زمان و فرصت هایی که در کلاس درس به هدر می رود

وقت طلا است جمله ای که بارها شنیده ایم اما کمتر به فلسفه این جمله پرمغز اندیشیده ایم. فرصت ها و زمان هایی که هر روز بدون اینکه کار مفیدی انجام دهیم به هدر می رود موید این مطلب است.اتلاف وقت حتی به مراکز آموزشی و کلاس های درس مدارس نیز کشیده شده است جایی […]

وقت طلا است جمله ای که بارها شنیده ایم اما کمتر به فلسفه این جمله پرمغز اندیشیده ایم. فرصت ها و زمان هایی که هر روز بدون اینکه کار مفیدی انجام دهیم به هدر می رود موید این مطلب است.اتلاف وقت حتی به مراکز آموزشی و کلاس های درس مدارس نیز کشیده شده است جایی که باید مدیریت وقت و زمان به عنوان یک الگو برای آینده سازان آموزش داده شود.بی توجهی به زمان در مدارس به جایی رسیده که معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش لب به شکوه می گشاید و می گوید: یکی از دغدغه های متولیان امر این است که حجم کتاب های درسی متناسب با ساعات آموزشی نیست و وقت هایی که در هر کلاس از بین می رود در طول سال رقم بالایی است.علی زرافشان می افزاید: آموزش هر یک از کتاب های درسی بر مبنای 50 دقیقه تنظیم می شود اما در عمل مشاهده می کنیم که این زمان نمی تواند در اختیار معلمان قرار گیرد.جذاب نبودن کلاس های درس یکی از مشکلات آموزش و پرورش کشور است برای همین دانش آموزان از کلاس درس فراری هستند و برخی از آنان هر روز آرزوی تعطیلی کلاس را دارند.

کلاس های درس در یک دسته بندی کلی یا شاداب، جذاب و مخاطب گستر، یا کسل کننده، خمود و مخاطب گریز و یا معمولی و عادی است. کلاس درسی که در آن به مۆلفه های جذابیت توجهی نشان داده نمی شود با گذشت زمان ممکن است کم کم سستی و کسل کنندگی در آن به چشم آید که گسست ارتباط بین معلم و فراگیر از روشن ترین پیامدهای ناگوار آن خواهد بود.پرسش اصلی و اساسی آن است که چگونه می توان کلاس درس را جذاب، دلپذیر و خوشایند کرد تا نه فقط مقررات آموزشی بلکه اشتیاق فراگیران برای یادگیری و حس کنجکاوی و حقیقت جویی آنان عمده ترین عامل حضور در کلاس شود.جذابیت کلاس بر چند رکن و پایه شامل معلم، متن و محتوای درس و فضای کلاس استوار است.معلم یکی از ارکان اساسی آموزش و پرورش است و بدون در نظر گرفتن نقش او، نقش سازنده ای را نمی توان برای تعلیم و تربیت متصور شد. معلم نه تنها متخصص مسایل آموزشی، بلکه راهنما و سرمشق فراگیران، مشاور و مشفق آنان و دوست و مشکل گشای دانش پژوهان است و این همه کارکرد با عنایت به نقش و جایگاه ممتازی است که او در تعلیم و تربیت داراست.اصلی ترین وظیفه آموزشی معلم یاد دادن و آموختن است و معلمی که از نظر علمی توانا تر باشد، بهتر می تواند این وظیفه را به انجام برساند.

تسلط علمی معلم امری جدا از پاسخ گویی اوست. ممکن است معلمی به لحاظ علمی توانمند باشد، اما در پاسخ به پرسش های دانش آموزان توانائی نشان ندهد. زیرا پاسخ گویی علاوه بر حضور ذهنی قوی به پیش زمینه های دیگری همانند آشنایی با اندیشه های روز و شبهات جدید، استفاده از منابع نوتر و جدیدتر، احترام به جایگاه فراگیر و در نظر گرفتن حق پرسش برای او و استقبال از جلب مشارکت و حاکمیت جوّ پرسش در کلاس است.معلمی که با این پیش زمینه ها بیگانه باشد، معلم پاسخگو نخواهد بود. معلمی که به مطالبات، ابهامات و سۆالات دانش آموزان پاسخ ندهد، نمی تواند برای آنان ایجاد جذابیت کند و چنین کلاسی برای ذهن پرسشگر دانش آموزان، کلاس بی جاذبه تلقی خواهد شد.

** منابع معلمان

اما منابع معلمان برای پاسخگویی به دانش آموز کدام است؟ روشن است که معلمان تک منبع تنها به داده های همان منبع اکتفا می کنند و اکتفا به داده های یک منبع و عدم اطلاع از مسایل جانبی و مطالب بیرونی از کتاب که ممکن است متناسب با نیازها، خواست ها و علائق فراگیران باشد، از جذابیت درس می کاهد و کلاس را پویا، بالنده و پرجاذبه نشان نمی دهد.استفاده از منابع متعدد برای جذابیت کلاس توصیه ای حتمی است. معلمانی که با داده های جدید اینترنتی از مباحث دانش آموز را از نوترین مباحث آگاه می سازند، کلاس خویش را جذاب می کنند.

** رفتار معلم

رفتار معلم در کلاس باید چگونه باشد؟ معلمی که عبوس، گرفته، اخم آلود و یا افسرده رو باشد، نمی تواند پیام آور شادابی و طراوت باشد و کلاس او فاقد اشتیاق و جذابیت خواهد بود.اگر معلم شاداب و با نشاط باشد دانش آموزان مشتاق تر در کلاس حاضر خواهند شد و روابط بین استاد معلم و دانش آموز صمیمانه تر خواهد بود در این صورت دانش آموز به طرح مشکلات خویش با استاد معلم خواهد پرداخت و از معلم به عنوان مشاور بهره خواهد برد و دانش آموز شاداب تر و میزان بهره وری کلاس نیز ارتقا خواهد یافت.

** احترام به دانش آموز

احترام به دانش آموز موضوع دیگری است که باید در کلاس درس رعایت شود. ممکن است معلم شخصاً فرد شادابی باشد اما فراگیر در هندسه ذهنی او، جایگاه ویژه ای نداشته باشد. در این صورت از چنین معلمی نمی توان توقع داشت که به خواست دانش آموز احترام بگذارد.در چنین کلاسی ممکن است معلم یکسویه اعمال مدیریت کند و تنها خواست خود را بر کلاس تحمیل کند. نتیجه ضروری چنین کلاسی دلزدگی دانش آموزان از آن است که جذابیت کلاس را تحت الشعاع قرار می دهد. بدگمانی به دانش آموز، تردید در صداقت او، پاسخ هایی گزنده، برخورد دبستانی و مدرسه ای با دانش آموز، بی اطلاع و بی دانش فرض کردن دانش آموز و… معلم و دانش آموز را مقابل و معارض یکدیگر قرار می دهد و درس را برای دانش آموز تحمیلی می سازد.قوانینی که معلم در کلاس به کار می گیرد باید انعطاف پذیر باشد. قوانین خشک ، بی روح و غیرقابل انعطاف دانش آموزان را از معلم گریزان و کلاس درس را فاقد جذابیت می سازد.

** محتوای آموزشی

متن آموزشی یکی از اساسی ترین مۆلفه های آموزشی است که همواره با فراگیر همنشین و در ارتباط بوده بنابر این جذاب کردن محتوای آموزشی بیش از هر چیز دیگر ضروری و لازم است.افزون بر بکارگیری روش برتر چاپ در کتب درسی، به کارگیری فن نگارش، استفاده از محتوای غنی و پرعمق، بهره گیری از نظریات جدید و رقیب، آسان یابی مفاهیم و دوری از پیچیده گویی های غیرفنی، توجه به نیاز مخاطب و اهتمام به سطح اندیشه و نگرش او می تواند کتاب را با جاذبه ها و آرایه ها همراه سازد و دانش آموز را به همنشینی مدام با آن ترغیب کند.متون درسی با محتوای کهنه، با قلم و بیان ناشیوا و دشوار، بدون عنایت به مباحث جدی و جاری و بی اعتنا به خواست ها و نیازهای فراگیر نمی تواند در دانش آموز علاقه ایجاد کند و کلاس را جذاب سازد.

** فضای کلاس

کلاس درس یک فضای معنوی و آموزشی دارد و یک فضای مادی و فیزیکی. مقصود از فضای معنوی و آموزشی فضای متأثر از معلم و دانش آموز است که می تواند باز، منعطف، منطقی و با تفاهم باشد و یا بسته، قانونی، خشک و سرشار از یک سونگری و تعارض.بطور مثال در کلاس درسی که معلم اجازه پرسش را به دانش آموز نمی دهد، یا سخن رقیب در آن با طعن و توهین نقد و نقل می شود و یا معلم تنها خواست خود را بر دانش آموزان تحمیل می کند و از مشورت با فراگیر و حرمت به جایگاه او طفره می رود، چنین کلاسی بسته و غیرمنطقی جلوه خواهد کرد و آثار و فواید درخشانی از آن حاصل نخواهد شد.

** سخن آخر:افزایش بازده کلاس به عوامل مختلفی از جمله محتوای آموزشی، جذابیت کلاس، سواد معلم و شیوه برخورد در محیط آموزشی وابسته است.جذابیت کلاس با روش های جذاب تدریس، متن جذاب و معلم پرجاذبه حاصل می شود. در این میان سهم معلم سهم عمده ای است. بنابراین هنر معلمی در آن است که از کمترین داده ها و داشته ها بیشترین بازدهی را داشته باشد.متن درسی کتاب یکی از عوامل اساسی در ایجاد جذابیت و جلب توجه دانش آموزان به کتاب و در نتیجه درس می تواند باشد. معلم همیشه در کنار دانش آموز نیست بنابر این کتاب جذاب می تواند این خلا را پر کرده و دانش آموز را به مطالعه و تحقیق ترغیب کند