلاح و شکار و تیراندازی از جمله سرگرمی های حرفه ای او بود .

IMG-20150427-WA0096

خنده رو ، شوخ طبع ، نجیب ، شجاع ، مهربان و بسیار متکی به نفس و از عهده ی انجام هرکاری بر می آمد و همواره به انجام کارهای پیچیده و سخت علاقه داشت و از آنها استقبال می کرد . از قدرت بدنی قوی خدادادی برخوردار بود و روحیه ی سالمی داشت ، بزرگ شده ی محیط های عرب نشین زیتون کارگری بود و حشر و نشر و دوستی او با بچه های عرب و حتی انتخاب همسر مرحومش از میان آنها بود .

در هفته حداقل دو بار به شکار می رفت ، اسلحه ی شکاری مثل یک همدم همواره در کنارش بود . یادم می آید با آغاز انقلاب و پیروزی آن با توجه به سابقه ی دوستیش با برادران سالمی ، همواره با در دست داشتن یک تفنگ دوربین دار برونینگ ، با قامت کشیده و استخوانهای درشت در کنار مرحوم عبدالهادی کرمی سکاندار بچه های انقلابی خوزستان دیده ، می شد . با آغاز جنگ بطور داوطلبانه در کنار دوستان همرزمش ، برادران سالمی بویژه شهید چریک عبدالمحمد سالمی به استقبال جبهه جنگ در مقام رزمی تک تیرانداز به گروه مرحوم عبدالهادی کرمی پیوست و در تمام عملیات جبهات محور جنوب به صورت گمنام و بی ادعا شرکت کرد و همچنین در قطعه سازی تسلیحاتی سپاه پاسداران همراه با دوست صمیمی اش مرحوم سید ابراهیم موسوی ، همکاری موثر و کارسازی داشت . بعد از پایان جنگ هرگز خود را از دوست دیرینه اش تفنگ دور نساخت و کار تعمیر و قطعه سازی اسلحه و هنر تیرندازی را ترک نکرد .